eitaa logo
🇮🇷 دلـتنـگـ♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ
580 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2هزار ویدیو
26 فایل
🙃گذشت‌و‌گذشت.... روزی‌شد‌که‌تصمیم‌گرفتیم‌یه‌محفلی‌داشته‌باشیم‌که‌با کمک‌هم‌رشدکنیم...🦋 💔|دلتنگِ|⁦♡⁩مولامونیم‌وامیدواریم‌باایجاداین‌کانال انشاالله‌بتونیم‌حتی‌شده‌یه‌قدم‌کوچیکی‌برداریم:-)⁩🔮و سرباز‌آقامون‌بشیم☘️انشاءالله🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی رسیدم بین الحرمین خوب خوب یادم میاد دفعه اولی بود که میرفتم اونم با یه عالمه التماس داشتم فکر میکردم عکس العملم باید الان چی باشه چقدر این صحنه رو تصور می‌کردم و باهاش زندگی میکردم چقدر این صحنه آشناست .همانطور که در خیال میگفتم ایندفعه رقم زدم آروم زانو زدم و سجده شکر به جا آوردم الحمدالله ، الحمدالله ، الحمدالله (ع) ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
آقاجان سلام ❤️ السلام علیک یا عطشان 💔یا اباعبدالله سلامی از راه دور به شما تا قبل از آمدنم به کربلا گویی دلم از دوری تان پر پر میزد از محرم تا اربعین کارم دیدن عکس ها بود با نوشته (الجنة فی ارض)(بهشت روی زمین )دلم تنگ میشد و اشک می‌ریختم ولی تا اولین باری که به ملاقاتتان آمدم تازه معنی بهشت❤️ را فهمیدم و تازه فهمیدم چرا بین الحرمین را💛 راکربلا 🧡 بهشت زمین💜 می‌گویند راستش را بخواهید تا قبل از زیارتتان درکی از بهشت را نداشتم حسین جان ❣من بهشت را با تو تجربه کردم . ✍|دلتنگ|‌♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
میزنه قلبم ❤️داره میاد دوباره باز بوی محرم💔 (ع) ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
نحوه آشنایی با شهید والامقام عباس دانشگر : برعکس خیلی از دوستداران شهید من با فضای مجازی با شهید آشنا نشدم بلکه داستان آشنایی من با شهید به صورت خیلی ناگهانی با یک کتاب شروع شد (راستی دردهایم کو؟)واقعیتش کمی برام تعجب آور بود که یه آدم نظامی یه آدم پاسدار چجوری میتونه انقدر عاشق باشه ، انقدر مهربون باشه ، انقدر محجوب و خنده رو و بشاش باشه .کتاب رو تموم کردم توی اینترنت سرچ کردم شهید عباس دانشگر مستند (نامه ای از دمشق )رو برام آوردو من صفحه اش رو باز کردم و شروع به دیدن کردم ساعت حوالی یازده شب بود همه خانواده خواب بودن و خونه در سکوت بود و اما حال من نمیدونم بگم بد بود یا خوب. آخه وقتایی که درمورد شهدا میخونم نمیتونم حسم رو اسمی روش بذارم یه خوشحالی توام با غم. ولی با دقیقه به دقیقه فیلم اشک می ریختم وتنها سوالم این بود چجوری گذشت از جوونیش از دامادی اش از زندگیش که با خوندن کتاب لبخندی به رنگ شهادت به جواب سوالم رسیدم . یکی از دوستانم داخل یکی از زنگ تفریح ها وقتی در کتاب( راستی دردهایم کو ؟ )غرق شده بودم کتاب را دستم دید و ازم خواست برای مدتی اون رو بهش بدم تا بخونه .