eitaa logo
محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی فانتزی عسل طبیعی درمانی گون کوهی ارزان ارگانیک اصل تهران
960 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
14 فایل
آیدی ثبت سفارش: @taranom_sa . محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی لاک ریمل رژ لب فانتزی عسل طبیعی درمانی اصل گون کوهی جدید ارزان لوازم ارایش ارایشی آرایش آرایشی گیاهی ارگانیک دخترانه فانتزی کیوت ارزان ارگانیک ارزون کم قیمت معتبر ایرانی خارجی
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی) ♦️به روایت جهاد مغنیه در سال 1991 در در خانواده ای مبارز متولد شد. جهاد چهارمین فرزند از خانواده است او یک خواهر و یک برادر به نام های فاطمه و مصطفی داشت. جهاد عالیه را در رشته مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت یکی از بهترین دانشگاه های خاور میانه شروع کرد و تنها یک درس باقیمانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای نائل شد💓 در طول سالهای داخلی سوریه، الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساخت های جولان را بدست گیرد و پایگاه مهمی در آنجا دایر کند که مسئول اول این پایگاه مغنیه پسر عماد مغنیه بود که در سال 2008 در توافق تبادل اسراء میان اسرائیل و حزب الله آزاد شد... اولین بار وقتی مردم با چهره ای جهاد آشنا شدند که او در مراسم ختم والده شرکت کرده بود درست پشت سر سردار ایستاده بود و به مهمانان خوشامد میگفت گاهی شانه های سردار را میبوسید و سردار گاه برمیگشت و با او نجوا میکرد رابطه ی صمیمانه با این جوان او را در کانون توجهات قرار داد... بر اساس اعلام حزب الله لبنان در ژانویه 2015 سالروز پایان جنگ22 روزه و شکست اسرائیل در این جنگ گروهی از رزمندگان حزب الله در حین بازدید از شرکت های سوریه، مورد حمله موشکی اسرائیل قرار گرفتند و به مقام والای شهادت رسیدند... این بزرگوار نیز در بین آنان بود... 🇮🇷http://eitaa.com/joinchat/3715497990C8568bad91c
محصولات ارگانیک خرید لوازم ارایشی ارایش گیاهی فانتزی عسل طبیعی درمانی گون کوهی ارزان ارگانیک اصل تهران
🌱:)
°••🍃🌸♥️↻ ° ‌ وقتی نیروی زمینی بود، زمان ماهها بود که نیامده بود. دلم برایش، برای دیدنش، برای صدایش، لک زده بود... یک روز دیدم در می زنند رفتم دم در، دیدم چند نفرند. یکی شان گفت: "منزل جناب سرهنگ شیرازی اینجاست؟" دلم ریخت، گفتم:"من خانمش هستم" گفت:"از طرف جناب سرهنگ برایتان پیغام آورده ایم" یک داد دستم. اصلا نفهمیدم پاکت را چطوری گرفتم. گفتم:" شده؟" یکیشان گفت:"نه این پاکت را دادند و گفتند به دست شما برسانیم" و خداحافظی کردند و رفتند.. آمدم توی حیاط، از سرم افتاد پاکت را باز کردم و دیدم‌یک در آن است،با یک انگشتر نوشته بود:"برای تشکر از زحمتهای تو، همیشه دعایت میکنم..." نفس راحتی کشیدم و توی چشم هایم جمع شد... 🙃 🌱 ♥️ ••• ﴾🍃؎🧡﴿…🌸⇩⇩ @mohasebe
 این طفل عجب غمی به سیما دارد... انگار هوس دیدن بابا دارد... نازدانه شهید 📎صبوری دل خانواده های معظم شهدا صلوات 🕊@ghasemiun.🏴
✍میانه نبرد بودیم ؛ در حمله بوکمال. از منطقه T2 به T3 رسیدیم . همان جا بودیم که حاجی سخنرانی کرد و گفت؛ کمتر از دو ماه دیگر اثری از داعش باقی نخواهد ماند . نشسته بود نوک خط روی خاکریز؛ ‌دفتری جلویش باز بود . زینبیون از این طرف برید ، حیدریون از این طرف و شما هم از وسط بزنید . بچه ها به صدا در آمدند که انتحاری ها امانشان را بریده ، از شدت انفجارهایشان گوش هایمان خونریزی کرده ، چشم هایمان تیره و تار میبیند . حاجی یکپارچه غیظ شد ! «پورجعفری! برو تفنگ منو از توی ماشین بردار بیار خودم میرم.» جان بچه ها بود و فرمانده‌شان! نه نیاوردند روی حرفش و زدند به خط دشمن. 📚منبع : کتاب سلیمانی عزیز 🕊@ghasemiun.🏴
🌹🌹🕊🌷🕊🌹🌹 آنها را دوست نداشتنـد ... برایشان بود ، و جهـــــــاد ، راهِ رسیدن به خدا را ، برایشان هموار مےڪرد ... 🌹🌹🕊🌷🕊🌹🌹
2.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺‏انتشار خبر نسل کشی با آنفولانزا از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران! 👌به مراحل حساس بزرگترین بیولوژیکی نزدیک می شویم. ‌‌✔️کاݩاݪ_ݥڪتب_حاڃ_قاسم [ ]••♡ 🇮🇷͜͡❥[@ghasemiun.🕊]