*یک دقیقه سکوت:
به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه باقی ماندند…
به خاطر امید هایی که به نا امیدی مبدل شدند….
به خاطر شب هایی که با اندوه سپری کردیم….
به خاطر قلب هایی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد
به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماندند…
یک دقیقه سکوت:
به احترام کسانی که شادی خود را با ناراحت کردنمان به دست آوردند….
به خاطر صداقت که این روزها فراموش شده است….
به خاطر محبت که بیشتر از همه مورد خیانت قرار گرفت…
یک دقیقه سکوت:
به خاطر حرف های نگفته…
برای احساسی که همواره نادیده گرفته میشود….!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
🤍
دلم یڪ برف سنگین مے خواهد.
از همان برفهایے ڪہ یڪ شب میخوابیدے وصبح ،تمام ڪوچہ ها را سفیدے مے گرفت صدای
سڪوت تمام شهر را پر میڪرد و
خانه،دلخواهترین جاے شهر برایم میشد.دلم
یڪ برف سنگین میخواهد!
ڪہ دغدغہ تعطیل شدن مدرسه
تمام آرزوے همان روزم باشد.
ڪہ صداے رادیو را بلند ڪنم و
خبر شنیدنش مرا از خود بے خود ڪند صبح تا غروب مشغول
درست ڪردن آدمے باشم ڪہ جنسش از برف است و تمام نگرانی
روزهاے بعد خراب شدن و
آب شدن آدم برفے ام باشد
دلم همان روزها را میخواهد.
همان روزهاے برفے اے ڪہ فاصلہ آرزو ڪردن تا برآوردہ شدن آرزوها
آنقدر ڪم و شدنے بود.
مے خواهم برگردم و آرزو ڪنم تا بزرگ نشوم و همیشہ دلم برف سنگین بخواهد.....
😔😔😔
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدیمیها خوب فهمیده
بودن از زندگی چی میخوان
حیاط حوض آسمون
چندتایی درخت که به وقت
و فصلش میوه هاشو بچینی و
بشینی لب حوض،لذتشو ببری
همین قدر ساده و قشنگ
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
هدایت شده از پدرومادر
یکــــی از بـــــزرگتــــرین رازهای نــــرسیــــدن
به خواستهها توسط ابلیس فاش شد‼️
همین الان گوش کن👇
https://eitaa.com/joinchat/2852585697C4ec701788d
همیشه فکر میکردم شیطان رو میشناسم
ولی بعد از گوش دادن به گفتگو با شیطان
متوجه شدم که چرا تو زندگیم اینهمه
مشکلات ریز و درشت دارم.😞
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 به نام رهاننده اسیران
🔹امروز یکشنبه
24/ دی/1402
02/ رجب /1445
14/ژانویه /2024
💖صبح زیباست
🍃 اگر غصه خرابش نکند
💖فکر هجران کسی
🍃نقش برآبش نکند
💖صبح زیباست
🍃و این جمله حقیقت دارد
💖اگر اندوه دلت
🍃همچو سرابش نکند
🌹سلام دوستان
💖روزتون آکنده از
🍃عطر حضور پروردگار
💠 ذکر امروز«یا ذالجلال و الاکرام»
اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
❤️وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِين
❤️بعضی از مردم خدا را تنها با زبان میپرستند (و ایمان قلبیشان بسیار ضعیف است) ؛ همین که (دنیا به آنها رو کند و نفع و) خیری به آنان برسد ، حالت اطمینان پیدا میکنند ؛ اما اگر مصیبتی برای امتحان به آنها برسد ، دگرگون میشوند (و به کفر رومیآورند) ، (به این ترتیب) هم دنیا را از دست دادهاند ، و هم آخرت را ؛ و این همان خسران و زیان آشکار است
👈🏼 " سوره حج آیه ۱۱
🤲اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
🤲 اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌱التماس دعا🌱
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
این متن رو همیشه سرلوحه زندگیتون قرار بدید ؛
🌸👈 "راضی باش" به هر چی اتفاق افتاد که اگه خوب بود زندگیتو "قشنگ" کرد و اگه بد بود تو رو "ساخت"
🌸👈 "مدیون باش" به همه آدمای زندگیت که خوباش بهترین "حسارو" بهت میدن و بَداش بهترین "درسارو"
🌸👈 "ممنون باش" از اونی که بهت یاد داد همه شبیه "حرفاشون" نیستن و همیشه همونجوری که میخوای "پیش نمیره"
👈زندگی همینقدر ساده ست...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
هدایت شده از پدرومادر
دیدم طلا و دلار تند تند داره میره بالا 🚀❌
دخترعموم همش بهم میگفت طلا بخر که گرون میشه،اما به حرفش گوش ندادم و کلی ضرر کردم گفتم از کجا میدونستی میره بالا؟
گفت تو مگه اینجا نیستی؟👇💰
https://eitaa.com/joinchat/2877882585C2b9658acd8
هم سیگنال میدن هم بهت آموزش
میدن که درآمد روزانه داشته باشی😍
فقط عضوگیری شون محدوده،فورا عضو شو❌👆
هر وقت توی زندگی
از صمیم قلب گفتی
خدایا تنها امیدم تویی
اونوقت مطمئن باش خدا
همه جوره پشتته
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا یاریمان کن🌸
تا بادستهایمان بخشش
با زبانمان دلجویی
با نگاهمان محبت
با افکارمان سازندگی و
با یاد تو به آرامش برسیم 🌸
صبحتون پر برکت ❤️
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
هدایت شده از پدرومادر
اعظم خانومو سه چهار سالی هست که میشناسم اولین بار تو یکی از دورهمیهای #بیماران_اماس دیدمش. بیمار اماس نبود و توسط یکی از اعضای گروه وارد جمعمون شد. وقتی دیدمش خوشاخلاقیای که دربارهاش شنیده بودم رو تونستم تو وجودش بیابم.
