eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
837 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
بک یا اللهُ، بمحمّداٍ، بفاطمةٍ، بعلیٍ... الهی به شهیدان... @defae_moghadas2
امام خامنه ای: یکی از ابزارهای توسل و تقرب به پروردگار در ماه مبارک رمضان و شب های قدر، توسل به ارواح مطهر است... @defae_moghadas2
شهیدی که؛ ۲۱ رمضان به دنیا آمد ۲۱ رمضان به شهادت رسید 🔸سردار شهید؛ 🔸سید علی دوامی @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب های جبهه همه شب‌های قدر بودند و سالکانش، همان شهدایی که تاریخ زمین را عوض کردند و می‌کنند. @defae_moghadas2
می‌گفت: «اگر مال، مالِ خداست؛ چرا انفاق نکنیم؛ و اگر بدنِ ما مالِ خداست، چرا در راه خدا قطعه قطعه نشود!» سردار شهید عبدالله نوریان، در 24 سالگی در عملیات «والفجر 8» در حالی که مسئولیت مهندسی و تخریب لشکر 10 سیدالشهدا(ع) را بر عهده داشت، در حین هدایت بلدوزرها به منظور ایجاد خاکریز بر اثر اصابت خمپاره در منطقه فاو به شهادت رسید. #فرمانده_تخریب_لشکر۱۰ #شهید_حاج‌_عبدالله_نوریان @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مدافع حرم حمید قناد پور ♔سالروز شهادت: ٢٣ ماه مبارک رمضان ❞ صدای شهید را بشنوید... ❀ @defae_moghadas2 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مدافع حرم رضاکارگربرزی 🌷 ⚘️آخرین جمعه ماه رمضان سال 1434 قمری (11 مرداد 1392) روز قدس بود که رضا شهید شد .وقتی خبر شهادتش را شنیدم خودم را به سرعت به بیمارستانی که در حلب بود رساندم ، اسمش را نمی شد گذاشت بیمارستان ،چون ازتجهیزات اصلی محروم بود. ⚘️اون روز ما دو شهید داشتیم و چند شهید سوری هم بودند. وقتی به سمت تابوتی که رضا را در آن قرار داده بودند رفتم ، روی تابوت پرچم سوریه کشیده شده بود و به عربی نام جهادی رضا را نوشته بودند « محمد مهدی مهدوی ». ⚘️پرچم سوریه را برداشتم و پرچم ایران را روی تابوت کشیدم. بعد روی آن درشت و بزرگ نوشتم: « شهید مهندس رضا کارگربرزی که در روز جمعه ، روز قدس که متعلق است به امام زمان (عج) در راه خدا و دفاع از اهل بیت رسول الله به شهادت رسیده است » شهید مهندس رضا کارگربرزی🌷🌷 اولین شهید مدافع حرم استان البرز🌷🌷 🔸️تاریخ شهادت: 24 رمضان المبارک 1434 هجری قمری – 11 مرداد 1392 هجری شمسی محل شهادت: حلب شهید روز قدس راوی: ب- ر همرزم شهید در سوریه
🌹شهید رضا چراغی اهل پارسايي، تقوا و ديانت بود و همواره نسبت به انجام واجبات و ترك محرمات تقيه خاص داشت، از دنيا و زخارف آن پرهيز مي‌نمود و اهل ريا و رياست نبود، وقتي او را به عنوان فرمانده لشگر معرفي كردند و از او خواستند به سپاه منطقه 10 تهران برود و حكم فرماندهي‌اش را بگيرد، گفت: خجالت مي‌كشم دنبال اين چيزها بروم عاشق شهادت بود- 11 بار مجروح شد و خودش گفته بود كه اگر خدا بخواهد، بار دوازدهم شهيد مي‌شوم و چنين هم شد در مسئوليت هايي كه به عهده مي‌گرفت، جدي و پر كار بود، نسبت به حفط بيت المال سخت حساس بود و هرگز از آن استفاده شخصي نمي‌كرد ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🔰 سفارش شهید: بايد سپاه آنچنان شود كه پاسداران بعنوان فريضه واجب خدمت نمايند، نه به عنوان شغل، چرا كه اين دو بازوی ولی فقيه سپاه و روحانيت شغلی ندارد و نبايد سپاهی بودن و روحانی بودن را شغل حساب نمود، چقدر ابرقدرتها از اين سپاه نو پا می ترسند، چرا كه برادر سپاهی به عنوان فريضه وارد سپاه مي‌گردد، نه حق مأموريت می خواهد نه فوق‌العاده بدی آب و هوا، بلكه هر كجا كه سختر باشد وارد می شود كه اجرش عظيم‌تر است.
