eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
850 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
گزیده ای از وصیت شهیدحسنوندرحمانی🌹 ای مردم! هوشیار باشید و به جز اسلام و قرآن به چیز دیگری فکر نکنید، امام را تنها نگذارید. @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
گزیده ای از وصیت شهیدحسنوندرحمانی🌹 ای مردم! هوشیار باشید و به جز اسلام و قرآن به چیز دیگری فکر نکنی
شهید حسنوند رحمانی: برادران عزیز حزب‌اللهی! سنگرها را خالی نکنید که دشمن سرزمین‌های ما را اشغال کند و یا خدای ناکرده این انقلاب را از بین ببرد. @defae_moghadas2
خاطره‌ای از همرزم #شهید_بهرام_حسنوند_رحمانی یکی از بچه‌های ناب منطقه کوی طالقانی دزفول شهید «بهرام عیسوندرحمانی» معاون گروهان بود؛ هر وقت که صحبت از شهادت می‌شد، می‌گفت: «بهترین جا برای تیر خوردن #پیشانی است». 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 این موضوع را از بهرام شنیده بودم، عملیات «والفجر ۸» که شروع شد، بهرام در گروهان‌ دیگری بود؛ بعد از اینکه از اروند عبور کردیم، خط دشمن را شکستیم، تا صبح درگیر بودیم؛ خیلی از بچه‌ها شهید شدند، ترکشی هم به گردن من اصابت کرده بود که باعث شد نتوانم گردنم را حرکت دهم، درد داشتم و آن را باندپیچی کردم. 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 اوایل صبح شهید «جان‌محمد جاری» را دیدم که گفت: «می‌دانی بچه‌ها شهید شدند؟» اسامی چند فرمانده گروهان را آورد و بعد گفت بهرام هم شهید شده؛ خیلی ناراحت شدم؛ درد ترکش با شنیدن این خبر بیشتر شد و به اصرار فرمانده به عقب برگشتم. 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 در کنار اروند سوار قایق شدم، دیدم پیکری را می‌خواهند سوار قایق کنند، جان‌محمد گفت: «این شهید را می‌شناسی؟» گفتم: «کیه؟!» گفت: «بهرام». سر شهید را بلند کردم، صورتش گِلی بود، با آب شستم و دیدم جای تیر روی پیشانی بهرام است. 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 #حماسه_جنوب_شهدا @defae_moghadas2
🔹🌸🍃 🍃🌸🔹 🖋 دو ماه بود خبری از او نداشتیم... مادر گفت : پاشو برو ببین این بچه چی شد؟ زندست یا مرده؟ گفتم : کجا بروم؟ کار و زندگی دارم ؛ جبهه یک وجب دو وجب نیست که از کجا پیدایش کنم؟ رفته بودیم نماز جمعه... امام جمعه آخر خطبه ها گفت : حسین خرازی را دعا کنید... مادر گفت : حسین مارو می گفت؟ گفتم : چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟ به هیچکس نگفته بود اصفهان است... 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید عبدالسعید دبیر فدعمی @defae_moghadas2
حماسه جنوب،شهدا🚩
شهید عبدالسعید دبیر فدعمی @defae_moghadas2
🌺🍂🕊🌺🍂🕊🌺🍂🕊 زندگینامه شهید عبدالسعید دبیر فدعمی 💥آشفته كن ای غم، دل طوفانی ما را  انكار كن، ای كفر مسلمانی ما را   شوریده سران صف عشقیم، مگر تیغ    مرهم بنهد زخم پریشانی ما را 🌿تولد شهید عبدالسعید در فصل ریزش برگ‌های پاییزی در ۱۱ ماه مهر، ماه تعلیم و تربیت سال ۱۳۴۴، هدیه‌ الهی به خانواده پرجمعیت، مستضعف و متدین دبیر فدعمی در شهر دلاورپرور امیدیه بود. دوران کودکی سرشار از طهارت، پاکی، صداقت، مهر و محبت سپری گردید و همچون شکوفه‌ای زیبا بود که عطرش سراسر گیتی را فرا گرفته بود. شهید عبدالسعید با شرکت در کلاس‌های آموزش قرآن، با فرهنگ و ارزش‌های اسلامی آشنا و علاقه‌مند به ائمه‌اطهار سلام‌الله علیهم گردید و ارتباط خود را با مسجد بنا نهاد. پیگیر باشید @defae_moghadas2 🌺🍂🕊🌺🍂🕊🌺🍂🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍂🕊🌺🍂🕊🌺🍂🕊 ادامه 👇 🌿با شکفتن انقلاب اسلامی قدم در عرصه‌ی فعالیت‌های انقلابی گذاشت طوری که تمام وجودش را در اختیار انقلاب گذارد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتش را در تبلیغات مسجد جامع قدس امیدیه به همراه شهیدان طباطبایی و موسوی آغاز نموده و تلاش فراوانی جهت اشاعه فرهنگ ناب اسلام و اهداف انقلاب اسلامی انجام داد؛ به طوری که هنوز نوای دلنشین قرآن و اذانش از مناره‌های مسجد طنین‌افکن است. شروع جنگ تحمیلی و آغاز دفاع مقدس روح عاشق و شیفته‌‌ی عبدالسعید را متلاطم ساخته و او مدام خود را برای لبیک به امام امت، امام خمینی(ره)، نائب امام‌زمان(عج) آماده می‌نمود. او با سن و سال کم خود و در حالی که مشغول به تحصیل و گرفتن دیپلم بود، عاشقانه در صف گردان انشراح امیدیه-آغاجاری عازم آوردگاه شیرمردان با یزیدیان زمان شد و درس و مشق را رها کرد. آیت‌الله وحید امام جمعه وقت امیدیه، در دیداری که با رزمندگان اسلام در جبهه‌ها داشت گفته بودند که سعید آن سعیدی نبود که من همیشه می‌دیدم. سیمایش چون بدرمنیر نورانی شده و وضوی شهادت ساخته بود. پیگیر باشید @defae_moghadas2 🌺🍂🕊🌺🍂🕊🌺🍂🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍂🕊🌺🍂🕊🌺🍂🕊 ادامه 👇 🌿درعملیات والفجر‌مقدماتی که ایشان به خاطر شجاعت و اخلاصش به عضویت گروه ویژه ۲۹ نفره خط‌شکن شهدا در آمده بود قبل از آغاز عملیات با طراوت خاصی در جمع گروه ویژه با بذله‌گویی و ذکر خاطراتی شیرین – مانند برق‌گرفتن مرحوم محمدشفیع آذری، خادم مسجد جامع در هنگام در دست داشتن میکروفون و جیغ‌زدن در بلندگو و جمع شدن مردم – باعث طراوت و انبساط‌خاطر گروه شده بود. شب هجدهم بهمن ایشان با رشادت و دلاوری جان‌فشانی نمود و در روشنایی سحر ۶۱/۱۱/۱۸ در شکوه حماسه‌ای جانانه همچون یاران مولایش امام حسین(ع) پس از رزمی بی‌امان با خصم دون به دوستان شهیدش پیوست و روحش جاودانه گردید. پیکرش سال‌ها در ماسه‌زارهای شیب‌میسان زینت‌ بخش این سرزمین بود و پس از حدود ۸ سال در حرکتی شگفت، پدرش در میان شهدای گمنام، او را شناخت و در ۲۹ فروردین سال ۱۳۷۰ پس از تشییع جنازه باشکوه در جوار همرزمانش در گلزار شهدای امیدیه، آرامشی ابدی یافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. @defae_moghadas2 🌺🍂🕊🌺🍂🕊🌺🍂🕊  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا