eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
839 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🌺 💐فرازی از وصیت‌نامه پاسدار شهید جاویدالاثر برادر علیرضا احمدی 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 💎برادران و خواهران فراموش نکنید دنیا به آخر می‌رسد سعی کنید به دنیا دل نبندید و خود را مهیای سفر آخرت کنید که راهی دراز از خاک تا خدا را چه راحت می‌شود پیمود. 💎 در راهی که قدم نهاده‌ام از روی آگاهی و آشنایی از دین مقدس اسلام داشته‌ام و به صدای (هل من ناصر حسینی) که همان صدای رهبر آگاه بوده است لبیک گفتم و جان من اندازه پر کاهی اگر ارزش داشته باشد تقدیم پیشگاه احدیت کرده باشم . باید بکوشیم جلوی انحرافات خود را بگیریم و چنان باشیم مانند سرباز کوچک امام زمان (عج) تا خدا ما را ببخشد و این کاری است شدنی و باوری، سخت. پدر و مادر درست است که من شما را دوست دارم و شما مرا دوست دارید ولی جنگ ایجاب می‌کند که شما را ترک کنم و به جنگ کفار بروم تا به خدای خود نزدیک شوم و چون به خدا نزدیک شدن خیلی راه دور و خطرناکی است ما باید در این راه که رفته‌ایم به امید خدا این راه را بپیماییم. برادران و خواهران می‌خواهم که مساجد را پر کنید و نماز جماعت بپا کنید که به گفته امام این یک تکلیف است. والسلام علیکم التماس دعا و آمرزش از همه می‌جویم. علیرضا احمدی 18/2/61 حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2 🌴🍂🌴🍂🌴
یا_باب‌الحوائج_عباس_ع❤️ شب جمعہ سٺ و دلم شوق زیارٺ دارد اینچنین است ڪه احساس سعادٺ دارد حرم حضرٺ عباس عجب عقده گشاسٺ ڪه دعا در حرمش میل اجابٺ دارد 🌷 صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله 🌷 شب_جمعه
صبح آمد و دوباره خورشید از نگاه شما بیرون زد ...
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌺 شهید حمید دست نشان ❣همه چیز دست نشان عجیب بود. شاید اگر بخواهیم فعالترین شخص و کسی که بیشترین مراوده رو در گردان با افراد داشته انتخاب کنیم همین حاج حمید باشه که ترکشش به همه خورده و کسی نیست که حالاتش رو فراموش کرده باشه، با همه این اوصاف خاطرات کمی برای نقل از ایشون داریم و خیلی جریان پیچیده ای نمی تونیم برای ایشون نقل کنیم. ❣با شتاب از کنارمون رد می شد و استارت می زد و ساعتی بعد با باری از تدارکات وارد محل می شد. برای لحظاتی شلوغش می کرد و دوباره همه چی آروم می شد. ❣نماز جماعت که برپا می شد، دنج ترین گوشه نمارخونه متعلق به حاج حمید بود و در حال خودش غرق می شد و آرام ترین فرد ایشون بود. ❣هر وقت به گردان می اومدیم اولین نفری که جلویمان سبز می شد خودش بود و لبخندش که به استقبالمون می اومد. گاهی بفکر می رفتیم که واقعاً این هیچ شغلی، کاری، درآمدی، شرکتی نداره که همش تو گردانه! ❣خودش رو در عین مشکلاتی که در زندگی شخصی داشت ولی وقف جنگ و جبهه کرده بود و جز چند ساعت تمام وقت در حال دویدن بود و... ❣ يادش بخير که شاید تنها کسی بود که تدارکات لشکر حریفش نشده بود و همه درها به رویش باز بود و گاهی واسطه گردان های دیگر هم می شد و برای اون ها هم جنس می گرفت. ⚘خدا جایگاهش رو رفیع فرماید. ✍ غلامرضا جهانی مقدم @defae_moghadas2 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
