1⃣
🌹بسم رب الشهداء و الصدقين🌹
💞 قرار عاشقی 💞
👤عرض سلام و وقت به خير دارم خدمت رفقای عزيز👋🌺
باز هم قرار عاشقی و باز هم مهمانی از بهشت
زياد منتظرتون نذارم!
با هم بريم سراغ مهمون امروزمون
@defae_moghadas2
2⃣
من در سال۴۱ تو شهر اهواز به دنیا اومدم 😍 درست در مرکز شهر.
یکی از الطاف الهی که خدا نصیبم کرد و همیشه شاکرشم اینه که یه خانواده مذهبی بهم عطاء نمود.💝💝💝اصلا اینطور بگم، خانواده مون بخاطر برادرم که تو تلویزیون قرآن درس می داد تو اهواز معروف شدن☺️.
4⃣
همین که دست چپ و راستمو از هم تشخیص دادم خودمو تو مساجد و محافل دینی دیدم.😄 موقع اذان که می شد دبیرمون بهم می گفت شمشیری بلند شو اذان بگو! منم نامردی نميكردم همونجا سر کلاس و با صدای بلند یه اذان مشتی می گفتم😮.
سال آخر دبیرستانم مصادف شد با انقلاب و جنگ تحمیلی.
@defae_moghadas2
5⃣
اصلاً نمی شد دیگه درس خوند. اوضاع اهواز یه وضعی داشت. خودمم احساس تکلیف زیادی می کردم، خب دیگه همین، تحصیل رو ول کردم و به پاسداری انقلاب پرداختم. اولش تو کمیته انقلاب فعالیت کردم و بعدا به دعوت سردار شمخانی 👮 به سپاه پاسداران رفتم و در قسمت عملیات 🔫مشغول شدم.
6⃣
اون روزها پوشیدن لباس سپاه 👮 یه کیفی برام داشت که نگو. اصلاً حال آدمو عوض می کرد. 😍. بین خودمون بمونه، یه جور احساس غرور می کردم و خداییش خیلی سعی می کردم تو این لباس آدم خوب تری بشم.
یه چیز بگم؟
7⃣
اون روزا همه چی خدایی شده بود. 😔می دونم درکش براتون مشکله ولی....... هیچی ولش کن خودتون باید می بودید و می دیدید.😂
یه روز گفتن تو اهواز می خواد یه گردان تشکیل بشه با اسم 🍂✨گردان نور✨ 🍂. منم معطلش نکردم و خودمو رسوندم به محل اعزام. چه آدمایی اومده بودن، همه شون نور بالا 🌟می زدن.
8⃣
اول بردنمون شوش. اونجا شب که بلند می شدم می دیدم همه نماز شب می خونن، 😯 انگار نماز جماعت بود. 👥👥اصلا یه وضعی بود.
حالا ریا نباشه منم سعی می کردم از بقیه کم نیارم. بعضی چیزای دیگه رو هم بهتون نمی گم.😓 چون بین خودم و خودش بود.😉 اصرارم نکنید👐 که فایده نداره 😄.
عملیات فتح المبین💥💥 انجام شد ولی من از اتوبوس بهشتیا جا موندم😞 ولی تلافیش رو تو عملیات بیت المقدس دراوردم.👼☺️
@defae_moghadas2
9⃣
تو دب حردان بود که یه گلوله ناقابل کالیبر ۵۰ به گلوم خورد و ما رو هم به یه جای خوب پرواز داد.🌷🌷🌷
یه اتفاق جالبم همون لحظه نصفه شبی تو خونه مون افتاد که شنیدنیه 👇👇