#تفکری_در_قرآن
🔹قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا
به راستى رستگار شد، آن كس كه نفس خود را تزكيه كرد.
🔹وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا
و بى شك محروم و نااميد گشت هر كس كه آن را به پليدى آلود.
🔹كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا
قوم ثمود از روى سركشى، (پيامبرشان را) تكذيب كردند.
🔹إِذِ انبَعَثَ أَشْقَاهَا
آنگاه كه شقى ترين آنها (براى كشتن ناقه) به پا خاست.
🔹فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا
پس پيامبر خدا به آنان گفت: ناقه خدا و آبشخورش را (حرمت نهيد).
🔹فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا
پس او را تكذيب كردند و ناقه را كشتند و پروردگارشان به خاطر اين گناه، آنان را درهم كوبيد و با خاك يكسانشان كرد.
🔹وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا
و خداوند از عاقبت كار خود بيم ندارد.
📚سوره شمس، آیات ۹ الی ۱۵
🔻🔺🔻🔺
#شرح و #تفسیر 👇
💢در ديد الهى، پاكان رستگارند.«قد افلح من زكّاها»ولى در نزد فرعونيان، زورمندان رستگارند كه غلبه دارند و به ظاهر پيروزند«قد افلح اليوم من استعلى»
💢در انجام كارهاى خير، اميد رستگارى است. «و افعلوا الخير لعلّكم تفلحون»(حج ۷۷) در حالى كه در تزكيه نفس و خودسازى، رستگارى قطعى است«قد افلح من زكّاها»
💢تزكيه نفس، شامل دورى از عقائد و اخلاقيات و رفتارهاى ناپسند و كسب عقائد و اخلاقيات و كردارهاى پسنديده است.
💢در قرآن، چهل مرتبه ماده فلاح به كار رفته كه از بررسى آنها معلوم مى شود رستگارى شامل چه گروه هايى مى شود و چه گروه هايى از رسيدن به آن محرومند، همچون مجرمان كه مى فرمايد: «لا يفلح المجرمون»(یونس ۱۷)
💢در قرآن، بعضى مطالب با يك سوگند آمده است«والعصر انّ الانسان لفى خسر»
👈گاهى دو سوگند پشت سرهم آمده است«والضحى والّيل اذا سَجى»
👈گاهى سه سوگند در پى هم آمده است:«والعاديات ضَبحا، فالموريات قدحا، فالمغيرات صُبحا»
👈گاهى چهار سوگند:«والتين و الزيتون و طور سينين و هذا البلد الامين»
👈ولى خداوند در اين سوره، ابتدا يازده سوگند ياد كرده و سپس به اهميّت تزكيه نفس اشاره كرده است.
💢«دسّ» به معناى پنهان كردن و تعبير قرآن درباره ى زنده به گور كردن دختران چنين است:«يدسّه فى التراب» آرى خلافكار، به خاطر شرمندگى رويى براى جلوه در جامعه ندارد و سعى مى كند عيب ها و خلافكارى هاى خود را پنهان كند. كلمه «دسيسه» نيز به كار زشتى گفته مى شود كه آن را پنهان مى كنند.
💢يك فرد تزكيه شده مى تواند منشأ تحول در جامعه شود و به جامعه رشد و شجاعت و شخصيّت و معرفت و وحدت دهد، چنانكه يك نفر تزكيه نشده براى رسيدن به هوسهاى خود امت هايى را به فساد و نابودى و سقوط مى كشاند.