حماسه جنوب،شهدا🚩
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 پیش بینی ❣ سالگرد شهادت حاج حمید دعای ندبه ای در منزل ایشان برگزار شد. ❣دکتر حسین زاده خاطره ای از مجروحیت خود در طلاییه نقل نمودند که به شکلی بر صفای باطن این شهید صحه گذاشتند. این خاطره را بازگو می کنم ❣دقیقاً موقع نماز ظهر بود که آتش بازی عراق در خط طلاییه شروع شد و خمپاره ای بین بچه های کادر منفجر شد. ترکشی به صورت حسین زاده اصابت کرد و او را با سر و صورت خون آلود در حالی که خرخری در گلو داست و هیچ امیدی به زنده بودنش نبود به عقب منتقل کردند. ❣تنها کاری که از دست دوستانش بر می آمد، دعا بود و توسل. با پیشنهاد حاج حمید دعای توسلی بعد از نماز مغرب و عشا برپا گردید. ❣همه دعا می خواندند و سلامتی حسین زاده رو طلب می کردند. در پایان دعا بود که حاج حمید ایستاد و با اطمینان گفت که فردا حسین زاده می آید. ❣هیچ کس حرفش را جدی نگرفت و طبق معمول مقداری سر به سرش گذاشتند و به شوخی گذراندند. ❣ساعت ده صبح بود که آمبولانسی کنار سنگر فرماندهی ایستاد و حسین زاده با چسبی روی بینی دوباره در خط حاضر شد تا به کار خود ادامه دهد. ❣دوستانش می گفتند واقعاً مانده بودیم در آن لحظه که هیچ شانسی برای زنده ماندن حسین زاده نمیدادیم چگونه او چنین با اطمینان از آمدن او خبر می داد. خدایش رحمت کند و بر سفره بزرگان بنشاند کانال حماسه جنوب، شهدا @defae_moghadas2 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
گُمنام ... یعنی کسی که دنیا را حتی به اندازه یک نام هم نمی خواهد ! @defae_moghadas2
ظَلَمتُـــ نَفْسـے ... یعنے بــراے " شهیـــد شــدن " آفریــده شــده ایـم «امّــا مےمیریــم ...» خدایا عاقبت ما را ختم بہ خیر ڪن
🔻شهید : "شما هیچ لازم نیست اگر کاری رو برای خدا می کنید اون کارو بیاید بگید... یعنی اگر ما یه جایی رفتیم که ماموریت لشکر نبود و دیدیم که باید بجنگیم و برای رضای خدا رفتیم و جنگیدیم... اینو نیایم بگیم... خدا که دیده ما کردیم... چه دلیلی داره بیایم بگیم... اگر کار برای خداست پس گفتن برای چه؟" @defae_moghadas2
‍ 🌷پیکر پاک شهید علی سعد از شهدای مدافع حرم دزفول که در دفاع از حرم حضرت زینب در درگیری با تروریستهای داعشی مفقود الاثر شده بود، به دزفول دیار مقاومت باز خواهد گشت. 🌷شهید علی سعد دومین شهید مدافع حرم خانواده سعد و هفتمین شهید مدافع حرم شهرستان دزفول است. @defae_moghadas2
🍃🍂🍃🍂❣🍃🍂🍃🍂 🔻پیکر شهید علی سعد به کشور بازگشت 🔹شهید مدافع حرم علی سعد فرمانده خانطومان که در ۲۸ دی ماه ۱۳۹۴ مفقودالاثر شد پس چهار سال شناسایی شد. 🔹پیکر پاک و مطهر علی سعد اهل شهر امام دزفول اکنون به کشور منتقل شده و اکنون در معراج شهدای تهران می باشد. 🔹پیکر شهید طی امشب یا فردا به دزفول منتقل خواهد شد 🔹جزییات مراسم تشییع و خاکسپاری اطلاع رسانی رسانی خواهد شد. 🔹در حالی پیکر پاک شهید علی سعد به خانه باز خواهد گشت که مادر گرامی ایشان در آرزوی دیدن فرزندش ماند و چند ماه پیش به دیدار حق شتافت. @defae_moghadas2 🍃🍂🍃🍂❣🍃🍂🍃🍂
