eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
847 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣شهید قدرت‌الله علیدادی به عنوان فرمانده یکى از محورهاى عملیات و جانشین عملیات لشکر بدر در عملیات کربلای ۲ شرکت کرد و در جریان همین عملیات در ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ به شهادت رسید. شهیدعلیدادی به گواه همرزمانش، فرمانده‌ای باهوش و بی‌اندازه شجاع بود که حضورش در عملیات‌ها و موقعیت‌های مختلف باعث حفظ روحیه دیگر رزمندگان می‌شد. در ادامه ضمن هم صحبتی با برادر و همرزمان شهید، مروری بر زندگی این فرمانده شجاع داریم. @defae_moghadas2
❣برادر شهید درباره فعالیت‌های شهید در روز‌های انقلاب و دفاع مقدس چنین می‌گوید: «جوان فعال و درسخوانی بود. در دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان بار‌ها عکسش را به عنوان شاگرد ممتاز در روزنامه‌ها منتشر کردند. قبل از انقلاب و در سال‌های آخر دبیرستان همراه شهید دقایقی عضو گروه منصورون شد و فعالیت‌های سیاسی‌اش را از همان زمان شروع کرد. آدم صبور، امین و مطمئنی بود. از همان اول معلوم بود انسان مستقلی است و می‌خواست تمام کارهایش را خودش انجام دهد. خیلی به خانواده‌اش علاقه داشت. من از او بزرگ‌تر بودم و خیلی به من و پدر و مادرمان احترام می‌گذاشت. همیشه به من می‌گفت ما سه برادر هستیم، ولی شما همیشه دو برادر را در خانه تصور کنید. هر روزی امکان دارد من در این راه جانم را از دست بدهم. حالا یا خیلی زود یا خیلی دیر.» پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روحی تازه در کالبد قدرت‌الله دمیده شد و با انرژی و توان بیشتری فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی‌اش را دنبال کرد. در بهار ۱۳۵۸ برای آبادسازی مناطق مختلف کشور در جهاد سازندگی مشغول به کار شد و با تأسیس سپاه پاسداران، لباس سبز سپاه را بر تن کرد. در همان زمان در کنار شهید اسماعیل دقایقی، سپاه امیدیه و پس از آن سپاه ماهشهر و رامشیر را نیز تأسیس کرد. شروع جنگ تحمیلی، مرحله‌ای دیگر در زندگی شهید علیدادی را رقم زد. او در زمان حمله ارتش بعثی عراق به ایران، خودش را به جبهه‌ها رساند تا در کنار دیگر رزمندگان از تمامیت ارضی کشور و انقلاب نوپای اسلامی دفاع کند. در عملیات‌های بزرگ و مهمی، چون ثامن‌الائمه، طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان، والفجر مقدماتی، خمینی روح خدا فرمانده کل قوا، بدر، والفجر ۸ شرکت کرد و مسئولیت‌های متعددی همچون فرماندهی محور عملیات و جانشین عملیات لشکر بدر را بر عهده داشت. @defae_moghadas2
❣ناصری یکی دیگر از همرزمان شهید علیدادی درباره قدرت نظامی و رزمی ایشان می‌گوید: «پس از حضور در عملیات‌های مختلف به خاطر توانمندی و ضریب هوشی بالا، در حوزه موضوع‌ها و تحقیقات صنعت نظامی نیز کار می‌کرد و تا زمان شهادت در عملیات کربلای ۲ در دامنه ارتفاعات کوه‌های سربه فلک کشیده سکران، در دره حاج عمران داخل خاک عراق هم فعالیت و کارهایش ادامه داشت تا شب قبل از عملیات آخرین صحبت‌ها و راز و نیاز‌ها و نجوا‌ها را با هم داشتیم. شهید قبل از عملیات گفت من این بار دارم می‌روم که بروم. همین هم شد. قدرت‌الله رفت و دیگر برنگشت.» همرزم شهید روحیات و ویژگی‌های شهید علیدادی را اینگونه توصیف می‌کند: «در اوج اینکه خیلی انسان مؤدب و منطقی‌ای بود، روحیه شادی هم داشت. اگر جایی کسی می‌خواست حرف زوری به خودش یا شخص دیگری تحمیل کند، ابایی از درگیری نداشت. برایش مهم نبود که جلویش چند نفر هستند. با مقوله‌ای به نام ترس بیگانه بود. چیزی ورای شجاعت در وجودش بود که به او قدرت عجیبی می‌داد. انسانی خاکی و آزاده بود. آزادگی خاصی در وجود قدرت‌الله بود و من به او می‌گفتم تو ژن ترس در وجودت نیست و چیزی به نام ترس را نمی‌شناسی. شهید علیدادی، انسانی شجاع، مؤمن، وارسته و کاملاً