eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
842 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺 🌺 👌 ✳️ شهردار ماهشهر بود.. مردم آن قدر قبولش داشتند که اسمش را گذاشته بودند شهردار خُوبو ..☺️ شهید محمد ابراهیم احمدپور 🌺 🍃🌺
🍃❄️🍃 ❄️🍃 🍃 ✳️ عملیات که می‌شد باید سَرِ ستون دنبالش می‌گشتی. می‌گفت: «هیچی بیش تر از این روحیه‌ی افراد رو بالا نمی‌بره که فرمانده، خودش نفر اول باشه.» 🌷 🍃 ❄️🍃 🍃❄️🍃
🍂 🔻 یکی از لودرهـا . . . که راننده تازه‌کاری روی آن کار می‌کرد ، در منطقه و حین عملیات خراب شده بود و راننده غرق در روغن و گِل و خاک ، داشت آن را تعمیر می کرد ... در حین سرکشی ... به همراه حاج مرتضی به لودر رسیدیم حاجی وضعیت او را که مشاهده کرد، برای کمک به طرف او رفت... به کمک هم لودر را خیلی زود تعمیر کردند راننده پس از تمام شدن کار ، و ضمنِ تشکر از حاجی ، گفت: « اگر فرمـانده منطقه اینجا بود ، به من کمک نمی‌کرد ، ولی شما لطف کردی و کمک کردی !» حاجی گفت : «از خدا بخواه تا فرمانده منطقه را آدم کنه!» و بعد به سمت خودروی خود رفت.... من که این اوضاع را دیدم ، خودم را کنارِ راننده لودر رساندم و آهسته گفتم : « بابا این بنده خدا حـاج مرتضـی ، فرمانده منطقه است، نباید اینجور میگفتی!» راننده به طرف حاجی دوید و گفت : «تا من را نبخشی ، نمیذارم بری.» حاجی پیشانی‌اش را بوسید و با لبخند گفت : « تو را می بخشم ، به شرطی که از خدا بخوای من را آدم کنه.» 📚 سیره شهدای‌دفاع‌مقدس(۲۴) ص۲۳۹ @defae_moghadas2
🍂 🔻 همراه با آقا اسماعیل از سه راه خرمشهر به سمت خط در حرکت بودیم ... خودروی ما یک استیشن کولردار بود چندنفر از بسیجی‌ها به محض دیدن استیشن، دست بلند کردند. من هم مشتاقانه پا روی ترمز نهادم و آنها را سوار کردم. یکی‌از آنان ، همین که سوار شد و هوایِ خنکِ داخل را احساس کرد ، با لحن خاصی گفت: «واای ، شما چه جای خنکی نشسته اید!» آقا اسماعیل با شنیدن این جمله در خود فرو رفت و چیزی نگفت ولی وقتی آنان پیاده شدند به کولر اشاره کرد و گفت: «خاموشش کن!» بعد آن روز ... دیگر سوار خودروی کولر دار نشد و به تردد با یک ماشین آمبولانس قناعت کرد! روزی در آمبولانس سر صحبت را باز کرد و گفت : « من چون فرمانده هستم خودرویِ کولردار سوار شوم و بچه بسیجی‌ها در هوای گرم به سر ببرند ؟! » نگه جهان نوردی ، قدمی ز خود برون آ که زخویش اگر گذشتی، همه‌جا رسیده باشی 📚 بدرقه ماه ص ۸۰ ۹بدر @Defae_moghadas2