داستان شماره 8⃣1⃣
#ارزش
💠 مردی خسیس طلاهایش را در گودالی پنهان کرد و هر روز به آنها سر میزد.
🔹یک روز یکی از همسایگانش طلاها را برداشت. مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت و شروع به شیون و زاری کرد.
🔹رهگذری پرسید:
چه شده؟ مرد حکایت طلاها را گفت. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست، تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟
👈 ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است.
@dbarin