eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.4هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه ناگفته ی انسان های نام آشنای غریب را ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم (شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 در جبهه دشمن چه می‌گذرد جنون تشکیلات رجوی بعد از شکست مرصاد /۳ محمد کرمی عضو رها شده سازمان منافقین ┄❅✾❅┄ رجوی به صراحت دارد بیان می‌کند اگر در عراق بمانیم به لحاظ سیاسی تبدیل به فسیل می‌شویم. بعد برای اثبات حرف‌هایش از محمود عطایی که قبلا فرمانده کل عملیات تهران بزرگ بود و مهدی کتیرایی، فرمانده عملیاتی تهران، سؤال و جواب می‌کرد که شما با چه تعداد نیرو سال ۱۳۶۰ در تهران عملیات داشتید. به این صورت می‌خواست با مقایسه فاکت‌های چریک شهری را با عملیات آزادسازی ایران مقایسه کند. 🔸 در گفتار برخی افراد جداشده، حضور اسیران ایرانی با فریب آزادی زودهنگام مطرح شده‌است؛ شما از این رویداد اطلاعی دارید؟ جنایتی دیگر که مسعود رجوی ملعون با همکاری صدام انجام داد، نمایندگان نفاق با محوریت مهدی ابریشم‌چی با دروغ و نیرنگ به اسیران در اردوگاه‌های عراق گفته‌بودند «ما یک عملیات پیش رو داریم از شما درخواست داریم برای کار‌های پشتیبانی به کمک ما بیایید. پس از این عملیات ما چه پیروز بشویم و چه شکست بخوریم، شما‌ها آزاد هستید، نزد خانواده‌هایتان بروید.» در این جنایت صلیب سرخ هم چشمانش را بست. 🔸 در این عملیات اعضای ارتش صدام هم حضور داشتند؟ تعدادی از نفرات ارتش صدام در کار‌های پشت جبهه کار می‌کردند مانند دکتر، پرستار که در سر پل ذهاب مستقر بودند و گروهانی که از قصرشیرین تا سر پل ذهاب مستقر بودند، یگان توپخانه دور برد که در قبل از تنگه پاتاق مستقر بودند و عمل می‌کردند. مسعود رجوی هر جا کم می‌آورد اعلام می‌کرد دستور می‌دهم هواپیما‌های عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. به خصوص رادار همدان و پایگاه هوایی نوژه همدان و پایگاه هوایی تبریز را قرار بود هر سه ساعت بمباران کنند و مسئولیت پوشش هوایی را به حسن نظام الملکی از درنده‌ترین بازجو‌ها و شکنجه‌گران نفاق سپرده‌بودند. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ادامه دارد.. @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 خدا، شاه، میهن شعار اصلی رژیم بر کوهها، سر در پادگانها و ادارات جملۀ «خدا، شاه، میهن» بود. او تلاش می‌کرد تا جایگاه شاه را در ردیف خدا و کشور قرار دهد و این شعار را به صورت آئین و کیش مردم درآورد. شاه در اواخر عمر تلاش می‌کرد تا با تبلیغات گسترده‌ای ضرورت عشق به شاه را فراگیر کند «یکی از تصاویر، او را در حالی نشان می‌داد که گویی خداوندگار در مقابل بندگان خود مشغول اظهار تفقد است» ساواک نیز تلاش می‌کرد تا «شاه را به صورت یک موجود فوق بشر جلوه دهد تا جایی که در یکی از پوسترهای مربوط به شعار خدا، شاه، میهن، عمداً لغت شاه را بزرگتر و بالاتر از خدا نوشته بودند. 