#بخت_گشایی
✍🏼 بعدد سالی که از عمر دختر
بختبسته گذشته به هر سالی ۱۲
خرما بیاورند و بر آنها سوره فتح و
یس و نصر بخوانند و خیرات کنند
📚 جامع الفوائد ۲۶۲
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
#اعتماد ۶۳
🍀قسمت 63
من نازنین هستم که تو دانشگاه باحمید اشنا شدم باهم ازدواج کردیم ولی.....
و لب زد دیده که دیده مگه چی دیده دو تا زن و مرد دیده که نشستن کنار هم به جای اینکه انقدر برای خودت بزرگش کنی به دخترت بگو مامان جان بابای تو همینه منم باید باهاش مبارزه کنم یه جوری داری ناله میکنی میگی بچه من باباشو دیده بچه من اینجوری بچه من اونجوری انگار فقط زندگی تو توی دنیا این شکلیه بیا برو بیرون پر بچههای طلاقه بالاخره بزرگ شدن و دارن زندگی میکنن دختر توام از این قاعده مستثنا نیست بچه توام یکی عین بقیه نمیگم طلاق خوبه طلاق بده خیانتم بده اما یه وقتا بهترین راهیه که آدم توی زندگیش داره همین الانش تو میتونی حمیدو تحمل کنی؟ حتی اگر بیاد بهت بگه پشیمونم میتونی فراموش کنی؟ ببین این همه بچه دارن با این مسائل زندگی میکنن ستاره ام یکی شون میخوای دخترت وسط دعوا زندگی کنه یا طلاق بگیری و راحت با دوتاتون باشه؟ ی وقتا ادما طلاق بگیرن بچه با آرامش پیش هر دوشون زندگی کنه بهتره تا بیافته وسط دعواهای پدر و مادر و ی زندگی سرتاسر بی اعتمادی، بین بد و بدتر باید یکی رو انتخاب کنی تمام این انتخابهای توام برای زمانیه که قبل از اینکه بگی حمید خیانت کرده و علنی کنی و بهش بگی که میدونی چون بعدش دیگه کنترلی نداری میدونی چرا میگم چون بعدش که به حمید بگی من میدونم داری خیانت میکنی دو حالت داره یا انکار میکنه یا پافشاری میکنه و میگه خوب کردم بعد اون موقع حرفهایی زده میشه مسائلی عنوان میشه که حرمت ها از بین میره تمام پلهای پشت سرتونو خراب میکنید
ادامه دارد
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
با 5 روش انرژیهای منفی را از خود دورڪنیم و به آرامش برسیم :
۱- "دوست داشتن"
سعی ڪنید همه را دوست داشته باشید،
نفرت داشتن انرژی منفی دارد ..
۲- " بخشش "
سعی ڪنید اشتباهات دیگران را ببخشید،
حس انتقام انرژی منفی دارد ..
۳- " غیبت "
همیشه خوبی دیگری را بگویید،
بدگویی انرژی منفی دارد ...
۴- "صداقت و راستگویی"
راست بگویید یا چیزی نگویید.
دروغگویی انرژی منفی دارد ...
۵- "حقالناس "
حق دیگران را ضایع نکنید،
ضایع ڪردن حق دیگران انرژی منفی دارد.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
#تلنگر
قلب که سن و سال نمیشناسد
شکستنی است،
هر جا و هر وقت که آزار ببیند میشکند
کسی را با تحقیر داشته هایش ویران نکنید، شاید آنچه دارد
تمام دلخوشی زندگی اش باشد
هر چند که در نظر تو کم و ناچیز و
بی ارزش باشد
و یادت باشد...
ملاک ارزش گذاری انسان ها
نه شغلشان است، نه مدرک تحصیلی شان
و نه ثروت و زیبایی شان
بلکه قلب پاک و اخلاق والایشان است
که به آنها ارزش میدهد.❤️
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
#اعتماد ۶۴
🍀قسمت 64
من نازنین هستم که تو دانشگاه باحمید اشنا شدم باهم ازدواج کردیم ولی.....
