قصه روایت انسان:
📄قسمت سوم:
تصور کن یک روز پدرت تو را بخواند، صندوقی را پیش چشمانت بگشاید و دفتر دستنویس خاک خوردهای را از آن دربیاورد و به تو بگوید حالا وارث این دفتر تویی.
کلاس هویت تاریخی ما همینطور شکل گرفت. صندوق یادگارهای انسان هفت هزار و پانصد ساله را گشودیم و دفتر روایت او را خطبه خط برای شاگردانمان خواندیم. همان نوجوانان پسر شر و شور که نمیتوانستی آنها را پای حتی یک مفهوم دینی یا تاریخی به اندازه چند دقیقه بنشانی، حالا زمین فوتبال را رها میکردند و با چشمانی پر از اشتیاق با ما این دفتر را ورق میزدند.
اگر کرونا نبود، هنوز هم کانون برپا بود با همان نوجوانان و ما پنج طلبه که حالا تشنگی شاگردانمان را میدیدیم و دلمان میخواست میوه کلاس هویت تاریخی را بچینیم. اما دست روزگار کاری کرد که بذر این میوه در خاکی دیگر ثمر دهد.
ادامه دارد . . .
#معلم_تمدن_ساز
#قصه_روایت_انسان
#قسمت_سوم
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
۴ مهر ۱۴۰۳
شکار نیروی باد! 🌪
به ظهر گرم تابستانی فکر کنین که خورشید همهی توانش رو جمع کرده و گرما میریزه روی سرتون. برق ندارین و کولر و پنکه کار نمیکنه. واقعا چطور میشه توی چنین شرایطی دووم آورد؟!
مردم شهرهای کویری که آبوهوای گرم و خشکی دارن خیلی از اوقات سال رو در چنین هوایی میگذرونن، بدون کولر و پنکه فقط با استفاده از سیستمی به اسم بادگیر!
🥵🔥☀️🌞
از اسمش معلومه دیگه بادگیرها باد رو گیر مینداختن تا هوای خونه رو تهویه کنه! چجوری؟
در نقطهی مناسبی از بنای خونه، سازهی خشتی آجری پنجرهدار بلندی ساخته میشده تا باد از دریچهی ورودی بیاد داخل، از روی یه حوضچه بگذره و داخل فضای خونه جریان پیدا کنه و هوا رو خنک کنه.
هوای گرم هم از طرفی دیگه خارج بشه.
معمار ساختمون باید تشخیص میداد که کجا و چهجوری اونو بسازه تا بتونه بهترین استفاده رو از بادها کنه. ممکن بوده خطای در ساخت باعث بشه باد گرم وارد خونه بشه.
🌬💨🍃🌬
بادگیرها علاوه بر خونهها، برای خنک نگه داشتن آب داخل آبانبار هم ساخته میشده.
معمارها سعی میکردن نمای بادگیر رو هم با معماری زیبایی بسازن تا جلوهای خاص به شهر بده.
🧱🏛⛲️
با توجه به هوای مناطق مختلف کشور، بادگیرها هم انواع مختلفی داشتن. در بعضی مناطق که باد مطلوب از یک جهت میاد، از بادگیر ساده و یک طرفهای به نام بادگیر اردکانی استفاده میشده که ارتفاع کمتری دارن و ساختش کم خرجه. همین ویژگی این امکان رو میداده تا برای هر اتاق یه بادگیر بسازن.
بادگیرهای دوطرفه یا کرمانی بیشتر برای آبانبارها استفاده میشده و دو دریچه برای استفاده از بادها در دو جهت داشته.
اما بادگیرهای یزدی که پیچیدهتر و زیباتر بودن، ارتفاع بسیار زیادی داشتن و با وجود چهار یا هشت دریچه میتونستن بادهای همهی جهات رو به داخل ساختمون هدایت کنن. این نوع از بادگیر برای عمارتهای بزرگتر استفاده میشده.
🪟🏯
بادگیرها یه سیستم ابتدایی و ساده و البته هوشمندانه بوده که به مردم این امکان رو میداده بتونن در گرمای شهرهای کویری، هوای مطبوع و خنکی رو داخل خونه داشته باشن.