شهید باکری و عنان اراده همیشه می گفت: «ما باید جواب این سوال ها رو با خودمان حل کنیم که چرا می خوریم، چرا می خوانیم، چرا ورزش می کنیم و چراهای دیگر.»مهدی می خواست اول خودش را بشناسد و بعد به خدا برسد و در این راه هر سختی را که بود، با دل و جان می پذیرفت. وقتی قرار شد بیرون از خوابگاه اتاق بگیریم، رفت و یک خانه پیدا کرد که وقت دو تا غذا نمی گرفتیم، همیشه یک غذا می گرفتیم و با هم می خوردیم. گاهی می گفت: «فردا هر جا بودیم، فقط نان می خوریم.» و فقط هم نان می خوردیم، سیر هم می شدیم. گاهی می گفت: «روزه بگیریم برویم کوه. هم ورزش است، هم عبادت.» او می خواست عنان اراده اش را در دست بگیرد و خود را زیر پا له کند.. راوی: کاظم میرولد منبع: نمی توانست زنده بماند @defae_moghadas2
قدردان پدر، مهربان و دلسوز خانواده بود و همیشه توصیه به خوب‌بودن و احترام به یکدیگر داشت و خود نیز آن را رعایت می‌کرد، اخلاقی بسیار جذاب، و رفتاری ملایم داشت، در رفاقت کم نمیگذاشت و دوستانش عاشق خلق مهربان او بودند. می‌گفت: «هر که با شما بدی کرد، شما با خوبی پاسخش را بدهید! در سلام‌کردن پیش‌قدم باشید! شما سلام کنید؛ مهم نیست آدم‌ها جوابت را بدهند یا ندهند!» روی حلال و حرام هم خیلی حسّاس بود. احسان و رسیدگی به مستحق مرام او بود... @defae_moghadas2
شهید علیرضا نوبخت ساده زیستی و اخلاقیات علیرضا از سفره های رنگارنگ ناراحت می‌شد، توی پوشیدن لباس هم سعی می کرد ساده و بی تجمل ، اما در عین حال پاکیزه باشه زمانی که نامزد کرد به اصرار ما لباس نو خرید و شب قرار بود به منزل نامزدش بره لباسش را پوشید و رفت بیرون اما دیدیم هنوز نرفته و توی حیاط داره قدم میزنه!  تعجب کردیم و گفتیم: چرا نمیری؟  گفت: خجالت می کشم با این لباسها بیرون برم دارم راه میرم تا یه ذره لباسهام چروک بشه و از حالت نو بودن در بیاد بعد مقداری خاک به کفشش پاشید  من از کارش خنده ام گرفت و گفتم: چرا این کار و میکنی؟ مگه کسی با لباسهای نو بیرون نمیره؟  گفت: چرا ، ولی شاید کسی نداشته باشه  و چشمش به لباسهای من بیفته و برنجه خاطره ای از زندگی شهید علیرضا نوبخت منبع: کتاب حافظان بیت المال @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آفتابه قرمز حسن تقی‌زاده بهبهانی خیر سرمون می‌خواستند تیپ ما رو به تیپی تکاوری تبدیل کنند؛ ساعتی از نیمه شب گذشته بود که نیروهای آموزش مثل آپاچی‌ها با تراق تروق انفجارات و غرش و رگبار تیربارها ما را از خواب پراندند و فریادزنان همه را از کیسه خوابها بیرون کشیدند و با تجهیزات به خط کردند! بعد هم دستور حرکت دادند و به میان کوه و کمرهای صعب‌العبور شوشتر بردند و از جاهایی عبور دادند که اگر بز هم می‌رفت زهله‌ترک می‌شد؛ آفتاب وسط آسمان بود که به مقر گردان برگشتیم؛ حسابی همه خسته و گرسنه و تشنه شده بودیم؛ در کنار نیروها ایستاده بودم که سید حمدالله عزیزی آفتابه قرمز به دست به طرفم آمد و خنده کنان گفت: آب می‌خوری؟ گفتم: آب؟ مگه پارچ آب قحطی اومده که با آفتابه آب بخورم؟ من فکر کردم می‌خوای سراغ دست به آب و دستشویی رو ازم بگیری!! بعد خودش سرش رو کمی عقب داد و دهنش رو باز کرد و لوله آفتابه رو سمت دهنش خم کرد و قورت قورت آب خورد؛ گفتم: عه عه آقا سید تو چقدر گَند خوری، مگه آفتابه مال آب خوردنه؟ گفت: په مال چیه؟ خوب چه اشکال داره؟ آفتابه نوهه تازه از تدارکات تحویل گرفتم! گفتم: آفتابه آفتابه است نو و کهنه هم فرقی نمیکنه، آدم حالش بهم می‌خوره! دوباره لوله آفتابه را طرف دهنش گرفت و قورت قورت آب خورد و گفت: آها دیدی من خوردم خبری هم نشد!! من چندشم می‌شد و او می‌خندید! سید حمدالله عزیزی و برادرش سید عبدالله هر دو بسیار خنده رو و شوخ بودند و برای هر مسئله‌ای بساط شوخی پهن می‌کردند؛؛ سرانجام این دو دسته گل محمدی خوشبو در عملیات کربلای پنج در بمباران شیمیایی گردان فجر بهبهان آسمانی شدند. @defae_moghadas2
♦️ارتش امروز در چشـــم مردم عزیز است ... 🔹۲۹ فـــرودین مـــاه؛ روز ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ یادآور رشادت و از خود گذشتگی غیور مردان ارتش مبارک باد. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
🌹شهیدمحمدرضا زهتاب پور🌹 تولد:۱۳۴۲/۰۲/۰۱ شهادت: ۱۳۶۱/۰۴/۳۱ عملیات:رمضان_کوشک مزار:گلزارشهدای بهشت علی https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1