eitaa logo
دعبلانه
407 دنبال‌کننده
707 عکس
268 ویدیو
43 فایل
منی که باز برآنم که #دعبلانه برایت غزل ترانه بخوانم در آرزوی عبایت... 🌹گزیده ای از اشعار ناب فارسی @debelane
مشاهده در ایتا
دانلود
ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس  خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس  آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان  جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس  آنجا که خادمینش از روی زائرینش  گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس  خورشید آسمان ها در پیش گنبد او  رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس  رویای ناتمامم ساعات در حرم بود  باقی عمر اما افسوس بود و کابوس  وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا  زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس... سیدحمیدرضا برقعی
یک روزی که شهید آسمانی شد و پاک خاکستر او روی زمین ماند و پلاک با جوهر خون نوشت بر صفحه خاک یابن‌الزهرا متی ترانا و نراک   شوق تو به باغ لاله جان خواهد داد عطر تو به گل‌ها هیجان خواهد داد فردا که در آفاق بپیچد نورت تکبیر تو کعبه را تکان خواهد داد   دو ای دختر آفتاب و ای همسر ماه ای مهر تو را ستاره‌ها خاطرخواه چون ذره به سایه‌ات پناه آوردیم یا فاطمه إشفعی لنا عندالله   چون فاطمه هیچ واژه‌ای ناب نبود روشن‌تر از او آینه و آب نبود شب‌ها که به محراب عبادت می‌رفت محتاج کسی به نور مهتاب نبود   سه یا علی‌بن‌موسی‌الرضا جان هستی خود را به تو تقدیم کند جبریل به درگاه تو تعظیم کند دل عقربه امید خود را باید با ساعت سردر تو تنظیم کند   چشم تو نوازشگر و مهرافروز است در عمق نگاه تو غمی جانسوز است یک روز به دست تو نگاهش را دوخت زیبایی چشم آهو از آن روز است   چهار بهار آمد و بر روی گل تبسم کرد شکوه وا شدن غنچه را تجسم کرد بهار دید که شمشادها جوانه زدند شکوفه‌های جوان را نثار مردم کرد ز سمت مشرق دل‌ها شنید بوی بهشت بهار مست شد و راه باغ را گم کرد پس از طواف حرم یا محول الأحوال بهار با نفس عاشقان تفاهم کرد بهار نیت معراج داشت وقت نماز به خاک مقدم زوار او تیمم کرد در آستان رضا إنّما یُرید الله کریمه‌ای است که روح‌الأمین ترنم کرد زلال اشک اگر گل کند به لاله قسم که با امام رضا می‌شود تکلم کرد   سخن به رسم گل‌افشانی بهار بگو اگر شکست دلت در حریم یار بگو:   دوباره آمده‌ام تا دوباره در بزنم کبوترانه در این آستانه پر بزنم به ناامیدی از این در نمی‌روم هرگز اگر جواب نگیرم دوباره در بزنم خدا مرا به حقیقت ولی‌شناس کند که حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم خدای را کمی ای زائران درنگ کنید که خاک پای شما را به چشم تر بزنم من آشنای همین درگهم، خدا نکند که رو به غیر بیارم در دگر بزنم اگرچه خارم و نسبت به گل ندارم، باز خوشم که گاه‌گداری به باغ سر بزنم صفای تربیت باغبان حرامم باد که در مجاورت گل دم از سفر بزنم   من از حضور تو ای ماه هاشمی خجلم مگر به اشک شود ترجمان حرف دلم   به یک نگاه تو تطهیر می‌شود دل من به یک کرشمه نمک‌گیر می‌شود دل من مرا بس است طواف ضریح تو هرگاه شکسته‌بسته تقصیر می‌شود دل من قسم به صبح جمالت که پشت پنجره‌ات دخیل ناله شبگیر می‌شود دل من سرشک حاجت هر کس که می‌چکد بر خاک کنار پنجره تصویر می‌شود دل من به چشم آینه‌های حرم که می‌نگرم هزار مرتبه تکثیر می‌شود دل من به شوق آن که به پابوس زائرت برسد به جای اشک سرازیر می‌شود دل من خدا نکرده اگر از تو رو بگردانم اسیر بازی تقدیر می‌شود دل من چگونه قصد زیارت کنم برای وداع مگر ز دیدن تو سیر می‌شود دل من   «خدا مرا به فراق تو مبتلا نکند من و جدایی از این آستان خدا نکند» محمدجواد غفورزاده(شفق)
