السلام علیک یا جبل الصبر،یا زینب.س.
آدمی نبودم که پاپس بکشم،ازبچگی اینجوری بزرگ شدم،مادری بسیاااار صبور که مارو هیچوقت لوس و ننر بارنیاورد.همیشه میگفت دلم میخواهد جوری بزرگ بشید بتونید گلیمتونو از آب بکشید بیرون،روی پاهای خودتون بایستید،مشکلات تونو گردن بقیه نندازید،خودتون فقط وابسته ی خداباشید و تکیه گاه همه....اولین کربلایی که قسمتم شد تازه جنگ آمریکا و عراق تمام شده بود.من و همسرم واسما هفت ماهه که هنوز پابه دنیا نگذاشته بود،علیرغم تمام مخالفتهاراهی شدیم.هرکی امتو کاروان متوجه میشد شروع میکرد سرزنش.با اتوبوس اینهمه راه....تازه مرز هم دست منافقین بود..واون سفر شد شروع سفرهای کربلای ما با بچهها..اولین اربعین مرز زمینی ایران بسته بود،سال ۸۹،با دوتا از بچه ها رفتیم سوریه،دست بوسی عمه جانم و بعد زیارت اربعین....و اینچنین بود به لطف اربابم فرزندانم توراه شما قد کشیدند..همه آرزوشون سفر اربعینه...عبدالرضام نه سال زائر اربعینه و امسال....آقا....#تو_خیلی_وقته_آرزومی
ما این روزا راه آشنای طریق و عمود و خیمه ایم...😭
نذر کرده بودم و دعای همیشگیم توراه این بود بهترین خاطره برای بچه ها رقم بخوره و....به کرم و لطف آقا همین شد.برگشتیم هرروز صبح کالسکه های عروسکها رو میاوردن و کوله هاشونو مینداختن و میگفتن بریم کربلا...و من اون لحظه نمیدونستم خداروچه جوری شکر کنم،وقتی دیدم عبدالحسین شش ساله م وقتی فهمید امسال محرومیم و نمیریم اشکهاش ریخت😭🥺
#من_از_کودکی_عاشقت_بوده ام
#بشمار_مرا_در_صف_عشاق_فقیرت
#اربعین_۹۸_با_پنج_فرزندم
#دهکده_تربیت
https://eitaa.com/joinchat/3093168564Cd4be4c23ed