❄️🌫
فکر میکنید بادگیرها چه نکات منفی داشتن؟ یا برای تقویت کردنشون از چه روشهایی استفاده میشده؟ اگر خودتون به نتیجه نرسیدین با یه جستجوی ساده میتونین به جواب برسین و اطلاعات بیشتری بهدست بیارین.
#دانستنی
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
۴ مهر ۱۴۰۳
سلام
من مرسانا پهلوان هستم. کلاس پنجم. 👩🎓
با یه معرفی کتاب دیگه اومدم! 🫶📚
اگه یه روز توی راهروهای تنگ و تاریک زیرزمین یه عمارت باشکوه، مرد شنلپوشی رو ببینی که داره با قدرت جادویی و فراطبیعی خودش یه دختر رو توی شنل سیاهش تسخیر میکنه، چی کار می کنی؟
فرار میکنی و به کسی چیزی نمیگی یا تصمیم می گیری پرده از راز مرد شنلپوش برداری؟
😲🤐🤔
خب سرافینا راه دوم رو انتخاب میکنه، دختری که هشت تا انگشت پا داره، و دقیقاً همین حادثه براش اتفاق میافته. اون هم توی عمارتی که جورج وندربیلت، مرد ثروتمند آمریکایی، توی کوههای اشویل ساخته.
💶🫢
سرافینا نمیدونه که توی این مسیر، بزرگترین راز زندگیش برملا میشه. رازی که هیچوقت نمیدونست چرا با بقیه فرق داره، مادرش کجاست، و چرا باید با پدرش توی زیرزمین یه عمارت بزرگ زندگی کنه.
توی این راه یه دوست خوب پیدا میکنه و اتفاقهای خیلی جذاب و جالبی براشون میافته...
📚📚📚
کتاب سرافینا و شنل سیاه رو رابرت بیتی نوشته. اونم با قلم جذاب و فوقالعادهش.
این کتاب رو انتشارات پرتقال چاپ کرده و خانم شبنم حیدری پور اون رو ترجمه کرده.
این کتاب ۳ جلد دیگه به نام های سرافینا و عصای مارپیچ، سرافینا و روح سرگردان و سرافینا و هفت ستاره داره که مثل این کتاب فانتزی و باحالن.
راستی این کتاب رو در آمریکا انتشارات دیزنی چاپ کرده و شرکت دیزنی ازش فیلم هم ساخته. البته این فیلم هنوز تو ایران منتشر نشده.
بخونین و لذت ببرین. 📚📖
🖋 نوشته: مرسانا پهلوان
#معرفی_کتاب
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
۴ مهر ۱۴۰۳
« فیلم بازگشت بچههای راهآهن»
تصور کنید، یه گروه از بچههای شجاع که مجبور میشن از خونه و شهرشون دور بشن و برن به یه روستای عجیب، جایی که کلی ماجرا و دوستای جدید منتظرشونه! به نظرتون چه اتفاقاتی در انتظارشونه؟
😍💑
فیلم« بازگشت بچههای راهآهن» داستان یه گروه از بچههاست که توی زمان جنگ جهانی دوم، مجبور میشن از شهرشون دور بشن و به یه روستای کوچک و سرسبز برن. توی این سفرشون، کلی ماجراهای بامزه و بعضی وقتا حتی ترسناک براشون پیش میاد!
🤯🏞
این بچهها وقتی به اون روستا میرسن، با یه سرباز جوان آشنا میشن که اونم از خونهاش دور شده و با مشکلات خودش دستوپنجه نرم میکنه. ولی این بچههای شجاع دست به دست هم میدن تا به هم کمک کنن و توی این راه کلی ماجراجویی میکنن!
🧑🤝🧑🎯
یکی از جذابیتهای فیلم، اینه که خیلی خوب نشون میده چطور بچهها با شجاعت و دوستی میتونن بر هر مشکلی غلبه کنن. توی داستان،یاد میگیرین که حتی وقتی دلتنگ خونه و خانواده هستی، با دوستانت میتونی دنیای جدیدی بسازی و به آدمهای دیگه کمک کنی.
😇🌍
فیلم «بازگشت بچههای راهآهن» پر از لحظات بامزه، اما گاهی هم احساسی و آموزنده است که باعث میشه هم از تماشاش لذت ببرید و هم کلی چیز یاد بگیرید.
