eitaa logo
دعبلانه
407 دنبال‌کننده
707 عکس
268 ویدیو
43 فایل
منی که باز برآنم که #دعبلانه برایت غزل ترانه بخوانم در آرزوی عبایت... 🌹گزیده ای از اشعار ناب فارسی @debelane
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حامد کاشانی
جز یک نسب که از تو به خود بسته، چیستم من آنچنان که آل علی گفته نیستم اما مرا هم ای علی از خود مران که من تا چشم داشتم به حسینت گریستم ۲۷ شهریور سالروز وفات استاد شهریار، گرامی باد و خداوند ایشان و تمام شاعران اهل بیت علیهم السلام را با امیرالمؤمنین سلام الله علیه محشور گرداند. @kashani1395
🌹السلام علیک یا اباعبدالله🌹 🔹🔹🔹🔹🔹 آن شب که مکان به کنج دِیرش کردی بیگانه ز آشنا و غیرش کردی راهب که به عمری ره باطل پیمود تو یک شبه عاقبت به خیرش کردی 🔹🔹🔹🔹🔹
هدایت شده از آفتابگردان‌ها
در کوله‌ی دلخستگی‌ام جز غم نیست در هستی من توشه‌ی حسرت کم نیست چندی‌ست که خالی است دستم یارب! یارب! نکند دست تو در دستم نیست؟ @Aftab_gardan_ha
نکته: گفته شده: هر دو شعر «علی ای همای وحدت» (مفتون همدانی) و «علی ای سحاب رحمت» (سید حسن میرخانی) در استقبال از شعر میرزا مصطفی افتخار العلماء متخلص به صهبا، عالم و شاعر بزرگ عصر ناصری با مطلع زیر سروده شده است: «علی ای سحاب رحمت تو چه آیت خدایی»
🔸علی ای همای وحدت! 🔹شعر زیبای مفتون همدانی در مدح علی (ع) که قبل از شعر مشهور شهریار سروده شده است: علی ای همای وحدت تو چه مظهری خدا را؟ که خدا نمود زینت به تو تخت انّما را علی ای محیط وحدت تو چه آیتی خدا را که محاط توست کثرت چه نهان چه آشکارا علی ای سوار قدرت تو چه قدرتی خدا را که کشید دست و تیغ تو کمان لافتی را علی ای که با محمّد به دو جسم رفته یک روح صلوات ختم بنما بنگر یکی دو تا را علی ای سماء وحدت تو چه پرتوی خدا را که به نه سپهر دادی تو علو و ارتقا را تو به آسمان وحدت چه مهی چه آفتابی که گرفته نور روی تو ز ارض تا سما را به تو گر قوام هستی ز ازل خدا نبستی به تمام ملک هستی به که کردی این عطا را علی ای که داد احمد به کفت لوای حمدش که علم کند یدالله به دو عالم آن لوا را علی ای که در شجاعت به قدر تو قدر دادی که قدر به دست گیرد سر رشته قضا را نبود به جز تو حیدر نبود به جز تو صفدر به کسی نداده داور به جز از تو این قوا را علی ای که کس به جز تو به خدا نمی تواند که بقا دهد فنا را که فنا دهد بقا را به کدام چشم بیند به تو آن که خود نبوده که ز ابتدا تو بودی و تو هستی انتها را علی ای که حب و بغض تو بهشت گشت و دوزخ که میان این دو برزخ کند امتحان ما را تو به توبه و انابه لب بوالبشر گشودی پسری قبول توبه ز پدر نمود یارا دم عیسوی ز لعل تو نمود مرده احیا که به دست پور عمران تو نهادی آن عصا را چو عروج کرد احمد که به جز تو بود آن جا؟ که به جلوه وانماید پس پرده عما را علی ای که در سخاوت به هزارها چو حاتم ز کرم تو یاد دادی ره بخشش و سخا را علی ای که بوعلی ها ز تو رسم کرده قانون که نوشت حکمت او ز شفای تو شفا را اگر عمرو یا که عنتر چه به نهروان چه خیبر که نکرد گم ز بیم تو به جنگ دست و پا را؟ به جز از علی چه گویی به کسی خلیفه الله ز خدای زهد و تقوی بده فرق اتقیا را علی ای که با نگاهی کنی عالمی تو احیا چه شود که وا نوازی به نگاهی آشنا را
🔸علی ای سحاب رحمت! 🔹شعر زیبای مرحوم سید حسن میرخانی در مدح علی (ع) که پیش از شعر مشهور شهریار سروده شده است: علی ای سحاب رحمت همه مظهر خدایی همه خلق ماسوا را به خدای رهنمایی تو چه ممکن ‌الوجودی که تو درخور سجودی تو چه بحر لطف و جودی تو چه معدن سخایی تو همای لامکانی به فراز عرش رحمان که فکنده‌ای به امکان همه سایه خدایی تو ولیّ انّمایی، تو وفیّ لافتایی تو وصیّ مصطفایی، تو ولیّ کبریایی به خرد ادیب و پیری، به فلک مه منیری به خودت که بی‌نظیری، به خدا خدانمایی دل اگر علی‌ شناسی به خدا خداپرستی که ره خداپرستی به علی است آشنایی به جز از علی که داند که زند دم از سلونی به جز از علی که تاند که کند گره‌گشایی تو به دلبری و قامت صنما کنی قیامت چو به کشتگان نامت ز کرم زنی صلایی به نسیم تار زلفت گل و سنبلم چه حاجت که صبا بَرَد ز خاکت همه بوی مشک‌سایی همه شاهدان عالم در هندوی تو گردند چو به مجمع نکویان تو به شاهدی درآیی علی ای درخت طوبی و بهار باغ توحید (وحدت) که ثمر برآید از تو چو شهید کربلایی شه ملک دین حسینم تو ز راه لطف ما را مس قلب تیره زر کن به نگاه کیمیایی تو صبا سلام ما را به شهید نینوا بر که زنند بند بندم ز غمش چو نی نوایی عجب از دمم نباشد که به سوزد عالمی را که به سینه سوز دارم ز غمش شب جدایی نه چنان بدین مصیبت دل بنده مبتلا شد که تواند از حدیثش همه عمر خود رهایی
بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به در الا شهید عشق به تیر از کمان دوست سعدی
🌹راهیان نور🌹 یک دختر و آرزوی لبخند که نیست یک مرد پر از کوه دماوند که نیست یک مادر گریان که به دختر می گفت: بابای تو زنده است... هرچند که نیست
🌹راهیان نور🌹 می خواهد از این سکوت آزاد شود در سبزترین حنجره فریاد شود این مرد که در خون و خطر می رقصد یک روز قرار بود داماد شود
🌹راهیان نور🌹 شب موسم پرواز شما تا عشق است پیوند عمیق روحتان با عشق است از روشنِ خیس چهره هاتان پیداست: رمز عملیات شما«یا عشق» است
  آن اسم اعظم که نشانی می دهندش سربند یا زهراست محکم تر ببندش هر کس که در سر آرزوی عشق دارد هنگام رفتن با شهیدان می برندش بابا! وصیّت نامۀ همسنگرت کو؟ این روزها خون می چکد از بند بندش آقا معلم قصه از آنروزها گفت کردند سال ِ آخری ها ریشخندش شرمی نکردند از صدای سرفه دارش چیزی نخواندند از نگاه دردمندش گیرم عَلم از دست عباسی بیافتد عباس دیگر می کند از جا بلندش هر کس به این آسانی اهل کربلا نیست کار حسین است و دل مشکل پسندش