آزاده بود.» شهید قدرت‌الله علیدادی در غروب دومین روز عملیات کربلای ۲ در دهم شهریور ۱۳۶۵ بر اثر اصابت ترکش به پیکرش در سن ۲۹ سالگی ردای سرخ شهادت را بر تن کرد و عاشقانه به دیدار حق شتافت. شهید علیدادی در بخشی از وصیتنامه‌اش به زیبایی می‌نویسند: «غافل از خدای خود نشوید، هر چه نعمت داریم از آن خداوند بزرگ است. وی درباره حمایت از رهبری در وصیتنامه خود آورده است، قدر رهبرکبیر را بدانیم، ببینید در لبنان مسلمانان را چرا می‌کشند، چه مظلومانه و غریبانه آن‌ها را تکه‌تکه می‌کنند و هیچ امنیتی نیست، مال و جان و ناموس آن‌ها همیشه در خطر است. ببینید چگونه ظالمان و جباران به ملت‌های تحت ستم مفاسد را تحمیل و آن‌ها را وادار و عادت به فساد می‌کنند.» @defae_moghadas2
❣ یادی از استاد شهید حاج علی کسایی 🌹یک روز صبح که به پادگان رفتم، آقای کسائی من را صدا و گفت: آقای کریم دخت با من بیا برات کاری در نظر گرفتم. با هم در محوطه پادگان قدم زدیم. مکان ها و دیوارهایی را نشان داد و گفت این قسمت، آن قسمت و... برای نوشتن احادیث و کارهای تبلیغاتی عالی است. بعد تعدادی پاکت نامه از جیبش در آورد و به من داد. پاکت ها خالی بود، اما پشت و روی کاغذ آن حدیث و جمله و شعارهای انقلابی و اسلامی نوشته شده بود.گفتم: حاج آقا این ها چیه؟ خندید و گفت: دیشب توی صف نانوایی بودم. نانوایی شلوغ بود. دیدم در این صف وقتم تلف می شود، گفتم چند مطلب بنویسم که در کارهای تبلیغاتی استفاده کنی. کاغذ نداشتم روی این پاکت های نامه برایت نوشتم.گفتم: شما یک ساعت در صف نانوایی، به اندازه شش ماه کار برای من درست کردید. یادگاری هایی که هنوز از ایشان روی دیوار های مرکز پیاده شیراز باقی مانده است! ستارگان فارس @defae_moghadas2
❣بعد از وقوع انقلاب اسلامی در عراق، بی شک نام و تصویر دو چهره مبارک بر تابلوها و سر در ورودی شهرهای عراق نقش خواهد بست؛ شهید صدرالله فنی و شهید اسماعیل دقایقی. و ما چشم انتظار آن روز می مانیم. شهید صدرالله فنی از اعضای فعال گروه منصورون و از سرداران گمنام دفاع مقدس است. گمنامی در میان گمنامان. او از مصادیق «مجهولون فی الارض و معروفون فی السماء» است و لقب سرباز گمنام امام زمان (عج) شایسته اوست.  شهید صدرالله فنی با طراحی و هدایت هفتاد تا هشتاد عملیات در اشکال گوناگون جنگ های نامنظم در مناطق میانی و جنوبی عراق، شعله های نهضت های شیعی را فروزان کرد تا سازمان های جهادی و مبارزاتی عراق مأیوس نشوند و از پای ننشینند. این حرکت پویا، نور امید را در دل های مردم آن خطه زنده کرد @defae_moghadas2
❣صدرالله در سال 1334 در خانواده ای مذهبی و مانوس با ذکر اهل بیت عصمت (ع) در شهر شهید پرور بهبهان بدنیا آمد او از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بود واز مسجد ومکتب خانه نیز بهره زیادی برده بود، صدرالله پس از اخذ دیپلم ریاضی به دانشگاه شیراز راه یافت و از آنجا که همواره مدافع مظلومان و ستیز با ستمگران و زورگویان بود بـه گروه چریکی منصورون که شهدای والامقامی همچون شهید بقایی ، دقایقی ، شمایلی ویادگاران جنگ تحمیلی همچون محسن رضایی وشمخانی پیوست و فعالیت خود را برعلیه نظام ستمشاهی بصورت جدی شروع کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزه سخت علیه گروه های ضد انقلاب وسپس در جنگ تحمیلی نیز با تجارب خوب و داشته ها و پشتوانه علمی ، مدیریتی و معنوی در سمت های مختلف فرماندهی مشغول بکار بود تا اینکه با نگرش وآینده نگری عمیقی بکارگیری افراد مستعد عراقی از جمله( پناهندگان ، رانده شدگان و اسیرانی که خواهان مبارزه علیه دولت عراق بودند) راجـذب نمایند . لذا قرارگاه رمضان وسپس لشکر بـدر را در استان خوزستان راه اندازی کرد وبا دیگر نیروهایش بارها با گذشتن از جان خود و روبرو شدن با سخت ترین شرایط جنگی برای کسب اطلاعات وجذب افراد و انجام عملیات وهمچنین کمک به مردم مظلوم عراقی وارد کشور عراق شدند وبا تلاش و مجاهدتهای فراوانی این ماموریت خطیر را انجام دادند . صدرالله فنی در حین بازگشت از یک ماموریت مرزی در جنوب غربی کشور در تاریخ 25/10/66 بشهادت رسید. @defae_moghadas2