اون موقع تو دو تا انتخاب داری بمونی یا بری، رفتن تو زمانی سخت میشه که حمید بخواد بمونی یعنی یا ممکنه حمید بهت بگه برو اونطوری خب خیلی برات راحتتره ولی اینم بهت بگم حمید بهت بگه برو خیلی برای تو خوب نیست اگه مثلاً بهت بگه بمون میخوای بگی مثلاً منو دوست داشت به من گفت بمون من خودم نخواستم، خب برات خیلی راحتتر و سربلندتر هستی تا اینکه بگه کلاً هری اینم بهت بگم تو جامعه ما نوع طلاق خیلی مهمه یعنی اینکه طلاق گرفتم یا طلاقم دادن زمین تا اسمون فرقشه اینکه طلاق بگیری خیلی برات بهتره تا اینکه طلاقت بده
حرف ثریا کاملاً درست بود بعد از اینکه حرفاش تموم شد دعوتم کرد با همدیگه بریم رستوران و یه غذایی بخوریم همراهش رفتم پشت میز نشستیم و منتظر بودیم که سفارشامونو بیارن لبخندی بهم زد و گفت تو منو یاد ۱۰ سال پیش خودم میندازی وقتی که رفتم توی خونه و مصطفی رو با اون دختره دیدم
دلم برای ثریا خیلی میسوخت تمام زیبایی و جوونیش داشت پای اشتباهات خانوادهاش از بین میرفت بهش گفتم بیا حرفای خوب بزنیم
خندید و هیچی نگفت یه دفعه گوشیم زنگ خورد به صفحه نگاه کردم و شماره حمید رو دیدم با اکراه جواب دادم و گفتم بله
با یه صدای خیلی شاد گفت زنگ زدم حال ستاره رو بپرسم
کنای آمیز بهش گفتم ستاره خودش گوشی داره بعدم پیش من نیستش من با ثریا بیرونم اونم با دوستاش بیرونه آهانی گفت و بعد از یه خداحافظی سرد قطع کرد ناهارم که با ثریا تموم شد با اینکه اصلاً دلم نمیخواست ولی به خونه برگشتم ستاره تند داشت لباس میپوشید و حاضر میشد که بره
ادامه دارد
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
#داستانک
دوران دانشجویی اوضاع مالیم خیلی خراب بود.
آنقد که همیشه فقط به اندازهی کرایه رفت و برگشتم پول داشتم.
توی کل دوران تحصیلی حتی پول نداشتم کاپشنم رو عوض کنم.
خیلی به خاطر این بی پولی خجالت کشیدم و اذیت شدم، خیلی جاها از چیزایی که میخواستم گذشتم ولی یه بارش خیلی سخت بود.
اخرین روز ترم سه بودم که بچه ها گیر دادن بریم فلان رستوران همگی غذا بخوریم و روز آخری رو جشن بگیریم.
روم نمیشد بگم پول ندارم، هر چی بهانه آوردم یه جوابی دادن و به زور مجبورم کردن بریم.
توی کل مسیر داشتم دعا میکردم یا زمین بشکافه یا من بخار بشم برم توی هوا و به رستوران نرسیم.
توی رستوران با ترس و لرز قیمتها رو میدیدم، از انواع استیک و پیتزاها تا انواع ساندویچ ها، پولم به هیچکدوم نمیرسید و جلوی اون همه دختر و پسر داشتم سنگ رو یخ میشدم.
دست کردم توی جیبم و دیدم اگه همه پول کرایه تاکسی ها رو بدم میتونم یه سیب زمینی با نوشابه سفارش بدم
همون رو گرفتم.
موقع ای که سفارش همه رو آوردن جلوی همه استیک و پیتزاهای ویژه بود و جلوی من یه سیب زمینی ساده.
همه فهمیده بودن جریان چیه، ولی کسی به روی خودش نمیورد.
ولی یه عوضی برای خوشمزگی گفت: سعید تو که پول نداری چرا رستوران میای.
یکی جواب داد: پول نداره، ولی بر خلاف تو شعور و عزت نفس داره بقیه هم هر کدوم یه چیزی بارش کردن و فضا انقد سنگین شد که همه غذاها نیمه خورده موند و زدیم بیرون.
کل مسیر دانشگاه تا خونه رو پیاده میومدم و سعی میکردم به خودم دلداری بدم، ولی مگه میشد لعنتی؟
هیچی بدتر از خورد شدن غرور آدم توی جمع نیست، اینکه به خاطر چیزی تحقیر بشی که مقصرش نیستی.
