شاید یک قسمت بیشتر نمونده باشه
تلاش داریم در ارتباطی که با سردار خواهیم گرفت گپ و گفتی با ایشون داشته باشیم
دوستانی که این خاطرات رو خوندن میتونن سوالات و مطالب خودشون رو بفرستند تا با ایشون مطرح کنیم
🍂 عملیات کربلای ۴ همانند دیگر عملیات ها، هم موفقیت در خود داشت و هم عدم الفتح.
شاید از جنبه هایی بتوان گفت، این عملیات از عدم الفتح هایی بابرکتی بود که توانست در پیروزی عملیات سنگینی چون کربلای ۵ تاثیر مستقیمی داشته باشد. آنهم از جنبه زمینه سازی غافلگیری دشمن و نیز لو رفتن منطقه قابل نفوذی در شلمچه که توسط ۱۹ فجر شیراز شکسته شد و پیشروی هایی در آن صورت گرفت و موانع شکننده آنرا بخوبی نمایان ساخت.
از دیگر محورهایی که نمره قبولی در عملیات کربلای چهار کسب کرد، محور جزیره مینو روبروی تصفیه آب در جزیره سهیل در سمت راست محور لشکر ۷ ولی عصر (عج) با سه گردان (کربلای اهواز، بعنوان خط شکن، جعفرطیار اهواز و حمزه سیدالشهدای اندیمشک، بعنوان پشتیبان) که وارد منطقه شدند و پیشروی کردند و تلفات سنگینی بر دشمن وارد نمودند.
❅✾❅
بر آن هستیم تا با بازخوانی لحظه به لحظه عملیات این گردانها، به خلاصه ای از جریانات و اتفاقات شب و روز این عملیات بپردازیم .
با توجه به شور و حال موجود در این روایات، توصیه می گردد از دعوت دیگر دوستان خصوصا جوانان و نوجوانان غافل نشویم و پای آنان را به این روایات باز کنیم.
همراه باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#کربلای_چهار
کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس
@defae_moghadas 👈لینک عضویت
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 کربلای چهار
در گذر عملیات
دکتر کربلایی - جانشین گروهان غواص
┄┅═✼✦✦✼═┅┄
آموزشهای غواصی آموزشهای بسیار سختی بود. باید با لباس غواصی و فین ابتدا نرمش و ورزشهای مربوطه انجام می شد و بعد وارد آب می شدند.
ابتدا با لباس غواصی و بعد با وزنه و بعد از آن با وزنه و اسلحه و بعد با وزنه و اسلحه و لایف ژاکت .
وقتی لباس غواصی پوشیده میشد بدون وزنه و اسلحه روی آب می ماندیم و خودشان کار لاوژاکت را می کردند و وقتی که وزنه می بستیم، حکم مهماتی را داشت که بعدا می بستیم. این وزنه را گذاشته بودند که تداعی وزن مهمات باشد. به هر حال وقتی وزنه و اسلحه می بستیم دیگر نمی توانستیم خود را روی آب نگه داریم و باید حتما پا می زدیم تا روی آب بمانیم.
از دیگر کاربردهای لایف زاکت این بود که اگر کسی زخمی یا شهید میشد، بوسیله آن روی آب نگه داشته میشد .
این تمرینات، تمرینات بسیار سنگینی بود .
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#کربلای_چهار
کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس
@defae_moghadas 👈لینک عضویت
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂 کربلای چهار
در گذر عملیات
دکتر کربلایی - جانشین گروهان غواص
┄┅═✼✦✦✼═┅┄
ظهر امروز نماز خواندیم و بصورت خلاصه ناهاری خورده شد.
باید هر چه زودتر غواصها آماده رفتن به جزیره مینو می شدند.
لباس های غواصی در کیسه های مخصوص قرار گرفت تا نیروهای غواص بهمراه خود به نقطه صفر ببرند.
در این لحظات نقشه عملیات توسط برادر سیادت از طرف قرارگاه کربلا برای حاج اسماعیل فرستاده شد.
او در حالیکه کاملا آماده بنظر می رسید درب مقر گردان آمد و بعد از گرفتن نقشه، نگاهی به آسمان انداخت و آرام زیر لب گفت:"خدایا! میدونم که عملیات لو رفته ولی ما مکلفیم به انجام وظیفه"
نیروهای غواص آماده حرکت به طرف جزیره مینو و نقطه رهایی شدند تا در زیر ساختمان بتنی دیریفارم یا همان تصفیه خانه آب مستقر شوند.