این بغض گلویی که چو شمشیر، برنده ست یکدنده و لجباز ... ولیکن شکننده ست دانسته، ندانسته کمی معجزه کرده هرکس به عقیق دل من نام تو کنده ست تو دخل و تصرف به در و پنجره کردی ورنه همه دانند که فولاد کشنده ست از باب جواد آمدنم گریه و گریه برگشتنم از باب رضا گریه و خنده ست احمد بابایی
سگ کویت بدست آرد رگ خواب غزالان را اگر که سرمه چشمش کند خاک خراسان را چنان احساسی و پاک و لطیف و مهربان هستی که شاعر می کند عشق تو لات چاله میدان را غبار خاک پایت را نسیم آورد تا تهران بنا کردند بازار طلای سبزه میدان را تو آن شاهی که بر عکس عرب ها با کمی لبخند بدون جنگ و خونریزی گرفتی خاک ایران را به پر بشکافت نیل مردم دور ضریحت را خدای طور! موسی کرده ای انگار دربان را قسم خوردی که می آیی سه موطن بعد جان دادن دریغ از بخت! عزراییل هم پس می زند جان را اگر گریان به دیوار حرم تکیه نمی دادم مدامین کوه طاقت داشت این حال پریشان را؟... گرفته کفشداری جای کفش انگار پپایم را به این ترفند پابند توام باقی دوران را... هادی جانفدا
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
🚩 مُشک در میدان مین ( تضمین غزلی بلند از برای سردار شهید ) از غمی پیشانی یک شهر، چین افتاده است رخنه ای در کار اصحاب یمین افتاده است هر رفیقی را که می بینی غمین افتاده است "آتش داغی به جان مؤمنین افتاده است گوییا از اسب، کوهی بر زمین افتاده است" دیده‌ی کنعانیان خشکید از این داغ سترگ در غم هارون چه موسی دید از این داغ سترگ حمزه رفت و مصطفی نالید از این داغ سترگ "شانه‌های مرتضی لرزید ازاین داغ سترگ مالک اشتر مگر از روی زین افتاده است؟" بر در هر خانه روییده گل شب‌بو مگر یا خیابان در خیابان رد شده آهو مگر باز کرده زیر باران دلبری گیسو مگر "عطر جنت در فضا پیچیده از هر سو؛ مگر، کاروان مُشک در میدان مین افتاده است؟" بر لب پیر و جوان اللهُ اکبر را ببین روی دوش مردمان سرو و صنوبر را ببین سوی اسماعیل، ابراهیم و هاجر را ببین "چار سوی این کبوترهای پرپر را ببین آیه‌های روشن زیتون و تین افتاده است" غیرتش را در دل دشمن رجزخوان یافتند خنده اش را بر بلندی های جولان یافتند گریه اش را نزد سلطان خراسان یافتند "دست‌ بر دامان شاه تشنه‌کامان یافتند دست‌هایش را که دور از آستین افتاده است" آن طرف‌تر هرزه کاران را شعف برخاسته است قوم کالأنعام را بوی علف برخاسته است حرمله تیر و، سنان نیزه به کف برخاسته است "زوزه ی کفتارها از هر طرف برخاسته‌ست شک ندارم این که شیری در کمین افتاده است" عاشقان را نوبت دیدار شد بار دگر میر مجلس قافله سالار شد بار دگر ساقی لب تشنه پرچمدار شد بار دگر "کربلا در کربلا تکرار شد بار دگر ماه زیر خنجر شمر لعین افتاده است" در خراباتی که می جوشند مِی ها خُم به خم هرکسی رد می شود انگار چیزی کرده گم چون نجف تا کربلا ساقی است أکملتُ لکم "محشر کبراست در کرمان و در تهران و قم در رگان شهر، شور اربعین افتاده است" این چه رستاخیز عظمایی است در این سرزمین این چه مغناطیس گیرایی است همچون اربعین محشر کبراست این یا پاسخ هل مِن مُعین "کوه آهن بر زمین افتاده یاران کاین‌چنین لرزه بر اندام کاخ ظالمین افتاده است" داغ بودن، داغ دیدن در سرشت لاله هاست وا شدن در خاک و خون اردیبهشت لاله هاست این وطن صحرا به صحرا زیر کشت لاله هاست "سر جدا... پیکر جدا... این سرنوشت لاله‌هاست خاتم مُلک سلیمان بی‌نگین افتاده است" eitaa.com/mehdi_jahandar
هدایت شده از اطلاع رسانی طلاب حوزه آیت الله حق شناس ره
📆 وقتى‌چند ماه قبل به مشهد مقدس مشرف شدم، عرض كردم: پروردگارا! اين دفعه يك مطلب تازه‌اي از ثامن الحجج (ع) نصيب من شود. ◀️ همين‌كه چشمم را روي هم گذاشتم اين بيت را خواندند: 🔶 رو آر سوي ما كه به سوي تو رو كنيم وز غير ما به سوي تو رو آورد بلا آیت الله حق شناس رحمه الله شبهای قدر سال ۶۸ .
متن شعر اجرا شده توسط پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران: 🌺🌺🌺 جمعه ی دیگری رسید از راه باز با عشق بسته ام عهدی با تمام وجود میگویم‌ السلامُ علیکَ یا مهدی پسر فاطمه!نگاهی کن فاطمیّه است و دل پر از غوغاست دلمان خون شد از ندیدن تو دل ما خوش به ذکر یا زهراست دوره ی آخر الزمان شده است فتنه ها باز قد علم کردند شمرها باز هم در این میدان دست عباس را قلم کردند یابن زهرا ! مقابل دشمن شیعه این‌بار هم مقاوم بود پرچم کربلای این جبهه همه جا دست حاج قاسم بود سرد و گرم چهل بهار و خزان درس آمادگی به ما داده ست مرد میدان علم و ایمانیم لشکر حاج قاسم آماده ست گام دوم شروع شد با خون حاج قاسم به شاهدان پیوست چِقَدَر آشناست این قصه یک زمینی به آسمان پیوست دشمنان بی هوا زدند او را رفتنش نیز مثل فاطمه بود دست افتاده ی دلاور ما راوی روضه های علقمه بود تشنه ی انتقام بودیم و باز با داغ امتحان دادیم با شهیدان آسمانیمان همه جا لحظه لحظه جان دادیم بین آغوش یک هواپیما هم وطن‌های ما شهید شدند ما که شرمنده ی شهیدانیم ولی آنها چه روسفید شدند به خدا امتحان سختی بود وسط این همه پریشانی چه بگویم که در دل ما نیست داغشان کمتر از سلیمانی داغ‌ اگر هست یادمان نرود نقشه‌ی جبهه‌ی مقبال چیست؟! خونِ هم‌نوع ماست روی زمین خوب دقت کنیم! قاتل کیست؟ گیرم آن اشتباه هم رخ داد ما نباید که اشتباه کنیم ما نباید سپیدی حق را با ذغال عدو سیاه کنیم جبهه‌ی خصم را بکوب ولی جبهه‌ی بچه‌های خود را نه ریشه‌ی خصم را ببُر اما شاخه‌ی زیر پای خود را نه زلزله، سیل، جنگ، آبادی امنیت، اقتدار، آرامش... هرکجا کار بر زمین مانده هم سپاه آمده‌است هم ارتش گرچه غمگین داغ هموطنیم گرچه این داغ، سخت و جانفرساست آتش جنگ را که روشن کرد؟ بانی این جنایت آمریکاست بوی بال فرشته می آید این نفسهای آخر دیو است سیلیِ محکمی زدیم اما هدف بعدمان تلاویو است سیلیِ آبدارِ آن شب، بود تازه آغازِ باءِ بسم الله انتقامی که گفته شد یعنی شرّتان از زمین شود کوتاه راهتان جز فرار ازینجا نیست با سپاه علی در افتادید آی سگ‌های هار! این دفعه گیر شیران حیدر افتادید خون فرمانده کار خود را کرد همه جای جهان پر از غوغاست کوریِ چشم دشمنان وطن روزهای زوال آمریکاست روزگار افول شیطان است آخرِ قصه این نخواهد بود مطمئنیم شیعه خواهد دید این جهان را بدونِ آل سعود کور شد چشم دشمنان امروز انقلاب از همیشه پویاتر پرچمی که همیشه بالا بود می‌رود لحظه لحظه بالاتر سبز و سرخ و سفید، یک‌رنگیم زیر یک پرچمیم، یک‌دستیم حرف قوم و نژاد و مذهب نیست ما به یک انقلاب دل بستیم عده‌ای از خواص همواره نان این انقلاب را خوردند در بزنگاه فتنه‌ها اما سر از اردوی کین در آوردند هم وطن! یاور علی ! برخیز لحظه ی انتخاب را دریاب انقلابی بمان و با هر رأی جبهه ی انقلاب را دریاب حیف از این آسمان آبی که در پسِ ابر آفتابی نیست زخم‌ها خورده‌ایم پی در پی از مدیری که انقلابی نیست ما علیه فساد جنگیدیم باید این نکته را به یاد آورد انقلاب امام سالم بود انتخاب غلط فساد آورد با تمام فسادها اما مانده است انقلاب پاینده اندکی صبر، صبح نزدیک است بی‌گمان مال ماست آینده نکند باز یادمان برود همه در بیعت ولی هستیم