اینجا روزگاری سنگر بهداری گردانمان بود..در همینجا بود که بالای سر شهید غلامحسین زرگانی ایستاده بودم و فانوس بدست به بهیار گردان کمک میکردم تا بتواند رگ دست او را پیدا کند و سرم به او تزریق کند....و یا ان زمان که بعد از جابجائی پیکر یکی از شهدای گردان بداخل همین سنگر رفتم و شهید زارع را دیدم ...بیسیم چی ستاد گردان ...او و غلامحسین هر دو از پشت سر ترکش خمپاره خورده بودند ....و الان ساکنین و مالکین فعلی این سنگر چه میدانند از انچه که در این سنگر گذشت ؟ @defae_moghadas2 💠🍂
دیدم آن حالات شوق و شور را در میان چهره هاشان نور را بِین چهره عکسِ یک لبخند بود همه ی هستی شان سربند بود از همه افلاک برتر بوده اند دوست نه؛ بلکه برادر بوده اند... شهیدان:
بسم رب الشـــــــــــــهداء صبح آمد و ازعطر تمنای تو نوشید خورشید هم از جامه لبخند توپوشید دست من و آرامش موزون نگاهت هر حادثه ازچشمه چشمان توجوشید . #شهید_فرهاد_یاوری ❤️ #صبحتون‌منور‌به‌نگاه‌شهدا🌹
🔹🌸🍃 🍃🌸🔹 ✍سنگ مزار اهدایی اباعبدالله به شهید رسول خلیلی روح الله "برادر شهید" که اومد، رفتیم بهشت زهرا، منتظر شدیم حکاک بیاد و سنگ مزار رسول رو آماده کنیم، به محض اینکه حکاک اومد، یه نگاه به ما انداخت و گفت: ببخشید این سنگ مزار کیه؟گفتیم چطور؟ گفت:اصلا نمی‌دونستم قراره امروز بیام اینجا بنویسم، دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین (ع) منو خواستن گفتن شما مامور شدی رو ضریح آقا قرآن بنویسی. ما که خشکمون زده بود، وقتی بهش گفتیم سنگ رو از حرم امام حسین (ع) آوردن و قراره برای یه شهیدی نصب بشه حالش منقلب شد سنگ مزاری که می‌توان گفت هدیه‌ای بود از جانب اربابش حضرت اباعبدالله سالار شهیدان 👤راوی: دوست و همرزم شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂🍃💢🍂🍃 💠شهیده زکیه اسمند💠 💐تاریخ تولد: 1314 🔵تاریخ شهادت : 1362 💐محل شهادت رامهرمز 🔵نحوه شهادت : بمباران و موشک 💐شهرستان : رامهرمز ➰➰➰➰➰➰ 🔅شمع که باشد نور که باشد و روشنائی . پروانه های شیدا از همه جا سر می رسند عاشقان دلباخته ای که تن به آرامش می دهند اما هرگز از روشنائی جدانمی شوند شاید پروانه را شوق سوختن باشد که به شعله فرا می خواند ، پروانه ها از سوختن و خاکستر شدن پروا ندارند و این حکایت هشت سال منظومه پروانه سوزی بود ، پروانه هایی که شیدایی را در مکتب شمع آموخته بودند شهید زکیه اسمند یکی از همان پروانه هایی شیدائی بود که بعد از عمری عاشقی در سال 1362 به گرد شمع فروزان دیانت سوخته شد و پرهای پروازش را در بهشت زهرایی رامهرمز به خاک سپردند . حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2 🍂🍃💢🍂🍃
صبح که می شود سایه ات را بر دلم پهن کن آفتاب رویت شگون دارد در این هنگامه ی صبح ... #صبحتون_شهدایی
‍ 🔵🍃🔵🍂🔵 💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 ➰نام ونام خانوادگی: حسینعلی بایمانی نژاد 💢نام پدر : قربان علی ➰تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۰۱/۲۳ 💢تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۰۴ ➰محل تولد: اهواز 💢محل شهادت: خوزستان ➰عملیات منجر به شهادت : کربلای4 حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2 🔵🍃🔵🍂🔵
حماسه جنوب،شهدا🚩