امتحانات دی ماه فرا رسید و سرگرم درس خواندن بودم تا اینکه دوستم بهم گفت :نمیدونم چرا با اینکه زندگینامه شهدای زیادی رو خوندم ولی انگار این شهید تاثیر بیشتری بر من گذاشته این حرفش باعث شروع شدن درگیری ذهنی من شد که چرا باید دوستم از این شهید تاثیر بیشتری بپذیره و من ساده از کنارش رد شدم چند وقت بعد با دوستم به کتاب فروشی رفته بودیم و دوستم کتاب (لبخندی به رنگ شهادت )رو خرید بهش گفتم اگر زود میخونی زود بخون و به من بده تا بخونمش گفت فکر نکنم من هم از فرصت استفاده کردم و گفتم بده به من تا زود بخونم و بهت بدم . امتحانات اردیبهشت ماه شروع شده بود و من درس میخوندم به عشق اینکه سریع تر درس هام تموم بشه و سراغ کتاب برم با تموم شدن امتحانا خوندن کتاب هم تموم شد .با تموم کردن کتاب متوجه این شدم که میتونم تا حدودی با خانواده شهید (پدر شهید )در ارتباط باشم. بسته مجازی فرهنگی شهید رو دریافت کردم . با پدر شهید ارتباط گرفتم و به ایشون گفتم ما دلمون میخواد به عنوان چندتا نوجوان بتونیم کاری برای شهید انجام بدیم و بقیه افراد رو با آقا عباس آشنا کنیم که ایشون برامون یه بسته فرهنگی پست کردند. شب قبل از میلاد حضرت معصومه (س)بود داشتم با داداش عباس درددل میکردم که یه دفعه به ذهنم رسید که بگم داداش امسال برای روز دختر از شما یه کادو میخوام صبح روز میلاد حضرت معصومه(س)که دوستم بهم خبر داد بسته رسیده و من اصلا در شوک بودم و نمیدونستم چی بگم از شوق انگار زبونم بند اومده بود شاید بعضی افراد بگن این یه اتفاق بود اما این برای من نشونی بود که داداش عباس منو میبینه و صدام رو میشنوه تا قبل از این اتفاق ایمان داشتم به زنده بودن شهدا (و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء و عند ربهم یرزقون) اما این اتفاق برای من اثبات کننده بود . ۱۴۰۲/۲/۳۱ روز میلاد حضرت فاطمه ی معصومه (س) ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
خیلیا ازم سوال میپرسن چجوری انقدر به یاد اماما و شهدا و .... هستید چجوری واسشون اشک میریزید چجوری واسه تولدشون جشن می‌گیرد و یه عالمه از این قبیل سوالا ولی من وقتی اینا رو می‌شنوم فقط یه سوال برام پیش میاد شما چجوری بدون خدا بدون ائمه و شهدا زندگی می‌کنید واقعیتش زندگی بدون حسین (ع)بدون کربلا بدون مهدی (عج)برای من معنایی نداره ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
لحظه به لحظه این روزا دلم تنگه کربلاته حسین حسین از زبونم نمی افته و با هر قطره اشک خداروشکر میکنم واسه داشتنت واسه عشقت واسه محبتت ❤️🖤😭🖤 الحمدالله الذی جعلنا من المحبین الحسین (ع) ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
همچی قبول ولی من الان حسرت کسایی رو میخورم که دارن تو بین الحرمین سینه میزنن🖤💔😭 (ع) ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
ازعآقبتِ‌عشقِ‌تو‌اندیشہ‌نکردم دیوانہ؛دلِ‌عاقبت‌اندیش‌ندارد 🙂✨...... ✍|دلتنگ|⁦♡ @deeltangy
یه همچین حال و هواییم آرزوست🥺✨ ✍|دلتنگ|⁦♡ @deeltangy
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نشسته کنج خیابان دله من چه خاطرات قشنگی از آن محل دارد... 😔 ✍|دلتنگ|⁦♡ @deeltangy
رهبر من پور ابی طالب است در پی هر بی پدری نیستم ✌️✌️😌 ✍|دلتنگ|⁦♡ @deeltangy