📚مینو صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ترجمۀ دکتر حسین ابوترابیان، اطلاعات، تهران، 1370، ص51 ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 خورشید مجنون ۳۷ حاج عباس هواشمی                •┈••✾❀🔹❀✾••┈• 🔸 طبق دستور رحیم صفوی و غلام‌پور، بنا شد یک عملیات مشترک بین ما و لشکر ۹۲ در منطقه پادگان حمید و پیچ کوشک، علیه عراقی ها انجام شود. حدود دو گردان نیرو از تیپ ۸۵ را آماده عملیات کردیم. نقطه تجمع نیروهای ما چهارراه جفیر بود. ساعت حدود نه شب نیروها به فرماندهی بهنام شهبازی آماده حرکت شدند. این نیروها روی جاده جفیر به پادگان حمید در مسافتی نزدیک به دو کیلومتر گسترش پیدا کردند و کمی هم به طرف جنوب پیشروی داشتند اما دشمن قبل از رسیدن نیروهای ما عقب نشینی کرده بود. این قضیه در دو شب تکرار شد و در هر دو شب دشمن عقب نشینی کرد. روز با ادوات زرهی جلو می آمد و از آنجا که می‌دانست رزمندگان اسلام در عملیات شبانه و زدن ادوات زرهی با آرپی جی ۷ تبحر دارند، قبل از تاریک شدن هوا، عقب نشینی می‌کرد. زمانی که دشمن در مقابل پیچ کوشک و اطراف پادگان حمید مستقر شده بود. یگان ضدزره ۲۰۱ ائمه تلفات زیادی به ادوات زرهی دشمن وارد آورد. یک روز برای کاری به قرارگاه فرماندهی کل رفتم. قرارگاه در حدود ده کیلومتری شمال پادگان حمید بود خدمت محسن رضایی رفتم تا صحبتی با ایشان داشته باشم مشغول صحبت کردن با بی سیم و تلفن بود. متوجه شدم ناراحت است مرتب با بیسیم یا تلفن صحبت میکرد و دستور میداد. پرسیدم: «برادر محسن چه شده است؟ آهی کشید و گفت: «منافقین شهر کرند را تصرف کرده اند و با ادوات زرهی تا اسلام آباد جلو آمده اند. هنوز نیروی زیادی در مقابل آنها نداریم. ممکن است جلوتر هم بیایند! آقا محسن خیلی ناراحت بود. دیگر حرفی نزدم و از کاری که داشتم صرف نظر کردم. آن روزها همه تحت فشار بودیم.             •┈••✾❀🏵❀✾••┈• ادامه دارد @defae_moghadas ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 هر کاسه سهم دو نفر !! غذا خوردن اشتراکی در یک کاسه دو وجه داشت که ارتقاء وجه انسانی بود و روح عرفانی افراد. اوایل ورود به جبهه که با کسی هم‌کاسه می‌شدی، اول می‌رفتی سراغِ خوشمزه‌ها و گوشت‌ها، اما وقتی از محیط جبهه تاثیر می‌ پذیرفتی سعی می‌ کردی کمتر بخوری و اگر یک تکه گوشتی توی‌کاسه بود تا آخرِ غذا پاس‌کاری می‌شد..! ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 عملیات مرصاد ۵ ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ 🔸 ستون متجاوزان با تیراندازی پیوسته و با پیشروی خطی، پس از گذشتن از اسلام آباد به گردنه حسن‌آباد رسید که چند نفر سپاهی با آن ها درگیر شدند. منافقین آن‌ها را به رگبار بستند، اما یک نفرشان زنده ماند. این رزمنده در راه برگشت، سه اتوبوس از نیروهای لشکر ۹ بدر را می‌بیند و ماجرا را تعریف می‌کند. به این ترتیب رزمنده های عراقی مخالف صدام نخستین گروهی بودند که با منافقین درگیر شدند. در ادامه مسیر، نیروهای مردمی پراکنده و یگان‌ها نیز با دشمن درگیر شدند. منافقین، خوشحال از پیشروی‌‌های مقدماتی، شتاب زده راهی کرمانشاه می شدند. رادیو مجاهدین با ارسال پیام از مردم، خواست که زمینه را برای ورود آن‌ها آماده و جذبشان شوند. منافقین فاصله تنگه پاتاق تا چهارزبر (۳۴ کیلومتری کرمانشاه) را تا غروب همان روز طی کردند. در این تنگه به خط پدافندی لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) و دیگر نیروهای مردمی برخوردند. این خط پدافندی از بامداد ۵ مرداد ۱۳۶۷ سرآغاز مقاومت و درگیری