نام و نام خانوادگی: #شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 محل تولد : اهواز تاریخ تولد : ١٣۴٧/۴/۵ تاریخ شهادت : ١٣۶٢/١٢/٩ محل شهادت : هور العظیم بازگشت پیکر مطهربعد از ١٨سال . 🌺❣🌺❣

🌹🕊🌹🕊🌹 #شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 در خانواده ای مذهبی به دنیا چشم گشود و در دامن مادری مومنه و پدری متدین پرورش یافته و رشد نمود ؛ در مسجد و بسیج به بالندگی رسید . نجیب و مهربان بود . جوانی متین که افتخار خانواده و محله بود و در عملیات خیبر افتخار کل سرزمینش گردید. گلوله ای به پهلوی محمدرضا اصابت می کند ، آیه ی "و مارمیت اذا رمیت و لکن الله رمی "،بر لبش جاری میشود ملائک بال میگشایند و محمدرضا همراهشان به عرش الهی پروازی جاودانه می کند. 🌹🕊🌹🕊🌹

#شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 در خاطراتی که از شهید نقل شده آمده : وقتی از دوره ی سه ماه آموزشی اومد یکباره عوض شده بود ، هم ازنظر اخلاقی وهم ظاهری ، با اینکه نوجوانی 15 ساله بود ولی هیکلش بزرگ و قدش بلند و رعنا شده بود . تا جاییکه بچه های مسجد به پدر گفته بودن باید زنش بدید. خیلی آرام ومتین وسربزیر شده بود و آنقدر با وقار بود که هنگام صحبت با او ناخواسته جذب بزرگی و عظمت وجودش میشدیم و از مصاحبت با او افتخار میکردیم. 🌹🕊🌹🕊🌹

#شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 مادر میگفت شبی محمدرضا رو دیدم که رختخوابش رو جمع کرده وروی زمین خوابیده ، علتش رو که میپرسه گفته بچه ها تو جبهه روی خاک میخوابن من نمیتونم روی تشک بخوابم. بارها محمدرضا را در نیمه شب مشغول مناجات با خدا و نماز شب دیده بودیم در نوجوانی به اوج تحول رسیده بود و نور شهادت در سیمای زیبایش دیده میشد،تا جایی که گاهی مادر او را در هاله ای از نور دیده بود و وقتی با خود محمدرضا درمیان گذاشته بود ،جواب گرفته بود که مادرم چیزی نیست و توجه نکن . 🌹🕊🌹🕊🌹

وصیت نامه📜 #شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنو و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون آنان که ایمان آوردندواز وطن هجرت گزیدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آنها را در نزد خدا مقام بلندی است و آنان بخصوص رستگاران و سعادت مندان دو عالمند. آری پدر و مادر عزیزم من بنا به فرمان خداوند متعال و فرمان نایب بر حقش امام خمینی و مسئولیتی که داشتم برای رضای خداوند و برای نابودی دشمنان اسلام به جنگ کفار رفتم تا بتوانم کمی برای اسلام کمک کرده باشم و خدا را از دست خود راضی و خوشنود کنم. 🌹🕊🌹🕊🌹

وصیت نامه📜 #شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 خدایا تو را سپاس می گویم که به این بنده گنه کار و ناتوانت توفیق دادی که بتواند با مال و جان در راه تو جهاد کند و سپاس می گویم تو را که شهادت را که بزرگترین سعادت است ، به من دادی و باز تو را سپاس می گویم که توفیق دادی بتوانم به حسین ع که می گوید "هل من ناصر ینصرونی" لبیک بگویم. 🌹🕊🌹🕊🌹

وصیت نامه 📜 #شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 من به یگانگی خدا شهادت می دهم و شهادت می دهم به امام علی ع که من برای آب نمی جنگم چون آب از آسمان می بارد و مرا در خویش غرق می کند و برای زمین نمی جنگم چون زمین مرا در خود می بلعد ، من برای آن کسی می جنگم که رسول الله برای او جنگید و برای کسی می جنگم که علی ابن ابی طالب برای او جنگید و این منافقین هر کاری که می خواهند بکنند و هر چقدر می خواهند جوانان ما را از بین ببرند، اما ما همیشه می گوییم " اشهد ان لا اله الا الله " و از این جمله دست بر نمی داریم و تا آخرین قطره خونمان بر این گفتار ایستاده ایم. 🌹🕊🌹🕊🌹

وصیت نامه📜 #شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض میکنم و از راه دور صورت شما و برادران و خواهرانم را می بوسم ، پدر و مادر گرامیم از این همه مهربانی که در حق من کردید نمی دانم چطور تشکر کنم .من خیلی متاسفم از این که شما را ناراحت می کردم. پدر و مادرم من از شما تنها چیزی که می خواهم این است که شما مرا ببخشید ، چون ممکن است دیگر همدیگر را نبینیم و دیگر از شما پدر بزرگوارم می خواهم که به خانه شهدا سر بزنید. 🌹🕊🌹🕊🌹

وصیت نامه 📜 #شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 پدر و مادر عزیزم اگر در سه ماه اول که به جبهه رفته بودم عشق به جبهه داشتم اما این بار که به جبهه آمدم ،عشق به لقاء الله دارم و می خواهم هر چه زودتر به سوی خدا بروم و پدر جان ،من به این که مزدوران، هر روز دستشان را بیشتر به خون شهدای ما رنگین میکنند و بهترین برادران خوب جامعه را شهید می کنن ، نمی توانستم بی تفاوت باشم .نمی توانم این منظره را تحمل کنم که جوانان شهید شوند خودم در خانه نشسته باشم ، من با فرمان رهبرمان به جبهه آمدم تا شاید اندکی از دینی را که خون شهدا بر گردن ما گذاشته اند ادا کنم و راه آنان را ادامه دهم و فقط در راه خدا جهاد کنم. 🌹🕊🌹🕊🌹

وصیت نامه📜 #شهیدمحمدرضاصیاد🕊🌹 و باز پدر و مادرم درود و سلام بر شما باد که ابراهیم وار فرزند خود را به فرمان خدای بزرگ به قربانگاه فرستادید و بدانید که فرزندتان اسماعیل وار می ایستد و از قوانین خدا سر پیچی نمی کند و مرگ را در راه خدا سعادت می داند. 🌹🕊🌹🕊🌹

برگی از خاطرات #شهیدمحمدرضاصیاد مادر میگفت شبی محمدرضا رو دیدم که رختخوابش رو جمع کرده و روی زمین خوابیده ، علتش رو که پرسیدم ، گفت : بچه ها تو جبهه روی خاک میخوابن من نمیتونم روی تشک بخوابم. بارها محمدرضا را در نیمه شب مشغول مناجات با خدا و نماز شب دیده بودیم در نوجوانی به اوج تحول رسیده بود و نور شهادت در سیمای زیبایش دیده میشد،تا جایی که گاهی مادر او را در هاله ای از نور دیده بود و وقتی با خود محمدرضا درمیان گذاشته بود ،جواب گرفته بود که مادرم چیزی نیست و توجه نکن . فقط ۱۵ سالش بود که در عملیات خیبر گلوله ای به پهلوی محمدرضا اصابت می کند ، آیه ی "و مارمیت اذ رمیت و لکن الله رمی "،بر لبش جاری میشود ملائک بال میگشایند و محمدرضا همراهشان به عرش الهی پروازی جاودانه می کند. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1