شرح عکس: نمای منطقه عملیاتی کربلای ۴، روبروی جزیره مینو در غروبی غمگین
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#کربلای_چهار
کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس
@defae_moghadas 👈لینک عضویت
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
10.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 لحظات وداع رزمندگان
در شب عملیات کربلای چهار
🔸 گردان کوثر
لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع)
سوم دی ماه ۱۳۶۵
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#کلیپ #نماهنگ #کربلای_چهار
کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس
@defae_moghadas 👈لینک عضویت
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
🍂
🔻 هنگ سوم | ۵۴
خاطرات اسیر عراقی
دکتر مجتبی الحسینی
┄═ ◍⃟🌺 ◍⃟🌸 ◍⃟🌻═┄
🔸 - جيش الشعبی: این همان نیروهای مردمی است که در دهه هفتاد توسط بعثی ها ایجاد گردید که وظیفه اصلیشان در حفظ موجودیت رژیم حاکم خلاصه میشد. این نیروها اوایل جنگ در مناطق مرزی، پشت سر واحدهای نظامی مستقر در خطوط مقدم به ویژه در پاسگاه های مرزی ایران استقرار می یافتند. در اوایل ژوئن ۱۹۸۱ نیمه های خرداد ۱۳۹۰ جمعی از این نیروها به مدت محدود در خطوط مقدم فعالانه شرکت کردند. اولین گروه از نیروهای جیش الشعبی از ناحیه آل بدیر بودند که به فرماندهی مدیر یک دبیرستان اوایل همین ماه به محل استقرار هنگ ما قدم گذاشتند. این گروه از عده ای دانش آموز، معلم و استاد تشکیل یافته بود. از آنجایی که جیش الشعبی مجموعه ای از غیر نظامیانی بود که به طور سطحی و فشرده با کاربرد سلاحهای سبک آشنا میشدند، از نظر رزمی در سطحی بسیار پایین قرار داشتند. مضافاً به اینکه پرسنل ارتش آنها را بازوی مسلح حزب به حساب آورده و بدیده نفرت به آنان نگاه می کردند. این عوامل موجب میگردید که جیش الشعبی از توان رزمی قابل توجهی برخوردار نگردند و تجربه جنگی مطلوبی نداشته باشند. در نتیجه نیروهای آنان در حین عملیات خسارات سنگینی متحمل می شدند. جيش الشعبی های ناحیه آل بدیر از ۱۵۰ نفر تشکیل یافته بودند. فرمانده هنگ ما آنها را در خطرناکترین نقطه جبهه که در طول شبانه روز در برد توپخانه و واحدهای تک تیرانداز ایران قرار داشت، مستقر کرد. به همین دلیل هر روز در حین ساختن سنگرها دو ـ سه نفر از آنان و چند نفر دیگر جراحات شدیدی بر میداشتند. این در حالی بود که در دو ماه گذشته حتی یک سرباز از هنگ ما کشته نشده بود.
آنها طی یک هفته اقامت در جبهه مسائل زیادی برای ما بوجود آوردند. به طور مثال در یکی از شبها هنگامی که گروهان یکم در معرض گلوله باران خفیف یک واحد گشتی - رزمی ایرانی قرار گرفت، افراد جیش الشعبی از خط مقدم فرار کردند اما در پشت مواضع گروهان یکم دستگیر و در میان تمسخر و خنده افراد هنگ به خط مقدم بازگردانیده شدند. واقعیت این است که جیش الشعبيها افرادی غیر نظامی بودند که رژیم آنها را صرفاً برای روشن نگهداشتن تنور جنگ به جبهه می آورد.
۳ - اکیپ هنری
در سحر گاه اواخر ژوئیه ۱۹۸۱ / اوایل تیر ١٣٦٠ معاون هنگ، سروان محمد جواد از من خواست ضرورت نظافت، اصلاح صورت و استعمال عطر را به کلیه افراد واحد سیار پزشکی ابلاغ کنم. از این درخواست تعجب کرده و پرسیدم: «شوخیات گل کرده؟» پاسخ داد نه این یک دستور نظامی است که از سوی فرمانده نیپ صادر شده است.
گفتم بسیار خوب... موضوع چیست ؟
گفت: هیئتی از هنرمندان مرد و زن از جمله آواز خوان مشهور میاکرم و هنرپیشه شذی سالم وارد منطقه ما خواهند شد.
با تعجب پرسیدم آنها به چه منظوری اینجا می آیند؟
گفت: به خاطر اجرای یک برنامه تفریحی برای ما.
افراد واحد سیار را احضار کرده موضوع را با آنان در میان گذاشتم. آن بیچاره ها که از شنیدن این مطلب هاج و واج مانده بودند، لباسهایی پاکیزه پوشیدند، ریشهایشان را تراشیدند و خود را معطر کردند. من طبق روال هر روز فعالیتم را آغاز کردم. به راستی ورود عده ای به ظاهر هنرمند ولی هرزه که رژیم بعثی آنها را برای خندیدن به ریش مردمانی ستمدیده اجیر کرده بود چه نفعی به حال ما داشت؟ نمیدانم، ولی هزاران نظامی منتظر ورود یک اکیپ هنری، جبهه و مرگ را فراموش کردند. وقتی به قیافه های افراد هنگ نگاه می کردم، نمیدانستم به حالشان بخندم یا گریه کنم. همه منتظران تا بعد از ظهر چشم به راه بودند، اما خبری از ورود اکیپ هنری نشنیدند. من برای خوردن شام به سنگر معاون رفتم. به او گفتم: با فرمانده تیپ تماس بگیر و از او بپرس اکیپ چه موقع وارد میشود؟
معاون جرات کرده و در این زمینه با سرگرد «ثامر العزیزی» افسر توجیه سیاسی قرارگاه تیپ تماس گرفت و به راحتی گفت: «هیئت برنامه ای در قرارگاه صحرایی لشکر اجرا نمود و به بصره برگشت.»
ستوان محمد جواد به افراد هنگ ابلاغ کرد که از حالت آماده باش بیرون آمده راحت باشند زیرا اکیپ بازگشته و دیگر نخواهد آمد. بعدها متوجه شدیم که اکیپ یک برنامه رقص و آواز در قرارگاه صحرایی لشکر پنجم واقع در ۲۵ کیلومتری پشت جبهه و در حضور افسران و فرماندهان اجرا کرده است. ظاهراً در پایان این برنامه سفره رنگینی هم چیده شد و با تهیه گزارش مطبوعاتی خبر آن در رسانه های تبلیغاتی درج گردید. در این گزارش آمده بود که هنرمندان از خطوط مقدم جبهه بازدید کردند و رزمندگان را مورد تفقد قرار دادند.
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#هنگ_سوم
نشر همراه با لینک
کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس
@defae_moghadas 👈عضو شوید
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