سازمان یافته با دشمن شد. آرایش نظامی رزمندگان اسلام در  برابر منافقین پس از بستن راه پیشروی نیروهای منافقین در تنگه چهارزبر، قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا (ص) با هدف سرکوب و انهدام دشمن اقدام به طراحی و سازماندهی فوری یگان‌های رزم کرد. هوانیروز و نیروی هوایی ارتش نیز بیش‌ترین توانمندی خود را برای پشتیبانی خودی و بمباران ستون های نیروی دشمن به کار گرفتند. @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 مردی که خواب نمی‌دید/ ۹۵ خاطرات مهندس اسداله خالدی نوشته داود بختیاری ┄┅┅┅┅❀🧿❀┅┅┅┅┄ بسیجی ها و فرماندهانشان هم جنب و جوش و اضطراب زیادی داشتند. پیش درآمد عملیات با برنامه نمی‌خواند. دکترها کفری شده بودند. یک پایم تو بهداری بود و یک پایم تو کیوسک داروها. تا جارویش نزدم بیرون نیامدم. صدای راننده بلند شده بود. هوار می‌کشید. - رفتن تو شب خطرناک است. نباید به تاریکی بخوریم. جزء آخرین نفرهایی بودم که سوار آیفا شدم. زورچپانی چنان که چیزی‌نمانده بود استخوانهای پیر شده ام خرد شوند. چنگ انداخته بودم به حفاظ پشت تا کله معلق نشوم. تو جاده از اردوگاه بیرون زده بودیم. چیزی تو دلم پایین ریخت. دل تنگ شده بودم. دیدن آنجا عادتم شده بود. برایم سخت بود روزی نیم ساعت اطراف چادر نماز خانه و چادر خودم می‌پلکیدم. با آن که سرعت لاک پشتی آیفا تو جاده باد گرم را به صورتمان می‌زد. سر تا پا خیس عرق بودیم. آفتاب خمانده بودتمان. صدا از کسی در نمی آمد. انگار شب بود و همه ترس از دشمن داشتند. سکوت پهن شده بود تو جاده. گاهگاه رودخانه گاوی سروصدا راه می انداخت. حتی عراقی‌ها هم لالمانی گرفته بودند. انگار موقع چرت بعد از ناهارشان بود. گلوله برایشان مثل پول خرد می‌ماند. اضافی اش را سوت می‌کردند تو رودخانه. آیفا کشیده بود تو شانه خاکی جاده که آسمان دل ترکاند. انفجار مهیب‌تری زمین و آسمان را لرزاند. با فریاد فرمانده پریدیم پایین. رو هم و کنار هم سینه خیز شدیم. تو خاکی مانده بودیم کجا سنگر بگیریم. دویدیم طرف رودخانه. چند گلوله درست در چند متری مان تو رودخانه کوبیده شد. آب سینه کشید به آسمان. انگار آتش زده بودند. زبانه‌های آتش را می‌شد میانشان دید. خیس از آب و عرق دویدیم تو جاده. جاده به مار زخمی ای می‌ماند. سر تا پایش را گلوله زده بودند. به سینه افتادم تو یکی از سوراخهای گنده و کم عمق. هواپیماهای جنگی از بالای سرمان گذشتند. به دقیقه نکشید که زمین با صدای خفه‌ای لرزید. عسگری فریاد کشید - هرمزآباد را زد ... کار هر روزشان است. فکر کردم هرمزآباد مگر چه قدر وسعت دارد که هر روز می کوبندش. تصویر خانه‌های زخم و زیلی و تل شده تو سرم جمع شد. مثل عکس مچاله شده، چند دقیقه ای که به نظر کش آمده بود در سکوت گذشت. با فریاد عسگری دویدیم طرف آیفا و از حفاظ‌ها بالا کشیدیم. جا بیشتر از موقع سوار شدنمان بود. به خیالم رسید یکهو وزن کم کرده ایم. •┈••✾○✾••┈• ادامه دارد کانال حماسه جنوب/ ایتا @defae_moghadas ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 نوحه خوانی حاج مرتضی حیدری در جبهه های حق علیه باطل (دفاع مقدس) ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ هر شب با یک کلیپ دیدنی @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