eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
842 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃❤🍃 🌼 السلام علیک یا بقیه الله چشمم به زيارت تو باز است بيا.. ذكر فرجت به هر نماز است بيا با آنكه بدی ز من تو ديدی بسيار .. با مِهر تو دل ، گلشن راز است بيا 🌼اللهم عجل لولیکــ الفرج 🍃❤🍃
‍ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ׂׂ🔸 مدافع حرمے کہ در تفحص شهدا بہ شهـ🌹ـادت رسید... 🍂دراربعین سال ۹۴ موکبے به همراه تعدادے از دوستان همرزم در ڪربلا زده بودند، علی آقا یکے از ارڪان آن موڪب بود و براے خدمت به زوار امام حسین (ع) سراز پا نمےشناخت ، بعد از بازگشت از ڪربلا عازم سوریه شد و به عنوان یڪ فرمانده موثر در جنگ با داعشیان مزدور شناخته شد. 🍁بعد از پایان ماموریتش در سوریه مجددا ًبرای پیداڪردن اجساد مطهر شهدا عازم منطقه غرب کشور و خاک عراق شد و دراردیبهشت ۹۵ در آخرین سفرش برای پیداکردن شهدای لشکر ۲۷ حضرت رسول الله(ص) در عملیات والفجر ۴ در منطقہ کانی‌مانگا پنجوین عراق چندین شهید پیدامےکند و در آخرین پیامش در شبکه مجازے نیم ساعت قبل از شهادت مےگوید «اینجا شهـ🌷ـید باران است» که بہ روی مین والمری رفتہ و یکی ازپاهایش قطع و پای دیگر هم خردمےشود و در همانجا به خیل شـهـ🌹ـدای همـان عملیات مے پیوندد و به آرزوے دیرینه اش مےرسد. 💐"روحمان با یادش شـــاد"🍃 شهیدسردارعلیرضاشمسی پور🌷
🔹🌸🍃 🍃🌸🔹 🌺 شهید تقوی در جبهه دعای را از حفظ در قنوت نمازش میخواند. همیشه نشسته میخوابید و پایش را دراز نمیکرد. یک بار از او پرسیدم:حاج حمید ، چرا این کار را انجام میدهید؟؟ جواب داد: در محضر چه کسی بخوابیم؟، ما اینجا با بهترین بندگان خدا زندگی میکنیم. من پایم را جلوی شما دراز کنم!!؟ 🌹 🌷
درکوله بارم غم آوردم 💔 شهادت کجایی کم آوردم 😔 سلام‌برشهدا ❤️ صبحتون شهدایی ✋ ✨🌷🌷🕊🕊🕊🌷🌷✨
حُسن ما از حسنی بودن ما مشهودست نوکری بر در این خانه تماماً سودست هرچه دارم همه ازلطف امامِ حسن َست هرکسی خواست بیایدسندش موجودست🌹 میلاد کریم اهل بیت مبارک ❣ ✨💞💞💞💞💞💞💞💞✨
🍂 🔻 خاکریز خاطرات چه خواب قشنگی، سید رضا پرورش راوی سید رضا پرورش برگرفته از کتاب چه خواب قشنگی کار از عبدالرضا سالمی نژاد در چشمانشان تمنا موج می زد و بر لبانشان لبخندی بود از جنس آسمان. هیچکس نمی دانست چرا این سه نفر از صبح وقتی همدیگر را می بینند به هم لبخند می زنند وبی آنکه هیچ کلامی بر زبان بیاورند چیزی مثل قند در دلشان آب می شود…شاید این حیای نجیب بود که نمی گذاشت حرف دلشان را به هم بگویند وشاید هم فکر می کردند که اگر حرفی بزنند رنگ ریا بخود بگیرد. نمی دانم کدامیک از این سه نفر بود که سخن آغاز کرد اما وقتی خوابش را به دیگری گفت او متعجبانه جواب داد: من هم دیشب عیناً همین خواب را دیدم که من و تو سید مصطفی در چمنزاری هستیم و سیدی به ما می گوید: هر سه نفرتان افتخار شهادت می یابید، گرچه او را هیچ ندیده بودیم اما دلمان یقین پیدا کرد که او امام زمان(عج) است. هر دو نفر عجولانه و مشتاق گفتند: برویم پیش سیدمصطفی اگر او هم چنین خوابی دیده باشد، شهادتمان حتمی است. سید را در گوشه ای گیر آوردند و پرسیدند: سید دیشب تو چه خواب دیده ای؟ سید مثل کسی که رازش برملا شده باشد، رنگ پریده گفت: چه خوابی؟ وبا نگرانی ادامه داد مگر من در خواب حرفی زده ام؟ آن دو پاسخ دادند: پنهان نکن، خوابت را تعریف کن. سید گفت: به جان زهرا(س) بگویید چرا رنگ پریده اید؟ و آن دو پاسخ دادند: خودت رنگ پریده تر از مائی. احتمالاً تو همان خوابی را دیده ای که ما دونفر دیده ایم. اما دوست داریم خودت برایمان تعریف کنی. وقتی سید شروع به تعریف خوابش کرد، هر سه نفر با هم زار زار به گریه افتادند او همان خوابی را تعریف می کرد که آن دو نفر دیده بودند. وقتی سخت همدیگر را در آغوش گرفته بودند و خدای خویش را سپاس می گفتند که آنها را به درگاه خویش دعوت نموده است، متوجه بچه های گردان شدند که دور آنها جمع شده اند اگر چه تقریبا به رازشان پی برده بودند اما هر سه نفر هیچ نگفتند. زمان هر چه به شب عملیات نزدیکتر می شد شادی و شعف آنها بیشتر می شد و هنگامی که عملیات کربلای ۵ به پیروزی رسید و پیکر سید بزرگوار سید هبت اله فرج الهی بر زمین شلمچه افتاد، همه دیدند که بخشی از خواب آن سه نفر،محقق شده است . در عملیات والفجر ۱۰ بود که دو نفر دیگر به اولین شهید پیوستند .آن سه نفر سه سید بزرگوار شهیدان سید هبت اله فرج اللهی، سیدرضا پور موسوی، و سید مصطفی حبیب پور بودند. کتاب چه خواب قشنگی تدوین: عبدالرضا سالمی نژاد ناشر: انتشارات قیام تاریخ چاپ:۱۳۸۳٫صفحه وقطع: ۸۴ صفحه، @default_moghadas2 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 ز من مپرس کیَم، یا کجا دیارِ من است ز شهرِ عشقم و دیوانگی شعارِ من است... منم ستارهٔ شام و تویی سپیدهٔ صبح، همیشه سویِ رهت، چشم انتظار ، من است. @defae_moghadas2
🍃🌸 ❗️ هر قدمی که بر می دارید در راه باشد ، زیرا که هر کاری برای خدا ارزنده است . 🕊🌹 @defae_moghadas2
🍃🌸 #شهید ، شهید مے شود _ما مُرده ها هم ، خواهیم مُرد ... هر آنطور ڪه زندگے ڪنیم همآنطور مے رویم ..! . #شهیدانه_زندگے_ڪنیم ❣ @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸 #تلنگر_شهیدانه❗️ هر قدمی که بر می دارید در راه #رضای_خدا باشد ، زیرا که هر کاری برای خدا ارزنده
🍃🌸 توی اتاق خودش که تخت و امکانات داشت نمیرفت. میرفت توی اتاق کنار آشپزخانه که مال مستخدم ها بود، شبها به آرامی، طوری که کسی متوجه نشه وضو میگرفت و شروع میکرد قرآن خواندن و نماز شب خواندن. گاهی همینجور نگاهش میکردم و گریه میکردم. باورم نمی شد پسر من باشه. اون همه من گریه می کردم ولی اصلاً متوجه حضور من نمی شد و غرق راز و نیاز بود. 🕊🌹 @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 در آخرین دیدار خیلی امیدوارانه می گفت ما راه #کربلا را باز می کنیم و ان شاء الله همدیگر را در کربلا خواهیم دید . ولی او به تنهایی به کربلای #شهادت سفر کرد و ما را در شوق دیدار باقی گذاشت . #راوی_مادر_شهید❣ #شهید_محمدجواد_زاهدیان🕊🌹 @defae_moghadas2
🔹🌸🍃 🍃🌸🔹 گاهـی ، فاصلهٔ ما و شهدا ؛ یه سیم خاردار است به اسم نَفس از این ها که بگذریم ، می رسیم . . . @defae_moghadas2
{ ‌وصیت شهید بہ ڪودڪش } √محمد +زندگے ڪن براے مهدے + درس بخوان براے مهدے +محمد، ورزش ڪن براے مهدے +من تو را از خدا براے خودم نخواستم تو را از خداخواستم براے مهدے @defae_moghadas2
شهیدانہ♥️ پنج شنبہ ... بغضِ غريبِ هفتہ استـ و من فاتحہ ے جــا مــاندن از شــما را مے خوانم ... 💔 @defae_moghadas2
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷 پرده از چشمهایت ڪنار بزن تا خورشید بار دیگر در جغرافیاے من طلوع ڪند صبح من با چشمهاے تو بخیر مےشود اے شهید 🌞 @defae_moghadas2
❣سالروز آزاد سازی خرمشهر بر شما مبارک باد✨ 👌 حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام و نام خانوادگی : #شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد🕊🌹 تولد:1343 شهادت : 1361/2/16 محل تولد :دزفول عملیات : بیت‌المقدس @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
نام و نام خانوادگی : #شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد🕊🌹 تولد:1343 شهادت : 1361/2/16 محل تولد :دزفول عملی
📜 🕊🌹 اولین باری که لباس بسیجی به تن کرد ، 16 سال بیشتر نداشت و جنگ هم هنوز شروع نشده بود ! او آموزش‌های لازم نظامی را در همان سن کم گذرانیده بود ، به‌طوری‌که وی برای ماجرای کودتای نوژه در تابستان سال 59 به نیروهای ذخیره سپاه دزفول آماده‌باش دادند ، او به‌عنوان یک نیروی آموزش‌دیده لباس رزم پوشید و آماده دفاع از دین و انقلاب شد . @defae_moghadas2
🕊🌹 با شروع جنگ تحمیلی در روز 31 شهریور 59 خیلی سریع خود را به ستاد نیروهای ذخیره سپاه معرفی کرد تا برای مقابله با دشمن متجاوز آماده نبرد باشد . @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
#شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد🕊🌹 با شروع جنگ تحمیلی در روز 31 شهریور 59 خیلی سریع خود را به ستاد نیروه
🕊🌹 آشنایی او با احکام شرعی و تکالیف دینی همزمان با دوران نوجوانی و آغاز سن بلوغش بود . کنجکاوی او برای فهمیدن و اجرا کردن احکام شرعی باعث شده بودگاه و بیگاه موضوعات شرعی خود را بپرسد و از سؤال کردن هم خجالت نکشد ! حجه الاسلام سید کاظم موسوی نقل می‌کند : در آغازین روزهای جنگ تحمیلی ، شب‌هایی که باهم در سطح خیابان‌های شهر به گشت زنی مشغول بودیم ، او سؤالات شرعی و احکام خود را می‌پرسید و جواب‌ها را با دقت گوش می‌داد. @defae_moghadas2
🕊🌹 روزی که به شهادت رسید تازه‌پا به سن 18 سالگی گذاشته بود و تنها نیمی از بهار هجدهمین بهار عمر را تجربه می‌کرد . این نوجوان ، آن روز اما بزرگ‌مردی شده بود که یک‌تنه مقابل تانک‌ها و نفربرهای دشمن ایستاد و مقاومت کرد تا نیروهایی که تحت فرمانش بودند به‌سلامت از معرکه دور شوند . @defae_moghadas2
🕊🌹 روز 16 اردیبهشت سال 61 در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس وقتی عراق برای بازپس‌گیری مواضع خود ، پاتک کرد ، او که فرمانده دسته بود مجبور شد براثر فشار دشمن و بنا به دستور فرماندهی نیروهای خود را عقب بفرستد ، بقیه ماجرا از زبان شهید محمد گل اکبر : آن روز که دشمن پاتک سنگینی کرد دشمن با تانک به ما هجوم آورد ، دستور عقب‌نشینی صادر شد ، من معاون دسته بودم عبدالحسین گفت تو نیروها را به عقب ببر ! و خودش با آرپی‌جی مقابل دشمن ایستاد و گفت من شلیک می‌کنم تا شما فرصت عقب رفتن پیدا کنید . و این‌گونه او در آخرین لحظات خود را سپر جان هم‌رزمانش می‌کند و به شهادت می‌رسد و پرواز می‌کند ... @defae_moghadas2
از 🕊🌹 تنها کلاهی نیم سوخته برگشت ....
حماسه جنوب،شهدا🚩
از #شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد🕊🌹 تنها کلاهی نیم سوخته برگشت ....
🕊🌹 قبل از عملیات بیت المقدس بخاطر گرمای هوا ، همراه با تعدادی از بچه های ذخیره کلاه پارچه ای تهیه کردیم و هر کدام اسم و مشخصات خود را روی لبه کلاه نوشتیم و به شوخی می گفتیم اگر چیزی از بدن مان نماند لااقل از روی کلاه مان شناسایی بشویم ! این شوخی ما در مورد این شهید عزیز واقع شد ، یک روز بعد از بازپس گیری جاده دوم ، وقتی ما برای جستجوی مفقودین رفتیم ، فقط قسمتی از کلاه شهید عبدالحسین پیدا شد، روح این شهید و شهدای ذخیره سپاه با مولایشان اباعبدالله الحسین (ع) محشور گردد و شفیع ما در روز قیامت باشند. : محسن فرزان پور @defae_moghadas2
🕊🌹 در مکتب ما ، در اسلام عزیز ما سکوت خوار وننگین است . پس بپا خیزیم و بر علیه کفر و علیه باطل بجنگیم که خدا با ماست و وعده خدا راست و درست است . @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
#وصیتنامه #شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد🕊🌹 در مکتب ما ، در اسلام عزیز ما سکوت خوار وننگین است . پس بپا
🕊🌹 واما ای بازماندگان عزیز ، شما که رسالت خون شهیدان را بر عهده دارید باید با کمال صداقت آنرا انجام دهید و از آن غافل نشوید . امام را الگو وسرمشق خود قرار دهید و از رهنمود های پیامبر گونه او پیروی و عمل کنید که راه امام ، راه اسلام و قرآن است . @defae_moghadas2
کارت شناسایی نیروی ذخیره سپاه 🕊🌹 @defae_moghadas2