💢در قرآن، براى رستگارى انسان ها دو عامل مطرح شده است:يكى ايمان و ديگرى تزكيه. «قد افلح من زكاها» «قد افلح المؤمنون»
#پیام_ها👇
✅سوگند به خورشيد و ماه و شب و روز و زمين و آسمان و روح انسان كه سعادت انسان در گرو رشد معنوى است نه زندگى مادّى«والشمس...قد افلح من زكّاها»
✅اگر نفس را رها كنيم، انسان را به سقوط مى كشاند. لذا نفس را بايد كنترل كرد«زكّاها»
✅تزكيه و خودسازى، محروم كردن نيست، رشد دادن است«زكّاها»
✅هر كس نفس خود را در لابلاى عادات و رسوم و پندارها مخفى كند و غافلانه دنبال تأمين خواسته هاى نفسانى رود، محروميّت بزرگى خواهد داشت«قد خاب من دساها»
✅طغيان و گناه، مقدّمه كفر و تكذيب است«كذّبت ثمود بطغواها»(«تقوا» يعنى پاكى و «طغوى»يعنى طغيان در گناه)
✅در شيوه تبليغ، بعد از بيان اصول كلّى، نمونه هايى نقل كنيد. «قد خاب...كذّبت ثمود»
✅شكستن قداست ها نشانه شقاوت است و هر چه قداست بيشتر باشد، شكستن آن قساوت بيشترى مى خواهد«اشقى»
✅اگر انسان به فكر تزكيه نباشد، در ابتدا پيروى از نفس را مخفيانه انجام مى دهد «دسّاها» و سپس علنى«اذ انبعث اشقاها»
✅در انجام كار بد، آن كس كه شقى تر است زودتر تحريك مى پذيرد«انبعث اشقاها»
✅هر چه به خدا منسوب باشد، مقدّس است و بايد مورد احترام قرار گيرد و اهانت به آن، كيفر الهى را به دنبال دارد«ناقة اللّه، فعقروها، فدمدم»
✅زدودن علف هاى هرز كافى نيست، بارور كردن هم لازم است(«زكّاها» به معناى رشد است)
✅به كاميابى هاى زودگذر نفس مغرور نشويد كه عاقبتش محروميّت است«و قد خاب»
✅هر كس به گناه ديگرى راضى باشد شريك جرم است. شتر را يك نفر كشت ولى قرآن مى فرمايد: جمعى آن را كشتند«فعقروها»
✅خداوند بر هر چيز مسلط است و از نابود كردن ستمگران هيچ پروائى ندارد«ولا يخاف عقباها»
✅رضايت و تشويق و تحريك به گناه نيز گناه است«انبعث اشقاها...بذنبهم»
✅كيفرهاى الهى جلوه اى از ربوبيّت اوست(مربّى بايد موانع تربيت را برطرف سازد)«فدمدم عليهم ربّهم»
✅قهر الهى در دنيا نيز سخت است«فدمدم عليهم ربّهم بذنبهم فسوّاها»
🆔 @nahjolbalagheeiha
💠 مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ
💢داستان کسانى که غیر از خدا دوستانى اختیار کرده اند، همچون داستان عنکبوت است که [با آب دهان خود] خانه اى براى خویش ساخته و در حقیقت اگر مى دانستند سست ترین خانه ها همان خانهء عنکبوت است.
📚قرآن کریم، عنکبوت آیه ۴۱
#نکته_ها👇👇
🌹به مناسبت اين آيه، اين سوره، عنكبوت نام گرفته است.
از افلاطون نقل شده كه مگس حريصترين حشره است كه براى معاش خود روى ترشى، شيرينى، آلودگى وزخم مىنشيند؛ ولى عنكبوت در گوشهاى مىتند وقناعت دارد، جالب اين است كه خداوند فعّالترين وحريصترين حيوان را طعمه گوشهگيرترين حيوان قرار مىدهد، مگس با پاى خود به سراغ عنكبوت مىرود و او با تارهاى خود مگس را شكار مىكند.
#پیام_ها👇👇
1⃣ استفاده از مثل، يكى از بهترين شيوهها در تعليم و تربيت است، مَثَلُ الَّذِينَ ...
و بهترين مثالها، مثالى است كه در همهى زمانها و مكانها و براى همهى اقشار مردم ملموس باشد. «كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ»
2⃣ بناى شرك، مانند خانهى عنكبوت سست و بىاساس است. مَثَلُ الَّذِينَ ... كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ ...
3⃣ عنكبوت، در اماكن متروكه خانه مىسازد؛ شرك نيز در روحهاى دور از خدا جا گرفته و تأثير مىگذارد. «دُونِ اللَّهِ- كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ»
4⃣ خانهى عنكبوت، تنها اسم خانه را دارد؛ غير خدا نيز اسمهايى بيش نيستند.
«دُونِ اللَّهِ- أَوْهَنَ الْبُيُوتِ»
5⃣ عنكبوت، در عالم خود خيال مىكند كه خانه دارد و خانهاش در برابر حوادث مقاوم است؛ مشرك نيز به چنين توهّمى دچار است. «أَوْهَنَ الْبُيُوتِ»
6⃣ ولايت الهى، بنيانى مرصوص و بنايى آهنين دارد، «كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ» امّا ولايت غير خدا، بسيار سست است. «أَوْهَنَ الْبُيُوتِ»
7⃣ گاهى انگيزهها، خيالات و دوستىها، مانع فهميدن حقّ است. «لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ» (چنانكه مىگويند: «حب الشىء يعمى و يصم»، برخى علاقهها انسان را كور و كر مىكند.)
8⃣ مشركان از سر جهل و بىخبرى به سراغ غير خدا مىروند. «لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ»
🔰به کانال #نهج_البلاغه_ایها بپیوندید 👇
@nahjolbalagheeiha