قاتل دشمن است وحدت ما همه فرمانبر علی هستیم نهضتی که به ما رسید امروز از مدینه شروع شد، از در پشت در مادرم زمین افتاد تا بماند قیام پیغمبر فتنه گرها به صحنه آمده اند آی یاران مسیر گم نشود در دل هرم آتش فتنه خُنکای غدیر گم نشود فتنه از هر طرف هجوم آورد خانه‌ام باز در خطر افتاد شیعه هربار بی تفاوت ماند آتش آمد به جان در افتاد گفتم از در ، چه شد که چشمانم مثل ابر بهار می بارند شهدا روزیِ شهادت را از همین فاطمیه ها دارند غم از این بیشتر؟! که جان رسول دلش از جور دشمن آزرده ست دست حیدر طناب پیچ است و فاطمه پشت در زمین خورده است چه بگویم که بغض ، سنگین است آنچه باید نمیشد آخر شد غم از این بیشتر؟! که در خانه رو بگیرد زن از محارم خود 🌺🌺🌺
هدایت شده از قلم های بیدار
🔹نوسروده‌ی به مناسبت خروش مردم عراق علیه حضور ۱۶ ساله‌ی آمریکایی‌ها در این کشور ببین بغداد را و جوشش زیباترین حس را خروش جان‌نثاران «ابومهدی مهندس» را ببین بغداد را و جوش خون «حاج قاسم» را ببین تاثیر خون پاک آن مردان مخلص را عراق و خیزش مختارهای رسته از زنجیر ببین فریاد ملت را، ببین آواز مجلس را شنیدم بارها از دولتش بانگ «رجایی» را شنیدم بارها از مجلسش خشم «مدرس» را خوشا جمع «حکیم» و «صدر» و «کرد» و «سنی» و «شیعه» که برهم می زند پیمان بی عقلان ناقص را صدای کامل فتح است این ، دنیا نخواهد خورد فریب نطق‌بازی‌های این خامان نارس را ببین خم گشتن حکام بدبخت سعودی را ببین دوشیدن اعراب ثروتمند مفلس را جهان مبهوت بانگ «یا‌لثارات» شما مانده ست نمی بیند کسی «داووس» یا «بین‌المجالس» را الهی از سر این قوم، کم کن سایه‌ی غم را بیفشان بر سر این عاشقان گل‌های نرگس را @ghalamhaye_bidar
شد فاطمه در عالم اعلا متجلی از فاطمه شد نور به هر جا متجلی یا فاتح و یا فاطر و یا فاطمه آمد این گونه شد آیینه ی اسما متجلی از شوق مشرف شدنش بر کره ی خاک آدم متحول شد و حوّا متجلی شیث آمد و نوح امد و هود امد و ادریس عیسی متولد شد و موسی متجلی در تیره ی توحیدی سادات قریشی عشق آمد و شد سید بطحا متجلی در سوره ی مکی مدنی های مقدس کوثر متلألئ شد و طاها متجلی در کعبه علی آمد و دیدند ملائک  زهراست در این آیه ی عظمی متجلی چل روز محمد به حرا رفت و دعا کرد تا اینکه شود چهره ی زهرا متجلی شب های یتیمی محمد به سر آمد شد آمنه در ام ابیها متجلی از فاطمه انوار کثیری جریان یافت از فاطمه شد این همه دنیا متجلی در امر فرج اذن دهد مادر سادات آنگاه شود روی مسیحا متجلی فردای زمین هیمنه ی فاطمیون است آنجا که شود یوسف زهرا متجلی ایوب پرندآور
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
💠 حدیث روز 💠 💎 شیعه از نگاه حضرت زهرا (س) 🔻حضرت فاطمه زهرا (س): إنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اءمَرْناكَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ، فَانْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا ❇️ اگر آنچه را كه ما اهل‌بیت دستور داده‌ایم عمل‌كنى و از آنچه نهى كرده‌ایم خوددارى نمائى، تو از شیعیان ما هستى وگرنه خیر. 📚 تفسیر الامام العسكرى علیه‌السلام: ص ۳۲۰، ح ۱۹۱ ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈• @HawzahNews