eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
850 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
..برادر و خواهر عزیز یک نصیحت کوچک به شما ﻣﻲکنم، هر چند که من ارزش آنرا ندارم که شما را نصیحت کنم، ﻣﻲخواهم بگویم که اگر یک وقت خدای نکرده از یاد خدا غافل شدید به یاد قبر بیفتید به یاد آن لحظهﺍی بیفتید که امام صادق ع در سجده های خود زار زار گریه ﻣی‌کرد. «ابکی لظلمت قبری، ابکی لظلمت احدی، ابکی لسؤال نکیر و منکر» گریه دارد ظلمت قبر، گریه دارد لحد، گریه دارد آن لحد تنگ، گریه دارد سئوال نکیر و منکر. برادر تو هم همان کار را بکن و خود را به یاد خدا بینداز و این را بدان که هر وقت تو را غرور گرفت به زمین نگاه کن و به نفس خود بقبولان که روزی به زیر این زمین بر ﻣی‌گردی.  .. فقط برایم دعا کنید و این را بدانید که همیشه من چشم به راه شما هستم و همیشه بر در شهید آباد نگاه ﻣﻲکنم منتظر شما هستم. اندکی روی بسوی گورستان نشین و آن سخن گویان خاموش را ببین دو وصیت دارم که باید به آنها عمل شود: «اول مرا شب به خاک بسپارید تا شاید مورد شفاعت فاطمه زهرا علیه السلام قرار گیرم و وصیت دوم بعد از اتمام مراسم بر سر مزارم توسط یکی از برادران که مشخص شده است اذان بگویید تا شاید به واسطه همین اذان مورد رحمت خداوند قرار گیرم.» برایم دعا کنید که خدا مرا ببخشد. خداحافظ، التماس دعا. غلامحسین زرگر طالبی @defae_moghadas2
❣ شهید شیخ محمد علی دغاغله
❣ 🔻باز هم پیش بینی شهادت سید عباس امامزاده چو گنگ خواب دیده حیرانم! از افسانه هایی که دیده ام و از قصه هایی که نوشته نشد. بیاد یکی از ناب ترین انسانهایی که دیده ام و هنوز گیج و منگ سُکر نگاهش هستم، عمیق و شگرف، وسیع و بزرگ، کسی که واژه خلوص، در برابرش سر تعظیم فرو میاورد و دنیایی که در حسرت یک لحظه توجه او ماند! شهید «شیخ محمد علی دغاغله» یکی از خالص ترین و بی ریا ترین افرادی است که زیستن با او را تجربه کردم، نه تنها من، بلکه بسیاری از کسانی که او را دیدند، بر این باورند. انسانی به معنای واقعی کلمه، زاهد، عابد و در عین حال بسیار خنده رو و بَشّاش در نماز شبهایش چنان می‌گریست، که اطرافیان را نیز به گریه و مناجات وا میداشت و هیچوقت در بند ریا و عدم ریا نبود....... قبل از عملیات بدر، شبی که از رزم شبانه به چادر برگشتیم، دیدم که او در حال مناجات و نماز شب و گریه شدید است، بعد از نماز، هر یک از رفقا، سربه سرش می گذاشتند و او فقط می‌خندید، من گفتم، آنقدر نماز می‌خوانی و گریه می‌کنی، میترسم که شهید شوی، نگاهی به من کرد و با حالی ساده و بی ریا گفت، گمان میکنم که در عملیات بعدی، شهید می‌شوم، چونکه حال و هوای عجیبی دارم، بوی شهادت را حس می‌کنم. خیره نگاهش کردم و چیزی نگفتم، بچه های جبهه میدانند که معمولا افرادی که حال و هوای خاصی میگرفتند و یا گوشه گیر می شدند و حالت بر افروختگی و نورانیتی در آنها بوجود می آمد ، یا باصطلاح بچه ها، نور بالا میزدند، همه میدانستند که دیگر رفتنی شده اند و شهید میشوند. شیخ ( شیخ، واژه ای بود که بچه ها به او میگفتند چونکه او روحانی بود ولی لباس روحانیت نمی پوشید، البته واژه شیخ، در مورد او، کمی متفاوت تر بود، یعنی در بین بچه ها، فقط به او می گفتیم، شیخ، چونکه بزرگ و پیر معنوی هم محسوب می‌شد). بالاخره، شیخ، در عملیات بدر و طبق پیش بینی خودش شهید شد. هنوز بعد از سی و پنج سال وقتی عکسش را میبینم و یادش می‌افتم، حیرت زده میشوم، او که بود؟ آیا من خواب بوده ام و در خواب با آن افراد آسمانی بوده ام، یا حقیقت داشته؟ افرادی که تجسم حلول اشعار عرفا بودند. افسانه هایی که با چشم دیده ام. @defae_moghadas2
شهید مدافع حرم حاج نادر حمید در حال تقصیر توسط برادر عزیز سید علی پورفرجی در مکه مکرمه بعد از اعمال حج. در کعبه دل اسرار معشوق ازلی وجود دارد اگر به آن روی آوری محرم اسرار الهی می شوی.رها شدن از خود در راه عشق مانند گوی و در اختیار او بودن و روح و جان را از هوا و هوس نفس و ریا پاک کردن است.در خانه خدا(کعبه جان)جز به دوست نیندیش زیرا وقتی به مرحله یقین رسیدی از وسوسه وهم و خیال آسوده می شوی.برای رسیدن بع معرفت و شناخت خداوند باید با پرنده اندیشه و فکر خود از عالم خاکی بیرون بیایی و به عالم معنوی پرواز کنی.شادی روح شهدا صلوات @defae_moghadas2
السّلام ای زینب(س) ای معنای عشق چه بگـویم به خـدا از تو سرودن سخت است هم علی(ع) بودن و هم فاطمه(س) بودن سخت است سالروز وفات عقیله بنی هاشم حضرت_زینب_س تسلیت باد 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔻از گلدسته مسجد جامع تا دسته گل‌های نجفیه شب بود، مردم شهر خسته از کار روزانه سر بر بالش استراحت گذاشته بودند ، شهر بخاطر وضعیت جنگی در خاموشی مطلق بسر می برد هیچ لامپ و چراغی هم روشن نبود حتی اگر ماشین و یا موتوری چراغش را اتفاقی روشن می کرد هر کس او را می دید با صدای بلند به او می گفت : خاموش!!خاموش!!! مردم می گفتند : اگر هواپیماهای عراقی حتی سوسوی نوری را ببیند بعنوان اینکه اینجا شهر و منطقه ی مسکونی ا ست آنجا را بمباران می کنند . مردم شهر دزفول هم بعضی ها در حوالی شهر حواسشون به شهرشون بود ، بعضی ها هم در (شوادون=اصطلاحی دزفولی) حدود ده ، پانزده متر زیر زمین در حال استراحت بودند ، بسیجی های شهر هم بعضی هاشون گشت و نگهبانی می دادند بعضی هاشون هم خسته از کار در پایگاههای بسیج ، رفته بودند کمی بیاسایند من هم درمسجد جامع پاسبخش شب بودم. که ناگهان صدای مهیبی ، همراه با نوری قوی شهر را لرزاند و روشن کرد . آنهایی که تازه خوابیده بودند با وحشت از خواب بیدار شدند ما هم طبق معمول رفتیم پشت بام مسجد جامع که ببینیم چه خبر است چیزی مشخص نبود بدو بدو از پله های مناره ی مسجد به بالای گلدسته های مسجد جامع دزفول رفتیم اطراف را نگاه کردیم در سمت شرق یعنی مسیر خیابان طالقانی دیدیم که شعله ها و گلوله های آتشینی به آسمان پرتاب می شوند نمی دانستیم چه شده است .آیا عراق شهر را گرفته است ؟ آیا شهر در حال سقوط است ؟ آیا عراق موشک زده است؟ ویا.....جواب را هم درست می کردیم. با خود می گفتیم اگر عراق شهر را گرفته است پس چرا از سمت شرق. اگر موشک زده است پس این گلوله های آتشینی که دهها متر به آسمان پرتاب می شود چیست؟ از مسجد بیرون آمدیم ، میدان امام خمینی را دور زدیم در مسیر خیا بان طالقانی رفتیم به طرف شرق دزفول ، نزدیکی مسجد نجفیه رسیدیم آنجا غوغایی بود ، بوی آتش و باروت ، صدای شیون وضجه ، صدای ماشین آتش نشانی ،صدای کمک کن ،کمک کنِ مردم . سؤال کردیم چی شده ؟ گفتند: موشک به پشت مسجد نجفیه وبه کامیونی که پر از کپسول ها ی گاز بوده اصابت کرده ،دقیقاً پشت دیواری که بچه های بسیج مسجد خوابیده اند و الان هم امکان کمک رسانی به آنان نیست . اینجا بود که دریافتیم آن گلوله های آتشینی که از روی گلدسته های مسجد جامع آنها را می دیدیم که بسوی آسمان پرتاب می شوند همانا کپسول ها ی گاز بوده اند . واقعاً راهی برای نجات بسیجیان نبود بلاخره با کمک مردم و آتش نشانی و تمام شدن گلوله ها ی آتشین ، آنچه شد که نباید می شد. و امانتیجه ی این عمل وحشیانه ی رژیم صدام در دل شب 13 گل پرپر در مسجد نجفیه دزفول بود که مظلومانه جان سپردند وبه فیض شهادت نایل آمدند. هیچگاه یادمان نمی رود نظاره ی پرواز 13 گل نجفیه از فراز گلدسته مسجد جامع ، گلهای نو شکفته ای به نامهای : محمود سعادتی زارع- غلامرضا سپهری-علیرضا غلامی-عبدالنبی اکبربنا-غلامرضا ملک-مرتضی صارمی نیا- غلامرضا صارمی نیا-غلامعلی دیناروند- غلامعلی دزفولی -غلامحسین دستوری رزاز-مصطفی رجول دزفولی- علیرضا حلیم زاده- محسن افشارنیا راوی: محمد حسین درچین سه شنبه ۵۹/۱۲/۱۹ ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه شب. پرتاب موشک به مسجد نجفیه دزفول @defae_moghadas2