خلاصه اون روز گذشت
اون احمقی که بهم تیکه انداخت یه آقازاده بود که با پول باباش بارش رو بست و رفت.
بقیه هم هر کدوم یه گوشه ای پخش و پلا شدیم.
اون روز گذشت ولی اون شرم و خجالتی که متحمل شدم توی یادم موند و بهم یاد داد کسی رو به زور جایی نبرم.
بهم یاد داد به کسی اصرار نکنم شاید دستش تنگه.
یاد گرفتم یه حرف نسنجیده یه آدم رو میتونه نابود کنه.
یاد گرفتم که هوای رفقام رو بیشتر داشته باشم، مخصوصا اونایی که روی پای خودشون واستادن و دستشون تنگه.
اگه زمین خوردی، بعدش زخمی ها رو بغل کن، اون موقست که میتونی ادعا کنی خوب شدی.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شبتون پر از
⭐️ستاره هایی باشه
🌸که هر شب به خدا
⭐️سفارشتونو میکنن
🌸الهی آرزوهای دلتون
⭐️با حکمت خدا یکی باشه
🌸شبتـون بخیـر
⭐️و رویاهاتون شیـرین
💠 به نام دادرس مظلومان
🇮🇷امروز شنبه
24/ آذر / 1403
12/جمادی الثانی / 1446
14/ دسامبر / 2024
آرزو میکنم 🤲
🌹از خورشید مهربانی اش
🌱از دنیا تمام خوبی هایش
🌹از خدا لطف بی کرانش
🌱نصیب لحظه هاتون باشه
🌹سلام
🌱روزتون پر از خير و برکت
💠 ذکر امروز َ"یا رب العالمین"
اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
❤️أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
❤️آيا آبرسانى به حاجيان و تعمير مسجد الحرام را همانند (عملِ) كسى قرار دادهايد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است؟ اين دو نزد خداوند يكسان نيست و خداوند گروه ستمگر را هدايت نمىكند.
👈🏼 سوره " توبه آیه ۱۹ "
🤲اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
🤲 اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌸 التماس دعا🌸
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه زندگی دیگران باش
بیقرار باش؛
برای شادی ساختن،
در زندگی انسانها...
دستهای خدا باش ،
برای برآوردن رویای
انسان دیگری...
خنثی نباش...
بیتفاوت نباش...
اگر دیدی کسی گرهای دارد،
و تو راهش را میدانی،
سکوت نکن...👌☺️☺️
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
یه چیزایی هست ڪه هیچوقت نمیشه اونارو برگردوند
سنگے کہ پرت مےشہ،
حرفے کہ زده مےشہ،
موقعیتے کہ از دست مےره،
زمانے کہ مےگذره،
دلے کہ بشکنہ،
هیچوقت نمےشہ اینارو برگردوند،
حواسمون باشہ
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
#
از وقتی لاکچری شدیم
محبت هایمان ظاهری شدند و دسته گلهایمان مجازی!
برای تولدمان شهر را آذین می بندند و هزار و یک مدل غذا می چیندند
اما ته دلمان آنقدر می گیرد
که دلمان میخواهد میان آن شلوغی زار زار گریه کنیم
هرچه میکشیم از این محبت های الکی و ظاهریست!
در ظاهر هزار بار فدایمان رفتهاند اما در باطل مردنمان هم برایشان بیاهمیت است
در ظاهر پانصد بار ما را زیر تمام پستها با کلمات قصار تگ کردهاند
که بدانیم دوستمان دارند اما در باطل دریغ از یک ذره محبت!
در ظاهر به رویمان لبخند میزنند،
ولی در باطل بارها به خود گفتهاند از این شخص بیزارم
چه شد که کیلومترها فاصله افتاد، میان صورتها و قلبهایمان؟
محبت اگر واقعی باشد شیرینیاش چنان به دل مینشیند که قابل وصف نباشد
اگر واقعی باشد، اگر...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
هدایت شده از مشتریان گسترده ترابایت
راز آب کردن چربی شکم و پهلو توسط دکتر کیوانی ("14"روزه)
مشاهده
شکم تخت میخوای بیا اینجا
^_^ @.Laghari_Rahtak