12.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣👆 این سخنرانی شهید بهروز مردای برای ساعاتی قبل از شهادتش در شلمچه هست ... ولی انگار نه انگار که چهل سال گذشته، انگار برای همین امروزه... @defae_moghadas2
❣دیدار با حضرت روح‌الله (ره) در بهمن‌ماه سال ۱۳۶۱ روایتی از زندگی و مجاهدت سردار شهید عبدالله رنجبر عبدالله در پنجمین روز از مهرماه سال ۱۳۴۱ در شهر بهبهان متولد شد. پدرش شکرالله، کارمند مبارزه با بیماری مالاریای وزارت بهداشت و مادرش شکرانه، بانویی متدین و خانه‌دار بود. او هفت برادر و دو خواهر داشت و دوران کودکی را در جمع این خانواده شلوغ و باصفا گذراند تا این‌که به سن مدرسه رسید. پس از پایان مدرسه راهنمایی به‌هنرستان آیت‌الله سعیدی رفت. همزمان با تحصیل به کارگری ساختمان هم مشغول بود. در زمان انقلاب به اتفاق پدر به فعالیت‌های انقلابی می‌پرداخت و پس از پیروزی انقلاب در یکی از اردوهای انجمن اسلامی دانش آموزی هنرستان اسم خود را از منوچهر به عبدالله تغییر داد. در شهریور سال ۱۳۶۰ و در بسیج سپاه پاسداران بهبهان آموزش‌های نظامی را گذراند و در مهر همان سال به جبهه آبادان اعزام شد و در کناره‌های اروند به فعالیت پرداخت. در عملیات طریق‌القدس به قرارگاه عاشورا اعزام شد و زیر نظر اطلاعات عملیات حدود پنج ماه مسئولیت نگهداری اسرای عراقی به او محول شد. دیدار عبدالله با امام خمینی (ره) در بهمن سال ۱۳۶۱ برای وی و همراهانش نقطه عطفی بود که در بالا بردن روحیه آنان نقش بسزایی داشت @defae_moghadas2
❣نجات معجزه‌آسا از زیر خروار خاک در عملیات والفجر مقدماتی به عنوان تک‌تیرانداز وارد صحنه نبرد شد و به اتفاق یارانش بعد از ۱۶ کیلومتر پیاده‌روی در رمل‌های منطقه به دلیل حجم آتش دشمن در جنگل‌های امقر مستقر شدند و برای مقابله با پدافند احتمالی دشمن سنگرهایی را ایجاد کردند. یک گلوله توپ دشمن بعثی به خاکریز سنگر عبدالله اصابت کرد و این سنگر با سنگر کناری را با خاک یکسان کرد. هم‌رزمان عبدالله در دل تاریکی شب بخشی از پاهای او را که بیرون مانده بود، دیدند و او را از زیر کوهی از خاک بیرون کشیدند و به این طریق عبدالله به طور معجزه‌آسایی از این مهلکه جان سالم به در برد. او در شهریورماه سال ۱۳۶۲ و پس از گذراندن دوره‌های آموزشی به طور رسمی به عضویت سپاه درآمد و مدتی به عنوان جانشین گروهان القارعه به آموزش نیرو و سازماندهی آنان مشغول شد. @defae_moghadas2
❣اعزام اشتباهی به جزیره مجنون در عملیات خیبر بخشی از نیروهای گروهان القارعه به جای اعزام به منطقه شط‌علی به طور اشتباه وارد جزیره مجنون شدند و عبدالله با تمام وجودش به حفاظت از آنان در مقابله با دشمن عراقی پرداخت و در این راه از هر اقدامی دریغ نورزید، از تبدیل ماشین استیشن دشمن به یک آمبولانس برای حمل مجروحان گرفته تا تهیه کمپوت کنسروهای به جامانده از دشمن برای تغذیه نیروها. عبدالله در این عملیات به شدت از ناحیه بازو مجروح شد، اما با وجود این جراحت با شجاعت تمام سه روز در منطقه ماند و نقش مهمی در ترابری و بازگشت رزمندگان از منطقه به عقب ایفا کرد و پس از آن در بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز بستری شد. پس از مداوای نسبی با همان حال به منطقه عملیاتی خیبر بازگشت و در حالی که با یارانش مشغول شناسایی منطقه مجنون شمالی برای برنامه‌ریزی عملیات پدافند بودند مورد هجوم و بمباران هوایی دشمن قرار گرفتند که در این حادثه جمعی از دوستانش شهید شدند و عبدالله به شدت از ناحیه کمر و دست آسیب دید و برای درمان ابتدا به بیمارستانی در شیراز و سپس به بیمارستانی در تهران انتقال یافت @defae_moghadas2