‍ 🔵🍃🔵🍂🔵 💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 ➰نام ونام خانوادگی: حسینعلی بایمانی نژاد 💢نام پدر : قربان علی
‍ 🔵🍃🔵🍂🔵 💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 🍁 وصیتنامه شهید حسینعلی بایمانی نژاد 🍂 بار الها صحبتم را اول با نام تو آغاز کردم و می خواهم اول از همه از تو سپاسگزاری کنم چون می دانم که هیچکس به اندازه تو حق برگردنم ندارد . 🍂 بار الها سپاس و شکر بی پایان تو را که مرا خلق نموده به رسم آئین زنده وروشنی آگاه ساختی و دستم را گرفتی و از آلودگیها دورم ساختی و پس از سالها زندگی در این جهان فانی به سوی جهان ابدی دعوتم نمودی . 🍂 با پروردگارا :چگونه این همه نعمت تو را سپاس گویم با این زبان قاصرم در صوریتکه فضل و بخشش تو بی نهایت است . 🍂 معبودا : احساس می کنم که دیگر جایم در این مکان فانی نیست . می خواهم از این قفس بگریزیم و به بارگاه لایتناهی تو پناه آورم . ای مولای من می دانم که آلوده ام . 🍂 صحبت دومم با پدر و مادر عزیزم و گرامی ام است .پدر جان و مادر جان از شما کمال تشکر دارم که ۲۰ سال زحمت مرا کشیدید ومرا به این سن و سال رساندید و حالا هم با دست خودتان مرا به قربانگاه فرستادید مکانی که حسین (ع) و یارانش آنجا قدم نهادند . 🍂پدرم چه شبهایی که دست کوچکم را می گرفتی و به همراه خودت به مسجد می بردی و در آنجا مرا با احکام دین آشنا ساختی . 🍂پدر جان :چگونه این همه زحمات تو را فراموش کنم .پدر عزیزم در طول زندگی ام از جانب من اذیت و آزاری به تو رسید به بزرگواریت مرا ببخش مرا از دل و جان حلال کن واز قربانی شدن سومین گوهر گرانبهایت در مقابل ذات باریتعالی خشنود و راضی باش چون پدر جان فردای قیامت هیچ چیز به دادت نمی رسد الا عملت . 🍂پس چه عملی از این بهتر که جگر گوشه ات را به قربانگاه فرستادی و همچون حسین (ع) بر مرگش راضی بودی .خداوند با حسین (ع) و یارانش محشورت فرماید . 🍂و تو ای مادر عزیز و بزرگوارم : از تو متشکرم که این همه زحمت کشیدی ولی نتوانستم جبران زحمات تو را بکنم . 🍂مادر جان شیرت را بر من حلال کن و در فراقم بی تابی نکن . در مرگ عزیزت بی صبری نکن و خوشحال باش که ارزنده ترین گوهر گرانبهایت را در راه خداوند هدیه دادی 🍂و شما ای برادران عزیزم : همواره در یاد خدا و روز قیامت باشید به این دنیا دل نبندید چون این دنیا زود گذر است 🍂 از پدر و مادر می خواهم که لباسهایم را در راه خداوند به فقرا انفاق کنید و برایم یک ماه نماز و۲۰ روز روزه بجا آورید. حماسه جنوب - شهدا @defae_moghadas2 🔵🍃🔵🍂🔵
دلم برای تو تنگ است و خوب میدانی چقدر دوری و من بی تو ابر ِ بارانی دلم هوایِ دو فنجان چای و لبخندت دلم هوای تو و یک سکوتِ طولانی... ❤️ @abbass_kardani@defae_moghadas2
🔹🌸🍃 🍃🌸🔹 ✍ : سربندش رو بسته بود، اومد در حالي كه قاب عكست رو بغل كرده بود،"گفتم مواظب باش الان ميوفته روي پاهات خيلي سنگينه" عزيزم چكار به قاب عكس بابا داري گفت ميخوام با ، بابا سجادم سلفي بگيرم. حرفي براي گفتن نداشتم قاب عكست رو گذاشت كنار ديوار و نشست كنارت و عكس دو نفري كه ميخواست رو گرفت گفت مامان عجب عكسي شد ببين انگار بابا سجاد منو بغل كرده انگار نشستم روي پاهاش 🌹 🌷