اعظم خانوم یه پارچه خلوص و مهربونی و دلسوزی بود و خیلی سریع تو دل همه بچههای گروه جا گرفت...
اما خیلی زود فهمیدیم که اعظم خانوم...😳👇
🧐👈 ادامه ماجرا ادامه ماجرا
💢قسمت 104
💢سرگذشت زندگی لیموشیرین
زندگیم پر از اون غصه های مادر بزرگه ... کمرم شکست .. تو اوج جوونی بیوه شدم اما خوشحالم چرا که پولدارم . پولدارم .. پولدار پولدار
دیگه مامانم نظافت خونه مردم رو نمیکنه بابام زحمت نمیکشه دارم میفرسمشون زیارت ... آرزوی پابوس آقا رو داشتن .. مشهد واسشون شده بود آرزوی دست نیافتنی حالا دیگه میتونم .. میتونم
مکه اسمشونو نوشتم
دیگه از فقر در اومدم اما به چه قیمتی ؟ به قیمت تباهی زندیگمو سیاه پوش شدنم ؟؟!!
مجید .! میدونی فقط به این راضیم که اومدم بالای سرت ُازت حلالیت طلبیدم ! از اینکه ازم حلالیت طلبیدی گفتی کوتاه نیام ُواسه زندگیم بجنگم !
وقتی که بعد یکسال دوباره شروع کردم به نوشتن همه ی خاطراتی که با آرش داشتم واسم رنگ تازه ای گرفت . یک آن دوباره مهرش قلمبه شد تو دلم بغضه بدجور گیر کرده بود فقط و فقط صدای خودش میتونست آرومم کنه
میدونستم تا حالا متأهل نشده و مامانش میخواد دختر فلان پولداری رو که تو انگلیس داره دوره ببینه رو واسش نشون کرده .حالا منم یه :) میخوام از مادرش از آرش از خودم انتقام بگیرم . به خاطر پولدار نبودنم تحقیرای زیادی رو دیدم از خونوادش . مادر پدرم چقدر جلوی مـن به خاطر خانواده آرش شرمنده شدن
با دست لرزون شماره آرش رو گرفتم نفسام تند تند میزدن .. بوق بوق بوق گوشی رو برداشت ! عشقم بود آرشم جونم نفسم ....
آرش !
با گفتن همین کلمه منو شناخت ... صدام زد ..
کلی با هم حرف زدیم ! باورتون میشه ؟! حدود یه سال دوسالی بود ازش دورادرو با خبر بودم اما دیشب باهاش حرف زدم .. اینهمه رو گفتم تا به اینجا برسم:
امروز عصر قراره ساعت ۳ همو ببینیم :))))) میگفت دانشگاس ! منم میرم اونجا ...
امروز دوشنبه دوم آبان ۹۰ ساعت ۳ ... کاش زمان دیگه وایمساد ... کاش بعد از اینکه من با آرشم خدافظی بکنم آخر زمون میشد کاش اصن ساعتا تیک تیک نکنن برن جلو .....
باورتون میشه میخوام برم آرش رو بـبینم ... خدایا شکرتتتتتت .. دیگه هیچی نمیخوام ازت ... هیچی فقط جهارتا چشم قرضی بهم بده تا بتونم آرشم رو خوب ببینم خوب ِخوب...
اول میرم سرخاک مجید شوهرم بعد میرم دانشگاه...
راستی مجید اومد منو از فقر نجات داد ُ رفت ! من هیچ علاقه ای بهش نداشتم ! این چه سرنوشتیه ؟؟؟ میدونید پیارسال این موقعها عروسی کردیم اما ....
مامانم میگه همه اینا امتحان ِخداست .. میگه زیبایی رو در کنار فقر بهت داد تا ببینه میتونی از زیباییت خوب استفاده کنی یا نه ! شوهر پولدار کردی حالا به پول رسوندت تا ببینه با ثروت و زیباییت چیکار میکنی ؟!
آرش ساينار رو ديد !! بغلش كرد ٬ بوسش كرد ... بوش كرد گفت چه بوي گلي ميده !! ساينارم با همه غريبي ميكرد اما تو بغل آرش آروم بود ... ولي گفت به تو نرفته به باباش رفته !! بچه ها ! آرش ميگفت چي ميشد اين دختر ماله جفتمون ميشد !!! اگه با حرفاش عكس العمل نشون دادم اما ته دلم كله قند آب شد ... مامان بابام هم اومدن باهام .. بابام ميخواد جبران كنه و خيلي احترام آرش رو داره .. ديروز ظهر همگي ناهار پيش هم بوديم !! منو خونوادم و ... آرش !!
اين روزا شادم خيلي شاد .. اما چه فايده ؟!!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh