🌺☘🌺☘🌺☘🌺
#مولود_کعبه
#صغیر
در مخزن لا يموت دردانه علی است
در كون و مكان امير فرزانه علی است
در كعبه ظهور كرد تا بر همه كس
معلوم شود كه صاحب خانه علی است
محمد حسين صغير اصفهانی
#یا_علی
#عید_الله_الاکبر
#عید_غدیر
#ناب
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
#مولود_کعبه
#عمان
به پرده بود جمال جمیل عزوجل
بخویش خواست کند جلوهیی به صبح ازل
چو خواست آنکه جمال جمیل بنماید
علی شد آینه، خیر الکلام قَلّ و دَلّ
من از مفصل این نکته مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل
عمان سامانی
#یا_علی
#عید_الله_الاکبر
#عید_غدیر
#ناب
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹
#مولود_کعبه
مرا دل بهر آن شاهی دو نیم است
که از تیغ کجش دین مستقیم است
شها! در آستانت مفتقر چون
سگ اصحاب کهف است و رقیم است
مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی(مفتقر)
#یا_علی
#مفتقر
#عید_الله_الاکبر
#عید_غدیر
#ناب
🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹
💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐
#مولود_کعبه
به امر حق امیر عشق، شد وزیر عقل کُل
ابوالفتوح گشت جانشین خاتم رُسل
رسید رایة الهُدیٰ، به دست هادی سُبُل
که لطف طاعتش بود، نعیم دائم الأُکُل
جحیم شعله ای ز قهر آن بزرگوارِ من
رقیب او که از نخست، داد دست بندگی
در آخر از غدیر او نخورد آب زندگی
کسی که خوی او بود چو خوک و سگ درندگی
چو مار و کژدمِ گزنده طبع وی زنندگی
همان کند که کرد با امیر شه شکارِ من
مرحوم غروی اصفهانی
#یا_علی
#مفتقر
#عید_الله_الاکبر
#عید_غدیر
#ناب
💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐
#ماه_رجب
#مولود_کعبه
#قصیده
به گردون ابرش از رحمت بر آمد از دل دریا
که دریا شد از آن صحرا که صحرا شد از آن دریا
بخـار از دشت پیدا شد چو ترکان بخارایی
ز تیر ترکشش سـوزد سر خـار از بُن خـارا
زبان بگشود سوسن چون بشیر از مژده ی یوسف
ز حسرت چشم نرگس همچنان یعقوب شد بینا
پی معجز ز شاخ گل بر آمد بلبل از شادی
تجلی کرد بر هر شاخ گل، صد معجز موسی
علیِّ عالیِ أعلا، ولیِ والی والا
وصی سیدِ بطحا، به حکمش جمله مـا فیها
قوام جسم را جوهر، زمانی روح را رهبر
کلام نیک پیغمبر، ولیّ ایزد دانا
حدیثی خاطرم آمد که می فرمود: پیغمبر
به اصحابش شب معراج سرّ لیلة الأسرا
به طاق آسمان چهارمین دیدم من از رحمت
هزاران مسجدی أندر درون مسجد الأقصی
به هر مسجد هزاران طاق، بر هر طاق محرابی
به هر محراب دو صد منبر، به هر منبر علی پیدا
ز پیغمبر چو بشنیدند اصحاب این سخن، گفتند:
که دیشب با علی بودیم جمله جمع در یک جا
تبسم کرد سلمان، این سخن گفتا به پیغمبر
به غیر از خود ندیدم هیچ کس در نزد آن مولا
اباذر گفت: با سلمان، به روح پاک پیغمبر
نشسته بودم أندر خدمتش، در گوشه ای تنها
به گوش فاطمه خورد این سخن گفتا علی دیشب
که تا صبح از درون خانه پا ننهاد برون اصلا
که ناگه جبرئیل از حق سلام آورد بر احمد
که ای مسند نشین بارگاه قرب أو أدنی
اگر چه بر همه ظاهر شدم بر صورتی اما
ولیت از همه بگذشت، با ما بود در بالا
جنابش خالقی باشد که بر خلقش دو صد عالم
به هر عالم دو صد آدم، به هر آدم دو صد حوا
به حکمش صد هزاران طور، بر هر طور صد موسی
به هر موسی هزاران بیضه أندر بیضه صد عیسا
نه وصفش این چنین باشد که می گویند در عالم
ز خندق جست و مرحب کشت أندر بیشه ی هیجا
علی سری است در وحدت که باشد سِر بی همتا
علی خلقی است در خلقت، که باشد خلقتش یکتا
چو این اوصاف را بشنید از وصف کمال او
گرفت انگشت حیرت بر دهانش «بوعلی سینا»
أبوعلی سینا
@HojjatollaHehojaj