💠در اول صبح همون روز، بعد از یکی دو روز #عبدالرحمن رو دیدم و متوجه شدم که توی آب افتاده بود و سرتاپا خیس شده بود و با خنده می گفت تو آب کله معلق میزدم و زیر آب شلوارم رو بالا کشیدم و....
ازش دلخور بودم و قصد داشتم تحویلش نگیرم ولی بخاطر این جریان و علاقه ای که بهش داشتم همه چی رو فراموش کردم و با هم خندیدیم
⤵️
💠بهرحال روزهای آخر عملیات بود که وارد سیل بند شدم و فکر می کنم با شهید مصطفی بختیاری روبرو شدم که گفت از عبدالرحمن خبر داری؟
این نوع خبر دادن برامون غریب نبود و می دونستیم پشت اون خبر ناگواری خوابیده
زدم تو سرم و گفتم مگه #عبدالرحمن هم رفت؟ 😭
گفت آره اونم شهید شد.
⤵️