eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.4هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
شد. خاکريز زده شد و مين گذاری شد. بعد از حدود يک هفته هم ما مستقر بوديم و هم عراقي ها. چون مين‌ها را با ترديد گذاشته بوديم يکی از جيپ‌های ارتش روی مين‌های ما رفت و يکی، دو تا از فرماندهان که داخل جيپ بودند شهيد شدند و يکی، دو نفر هم مجروح و زخمی شدند که ترس و وحشتی هم در برادران ايجاد شد که مين‌های روی زمين ول شده است، اين اتفاق هم در آنجا افتاد و اين محور هم جزء خطوط منظم ما شد که در آنجا يک تيپ از لشکر ۷۷ مستقر گرديد. اين جبهه به قدری جدی شد که مجبور شديم نيروهای ورزيده از جبهه‌های ديگر را جمع کنيم و در اين محور قرار بدهيم که سردار کوسه چی مسئول آن محور شد، که قبلاً محور دشت عباس و مشتط در دست ايشان بود که اين محور در طول جنگ يکی از محورهای حساس بود. بعد از حداکثر يک ماه عراقي‌ها از آن قسمت عقب نشينی کردند و تنگه رقابيه که حساس ترين منطقه بود، را در اختيار گرفتند و مستقر شدند و تا فتح المبين در رقابيه مستقر بودند. •┈••✾❀🔹❀✾••┈• ناتمام.. نشر فقط با ذکر لینک منبع کانال حماسه جنوب http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 نمایی از رزمندگان در جبهه شوش (۱۳۶۰ تا ۱۳۶۱) 🍂
🍂 🔻 کربلای ۵ گفتگوی مجازی رزمندگان ۵ •••• رضایی: عباس و حاتم رو فرستادن عقب و ما كنار أمير صالح زاده قرار گرفتيم. - خاطرم هست أمير كه گويا از توی سنگرش شاهد ماجرا بود خيلی ناراحت شد و می‌شد اینو تو عمق چهرش ديد - نگاهی به من انداخت چند لحظه به من خيره شد و فكر كنم اشتباه كردم كه منم به چشماش خيره شدم كم مونده بود هر دو گريه كنيم - اگر اين اشتباه رو نكرده بودم حتما توفيق يك شب حضور اضافه رو داشتم. واقعا قصد برگشت رو نداشتم چون توی عمليات قبلی علی فيروزشاهيان كه خيلی دوست صميميم بود رو هم از دست داده بودم و قصد داشتم تا مزد كامل نگيرم نيام عقب - ديگه واقعا شهر اهواز برای بازماندگان كربلای ٤ شهر كوچيكی شده بود و جای موندن نداشت اما أمير که با ديدن اون صحنه ها دلش شكسته شده بود گفت الان ماشين مياد شما هم بريد عقب. خواستيم اصرار كنم كه گفت همين كه ميگم برين تا شما رو هم از دست ندادم - من که ديدم توكل قبول كرد جرأت مخالفت نکردم و كمی بعد در حالی كه آتش كمی سنگين تر شده بود يك لندكروز رسيد و در حال حركت گفت سوارشين.. •••• ادامه در قسمت بعد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 کربلای ۵ گفتگوی مجازی رزمندگان •••• رضایی: همه پريديم بالا. أمير گفت بريد منم پشت سرتون ميام. ماشين سريع تر حركت كرد و ما بخاطر اينكه به بيرون پرت نشيم دستامون رو به هم زنجير كرده بوديم. محمد توكل دقيقا انتهای ماشين روبروی من نشسته بود. منم دقيقا پشت سر راننده بودم، خيلی غير متعارف رانندگی می كرد و به اعتراض ما كه عقب بوديم توجه نمی كرد - گاهی چنان پرت می شديم كه از لبه ماشين بالاتر می رفتيم يكی از دوستان فرياد كشيد و گفت با اين طور رفتن نميتونی از مردن فرار كنی كه راننده زد روی ترمز و گفت هر كی ناراحته بياد پايين دوباره حركت كرد از خاكريز جدا شديم جايی رسيديم كه با گلوله مستقيم زير آتش بود و خاكريزی هم وجود نداشت كه در پناهش حركت كنيم يك آمبولانس هم جلو ما حركت می كرد - تو اين محدوده سرعت بيشتر بود كه ناگهان صدای انفجار شديد و بعد كاهش سرعت. نگاه كرديم آمبولانس مورد اصابت قرار گرفت ولی راننده ما توقف نكرد كه كمكی كنيم و هر چه فرياد زديم فايده نكرد مقدم: غلام جان هر جا خسته شدی بذار برا فرداشب، مختار هستی رضایی: اگر اجازه بديد متشكرم - از طولانی شدن مطلب پوزش می طلبم ولی فكر كردم حداقل حق شهدا و مجروحين بازگو كردن خاطرات و إيثار گريهاشونه چون موضوع ادامه داره و قسمت دردناك اون باقی مونده از دوستان درخواست می كنم باقی مطلب رو فردا شب عرض كنم متشكرم، اين لطف و بزرگی همه گروه رو ميرسونه كه با دقت دنبال كردن مقدم: ما که خسته نشدیم. 👌 نگران شما بودم چون امشب تنها هستی •••• ادامه در قسمت بعد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🍂 🔻واکنش رسانه‌های خارجی در طول جنگ تحمیلی ┄┅═✼✿‍✵✦✵✿‍✼═┅┄ 🔅 اختلاف افکنی میان ارتش و سپاه: از مهمترین محورهای تبلیغی عراق در اوایل جنگ، تلاش سازماندهی شده برای بی‌انگیزه کردن ارتش ایران بود. بخش فارسی رادیو بغداد در قسمتی از برنامه‌های خود از تلاش رژیم برای سرگرم ساختن ارتش در درگیری‌های مرزی و غافل شدن از اوضاع وخیم سیاسی و اقتصادی ایران خبر می‌دهد و می‌گوید: «حیثیت ارتش توسط سپاه پاسداران زیر پا گذاشته شده است» و برای تضعیف روحیه سربازان و افسرانی که در خطوط مقدم دفاع می‌باشند اظهار می‌کند: «با بهانه جنگ مرزی افسران ارتش اعدام می‌شوند.» (بخش فارسی رادیو بغداد ۱۳۵۹) http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