هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات
#کاظم_بهمنی
▶️
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را
به وصالت نرسيديم و نديديم تو را
روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود
زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را
@hosenih
شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني
در جواني که دويديم و نديديم تو را
چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم
چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را
گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود
پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را
سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را
سحر از خواب پريديم و نديديم تو را
مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم
همه را غير تو ديديم و نديديم تو را
@hosenih
فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است
از همه جز تو بريديم و نديديم تو را
لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم
تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#قاسم_صرافان
▶️
در خودم گم شده ام آه بگو راه کجاست
شب تاریک پر ابری شده ام، ماه کجاست
دورم از ساقی و بی یار شدم مست خودم
گله دارم گله دارم گله از دست خودم
سخت سرگرم رصد کردن مردم شدهام
از خودم دورم و بی قبلهنما، گم شدهام
@hosenih
نردبان نرده شد و ساختم از آن قفسی
مرغ باغ ملکوتم شد اسیر هوسی
حسن یوسف گهری بود که ارزان دادیم
چقدر سخت در این فاصله تاوان دادیم
در فراقت چقدر شعر که از بر کردیم
شعر خواندیم از آرامش و باور کردیم
شعر از عشق و جنون خواندن ما، عشق نبود
عشق جاری است، نه! جا ماندن ما عشق نبود
عشق شرح پر پروانه در آتش باشد
«عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد»
عاشقان تو، شب از شوق سحر بیدارند
روزها بار ز دوش همه برمی دارند
در پی دوست به کوی دگران می گردیم
یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم
کاش یک بار بیوفتیم به پای خودمان
جمعه ای ندبه بخوانیم برای خودمان
ای خوش آنها که دمی لایق دیدار شدند
که به خال لبت ای دوست گرفتار شدند
شاعران شعر برای خط و خالی گفتند
چقدر شعر که در وصف خیالی گفتند
زلف محبوب نهان بود ولی شانه زدند
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
من ولی شاعر این حادثهی واقعیام
عاشق بیت پر از بارقهی برقعیام:
.
«می نویسم که شب تار سحر میگردد
یک نفر مانده از این قوم که برمیگردد»
یک نفر مانده که چشم همه بر درگه اوست
یک نفر مانده که صد قافله دل همره اوست
ساقی از عهد و قراری ازلی برگشته
پسر فاطمه با تیغ علی برگشته
پسر پاک حسن برده به لب نام حسین
که بگوید به همه، دین فقط اسلام حسین
که بگوید که زمین مامن مردان خداست
پایتخت همه عشاق جهان کرببلاست
یک گل است او که بهار آمده با عطر تنش
عقل بینا شده از رایحهی پیرهنش
@hosenih
یوسف ابن الحسن و گمشدهی کنعان اوست
زده فریاد مسیحا: پسر انسان اوست
ساقی آورده قدح تا همه عالم بچشند
بچشند و پس از آن بار امانت بکشند
وقت آرامش این عالم سرگردان است
هان به قرآن قسم این مرد، خود قرآن است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات
به امید نابودی #ویروس_کرونا
داغ است و گرفتاری و اشکِ ناگاه
روز و شبمان میگذرد با غم و آه
درگیر بلائیم! بحقِّ الزینب(س)-
عَجِّلْ لِوَلِیَّکَ الْفَرَج یا اَلله!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_ولادت #نیمه_شعبان
#امام_زمان_عج_مناجات
#رضا_قاسمی
▶️
مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟!
زمین را مگر نورباران نکردیم ؟!
مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟!
شبِ تار را غرقِ شببو نکردیم ؟!
@hosenih
مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟!
سر کوچه را طاقنصرت نکردیم ؟!
مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟!
قلمها سلاحِ ظهورش نبودند ؟!
مگر مرغِ آمینمان در قفس بود ؟!
دم ربّناهایمان بینفس بود ؟!
مگر العجلهایمان دیردَم بود ؟!
سرِ سفرهی ندبهها چای، کم بود ؟!
مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟!
تهِ هفتهها را به نامش نکردیم ؟!
چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟!
چرا برنمیگردد از راهِ غیبت ؟!
چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟!
کجای عملهایمان گیر دارد ؟!
جوابِ چراهایمان هم سوال است
مگر آرزوی وصالش محال است ؟!
@hosenih
نگو آرزویش محال است، هرگز !
نگو دیدنش در خیال است، هرگز !
زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید
اگر حرفمان حرف باشد میآید
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
کرامت پیشه ای بی مثل و بی مانند می آید
که باران تا ابد پشت سرش یک بند می آید
کسی که نسل او را می شناسد، خوب می داند
که او تنها نه با شمشیر، با لبخند می آید
@hosenih
همان تیغی که برقش می شکافد قلب ظلمت را
همان دستی که ما را می دهد پیوند می آید
همه تقویم ها را گشته ام، میلادی و هجری
نمی داند کسی او چندِ چندِ چند می آید
جهان می ایستد با هرچه دارد روبروی او
زمان می ایستد، بوی خوش اسفند می آید
ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله
علی را گرچه بعضی بر نمی تابند، می آید
بله! آن آیت اللهی که بعضی خشک مذهب ها
برای بیعت با او نمی آیند می آید
برای یک سلام ساده تمرین کرده ام عمری
ولی می دانم آخر هم زبانم بند می آید
@hosenih
بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست
کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند می آید
به در می گویم این را تا که شاید بشنود دیوار
به پهلوی کبود مادرم سوگند... می آید
شاعر: #محمدحسین_ملکیان
#ناب
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e