🥳💡
🔻لینک تماشا:
https://l.shad.ir/9kz
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
۴ مهر ۱۴۰۳
سکانس مدرسه 1.mp3
3.33M
🔸چند روز بیشتر به اول مهر نمونده و میخوایم یکم خاطره بازی کنیم با حال و هوای اون روزهای خاطره انگیز...😉😉😉
💪آماده ای؟
🔹️پس این سکانس رو با ما همراه باش...😎
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
۴ مهر ۱۴۰۳
روستاگردی -darekhazine.mp3
3.51M
🚞 با هم ایران رو بگردیم
🏞 با "روستاگردی" سفری خواهیم کرد از آمریکا به قلب ایران به دره خزینه لرستان
🔹 جایی که نمونه ش فقط در آمریکا پیدا میشه
🎙 الهام وحدت
#روستاگردی
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
۴ مهر ۱۴۰۳
#داستانک
#طبس
💠 نصیحت زاهد
● گرمی هوای تابستان شدت كرده بود. آفتاب بر مدینه و باغها و مزارع اطراف مدینه به شدت میتابید. در این حال مردی به نام محمد بن منكدر - كه خود را از زهّاد و عبّاد و تارك دنیا می دانست - تصادفا به نواحی بیرون مدینه آمد، ناگهان چشمش به مرد فربه و درشت اندامی افتاد كه معلوم بود در این وقت برای سركشی و رسیدگی به مزارع خود بیرون آمده و به واسطهی فربهی و خستگی به كمک چند نفر كه اطرافش هستند و معلوم است كس و كارهای خود او هستند راه میرود.
● با خود اندیشید: این مرد كیست كه در این هوای گرم خود را به دنیا مشغول ساخته است؟! نزدیکتر شد، عجب! این مرد محمد بن علی بن الحسین (امام باقر علیهالسلام) است! این مرد شریف، دیگر چرا دنیا را پی جویی میكند؟! لازم شد نصیحتی بكنم و او را از این روش باز دارم.
● نزدیک آمد و سلام داد. امام باقر علیهالسلام نفسزنان و عرقریزان جواب سلام داد.
● «آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در طلب دنیا بیرون بیاید، آنهم در چنین وقتی و در چنین گرمایی، خصوصا با این اندام فربه كه حتما باید متحمل رنج فراوان بشوید؟!»
● «چه كسی از مرگ خبر دارد؟ كی میداند كه چه وقت میمیرد؟ شاید همین الآن مرگ شما رسید. اگر خدای نخواسته در همچو حالی مرگ شما فرارسد، چه وضعی برای شما پدید خواهد آمد؟! شایستهی شما نیست كه دنبال دنیا بروید و با این تن فربه در این روزهای گرم این مقدار متحمل رنج و زحمت بشوید؛ خیر، خیر، شایستهی شما نیست».
❖ امام باقر علیهالسلام دستها را از دوش كسان خود برداشت و به دیوار تكیه كرد و گفت: «اگر مرگ من در همین حال برسد و من بمیرم، در حال عبادت و انجام وظیفه از دنیا رفتهام، زیرا این كار عین طاعت و بندگی خداست. تو خیال كردهای كه عبادت منحصر به ذكر و نماز و دعاست. من زندگی و خرج دارم، اگر كار نكنم و زحمت نكشم، باید دست حاجت به سوی تو و امثال تو دراز كنم. من در طلب رزق میروم كه احتیاج خود را از كس و ناكس سلب كنم. وقتی باید از فرارسیدن مرگ ترسان باشم كه در حال معصیت و خلافكاری و تخلف از فرمان الهی باشم، نه در چنین حالی كه در حال اطاعت امر حق هستم كه مرا موظف كرده بار دوش دیگران نباشم و رزق خود را خودم تحصیل كنم».
● زاهد: «عجب اشتباهی كرده بودم! من پیش خود خیال كردم كه دیگری را نصیحت كنم، اكنون متوجه شدم كه خودم در اشتباه بودهام و روش غلطی را می.پیمودهام و احتیاج كاملی به نصیحت داشتهام».¹
1⃣ بحارالانوار؛ ج ۱۱ ص ۸۲
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
۴ مهر ۱۴۰۳
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۰۵ مهر ۱۴۰۳
میلادی: Thursday - 26 September 2024
قمری: الخميس، 22 ربيع أول 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليه السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹غزوه بنی نضیر، 4ه-ق
📆 روزشمار:
🌺12 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
🌺16 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️18 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
🌺42 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️50 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی
۵ مهر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرامشِ روحتون ..
#قرآن
⏰کانال پرورشی ایران
حاوی مطالب آموزشی و فرهنگی 🧑💻
@Schoolteacher401
↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️
@madrese_yar
۵ مهر ۱۴۰۳
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
به نام خداوند بخشنده مهربان
مهربان خدای من هر روز تو را شاکرم
برای شبهائی که به صبح میرسانم
گر چه آینده پنهان است
اما چون تو کنارمی آرامم
با نام و ذکر یادت
روزمان را آغاز میکنیم
🌼🍃الهـی بـه امیـد تـو🍃🌼
سـ🍁ـلااااام
صبح دل انگیز پائیزیتون بخیر
بیدار شو پنجره را بگشا
بشنو خدا صدایت میزند
بخند که خدا
لبخند بندهاش را دوست دارد
که این عین شکرگزاریست
شاد باش و عشق بورز
عشق به هستی
عشق به زندگی
عشق به خدا
✅جهت انجام آزمون ضمن خدمت ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ltmsme
۵ مهر ۱۴۰۳
182_62528552614622.mp3
8.44M
📻#سهشنبههای_کاغذی | قسمت سوم
🎧روایتی شنیدنی از معرفی کتاب «ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر»، نوشته «لوییس سَکِر»
📝در این کتاب ، طبق روال معمول یک شخصیت اصلی معرفی شده است، اما از بخت بد، قهرمان داستان ما یک هیولاست..
او در ابتدای داستان اینگونه معرفی می شود :
«بِرادلی چاکِرز تا دلت بخواهد دروغ می بافد؛ آن هم دروغهای شاخ دار!
او مدام توی مدرسه دعوا راه می اندازد و حسابی هم از درس و مشق متنفر است!...
آیا کسی پیدا می شود که برادلی را دوست داشته باشد؟»
در کمال تأسف باید اقرار کنیم که برادلیِ داستان ما، هیچ ویژگیِ دوست داشتنی ای ندارد.
شاید خودش هم این را می داند که همیشه ی خدا در ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر، می نشیند!
⚜ سردبیر رادیو: جلال سلمانی
🔰دبیر رادیو: حسین اشراقی
🎙با صدای: «مجتبی بیکیان»
روابطعمومی آموزش و پرورش شهرستان میمه
📚معرفی کتاب: «پروین دهقانی»
روابطعمومی آموزش و پرورش منطقه باغبهادران
🔰 اگر به کتاب علاقه دارید، هشتگ #رادیو_کتاب را دنبال نمایید.
#استان_اصفهان
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
۵ مهر ۱۴۰۳
معلم هندی با الهام از اصفهان، طرح مدرسه در مسجد را در دهلینو اجرا میکند
🔹معلم و مربی هندوستانی که از سن نوجوانی برای تحصیل به ایران آمده و با ادامه تحصیلات در رشته خود طرح مدرسه در مسجد شهر اصفهان را در دهلینو پایهگذاری کرده است.
🔹«نقوی»، معلم و از دانشجویان در حال تحصیل سفرکرده به شهر اصفهان: من از حیدرآباد هندوستان هستم و در یک خانواده شیعه رشد کردهام به همین خاطر موضوع فضای تربیتی جوانان شیعه در جهان اسلام از نوجوانی برای من مهم بود، اما سوی دیگر ایران یک کشور بزرگ و متمدن است و توسعه زیرساختهای علمی به دست عالمان بزرگ ایرانی در این کشور برای من روشن شده بود، همین موضوع باعث شد تا برای ارتقای سطح علمی به ایران بیاییم و به بالاترین مدارج علمی برسم تا بتوانم تفکر تشییع را در بین مردم کشورم افزایش دهم.
🔹در حال حاضر ۲ مسجد را در شهر حیدرآباد برای انجام این طرح در نظر گرفتیم و خوشبختانه نتیجه خوبی از خود نشان داده و این کار میتواند بستری خوبی برای معرفی بهتر کشور ایران و ظرفیتهای فرهنگی و دینی آن به نوجوانان و جوانان هندوستانی باشد.
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
۵ مهر ۱۴۰۳