eitaa logo
دلبرکده
30هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade 🚨تبادل، تبلیغات نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌙حلول ماه ربیع الاول بر همه شما عزیزان مبارک باد 😍🌸🌺🌸 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #فیروزه_خاکستری110 #روز_از_نو سوز آنژیوکت او را به هوش آورد. _خوبی؟ فرانک خواهرته؟ ده بار
امیر جلو آمد: _خانم خواهش می‌کنم آروم باشین، اجازه بدین با هم حرف بزنیم. این کاری که می‌کنید به نفع هیچکس نیست. آرزو به او زل زد: _جنابعالی کی باشن؟! امیر سرش را تکان داد و کنار رفت. فرانک دندان‌هایش را به هم فشار داد: _ببینم وقتی داداشت می‌زد خواهرم و بچه‌هاش رو سیاه و کبود می‌کرد، شما کجا بودی؟! آرزو چشم‌های آرایش کرده‌اش را گرد کرد: _خفه می‌شی تو؟! _حرف دهنت رو بفهم. خواهر و برادری این مدلی هستین؛ هر چی بهتون احترام می‌ذاریم، گستاخ‌تر می‌شین. شهنام فرانک را عقب کشید. امیر تلاش کرد قضیه تمام شود: _فیروزه رو ببرین تو اتاق با این دهن به دهن نشین. می‌افته به لج، کار کش پیدا می‌کنه. فرانک با حرص گفت: _غلط کرده نکبت عوضی. زندگی خواهرم رو به گند کشیدن دو قورت و نیم‌شون هم باقیه. اخم‌های امیر در هم رفت. رو به شهنام گفت: _اگه نمی‌تونه ساکت باشه لطفاً ببرش خونه. آرزو به یاشار و ایمان دستور داد: _زود باشین از صحنه عکس و فیلم بگیرین ببینم. خودش نشست و دوباره به سر و سینه‌اش کوبید. پلیس بعد از چهل و پنج دقیقه رسید. کولی بازی آرزو شدیدتر شد: _آغا می‌گن داداش بدبختم خودش خودش افتاده رو این میز و ضربه مغزی شده و شیشه رفته تو نخاعش ناکارش کرده. آخه کدوم عقلی این حرفا رو قبول می‌کنه... سرکار پس بازجوییش نمی‌کنید؟! صد در صد خودش داداشمو کشته. نمی‌خواین عکس بگیرین از صحنه؟! _خانم لطفاً عقب وایسید. پلیس یک گزارش از صحنه نوشت. رو به یاشار و ایمان گفت: _شما بهتره اول شکایت کنید،بعد هم از مراجع قضایی شکایت‌تون رو پیگیری کنید. یاشار و ایمان به دنبال مأمور انتظامی بیرون رفتند. آرزو چشمانش را ریز کرد و به امیر خیره نگاه کرد: _بهش بگو بالای دار می‌بینمت. بعد از رفتن خانواده امید، همه مشغول تمیز کردن خانه شدند. امیر خواست با فیروزه بیشتر حرف بزند. داخل آشپزخانه نشستند. _برای اینکه بتونم به تو و سینا کمک کنم... با شنیدن اسم سینا، فیروزه از جا پرید: _چی کار به سینا داری؟! من کشتمش. داشت منو می‌کشت... همه هاج و واج به او نگاه کردند. اشک‌های فیروزه سرازیر شد و امیر جلوی چشمش تار شد. با دو دست گلوی خودش را گرفت: _گلوم رو گرفته بود. دنیا رو تموم شده دیدم. یه لگد بهش زدم. پرتش کردم. افتاد رو میز... بلند بلند گریه کرد. فرانک از وسط سالن با صدای پر از بغض به طرف او آمد: _خیلی خوب کاری کردی خواهرم خیلی خوب کاری کردی. شانه‌های فیروزه را گرفت و همراه او گریه کرد. رؤیا با چشمان پر اشک به آشپزخانه رفت. با دست لرزان یک پارچ آب قند درست کرد. _ببین فیروزه با این رفتاری که اینا داشتن ما باید منتظر هر چیزی باشیم. من نمی‌خوام توی دلت رو خالی کنم اما اگه قاضی پرونده دستور بده ممکنه بیان ببرنت... فرانک به تندی پرسید: _چی می‌گی امیر کجا ببرنش؟ فیروزه فقط از خودش دفاع کرده. _به هر حال تا مراحل پرونده طی بشه ممکنه یه چند وقتی... تحت نظر باشه. امیر نفسش را بیرون داد: _ تازه فیروزه به مأمورا گفته خبر نداره چطور امید افتاده. اگر بفهمن دروغ گفته که بدتر هم هست. فیروزه سرش را بلند کرد. امیر نگاهش کرد: _اگر از اول راستش رو گفته بودی می‌شد بگیم از خودت دفاع کردی اما الان باید رو حرف خودت بمونی... لب‌هایش را به هم فشار داد و دست داخل موهایش کشید: _هر چند... ادامه حرفش را خورد: _ من برات یه وکیل خوب می‌گیرم ان شاءالله بخیر بگذره. رؤیا یک لیوان آب قند جلوی امیر گذاشت: _آقا امیر حالا تکلیف مراسم چی می‌شه؟! هنوز امیر جواب نداده بود که فیروزه به سرش کوبید: _مراسم تو سر من بخوره که مردنش هم واسه من بدبختیه! امیر آرام رو به رؤیا گفت: _احتمالا عقب بیوفته!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 ؛ ماه حیات و زندگی👌 💠«بعضی از اهل معرفت و اهل سلوك معنوی معتقدند كه ماه ربیع‌الاول، به معنای حقیقی كلمه، ربیع حیات است، ربیع زندگی است؛ زیرا در این ماه، وجود مقدس پیامبر گرامی و همچنین فرزند بزرگوارش حضرت ابی‌عبداللّه جعفربن‌محمدالصّادق ولادت یافته‌اند و ولادت پیغمبر سرآغاز همه‌ی بركاتی است كه خدای متعال برای بشریت مقدر فرموده است.» مقام معظم رهبری ۱۳۹۱/۱۱/۱۰ ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
دلبرکده
#ارسالی_مخاطبین ⁉️همسرم اهل تفریح نیست... 💢برای حل این مشکل دوستمون چه پیشنهادی دارید؟ ♨️اینجا به
ممنون که در چالش ها شرکت میکنید و نظراتتون رو برامون مینویسید🙏☺️ برخی دوستان هم در پاسخ به این چالش ،گفتن که همسر ما هم اهل تفریح و مسافرت نیست... در ادامه‌نکاتی رو خدمتتون عرض خواهیم کرد که ان شاالله براتون مفید باشن🙂❤️ ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم♥️ خودرادرحصارعادت‌پیچیده‌ایم و نبودنت‌ رابه‌تماشانشسته‌ایم! درحالی‌که‌همچنان‌در دعای‌عهد‌ زمزمه‌می‌کنیم:-وَبَیْعَةً‌لَه‌فی‌عُنُقی- گفتم‌بیعت.." یادامام‌حسین‌افتادم... یادڪوفیان‌وامامی‌که‌ تنھا ماند" وما ... 🌷سلام صبحتون مهدوی 🌷 ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#ارسالی_مخاطبین ⁉️همسرم اهل تفریح نیست... 💢برای حل این مشکل دوستمون چه پیشنهادی دارید؟ ♨️اینجا به
. سلام به گل بانو های عزیز🌷 روز آدینتون بخیر😍 💡در پاسخ به این پرسش شما؛ ابتدای سخنمون مثل همیشه عرض میکنیم که حتما به سراغ شناخت طبع خود و همسرتون برید. ✅شناخت ویژگی های شخصیتی که از طبع همسرتون سرچشمه داره ، به سازگاری و همراهی بیشتری خواهد انجامید👫 بانوی عزیز! 💡در واقع همسرت اهل تفریح هست! اما تفریحاتش مختص خودشه یعنی تعریفش از تفریح متفاوته‼️ او ممکنه تفریح رو در خطاطی کردن، فیلم سینمایی یا مستند دیدن و... تعریف کنه اما تو تفریح رو درگردش کردن توی طبیعت بدونی... 💡بهتره با هم راجع به این مسئله، واضح و دوستانه صحبت کنید اینکه چه چیزی برای شما و او مفرح هست؟ چه کارهایی را تفریح میداند؟ با چه اشخاصی و در چه مکان هایی دوست دارد وقت بگذراند؟ و... 🧩مثلا با هم قرار بگذارید که این هفته برای تفریحی که تو علاقه داری وقت میگذاریم و هفته ی بعدی تفریحی که من یا بچه ها علاقه مندند. 💡از طرفی میتونید تفریح ها رو در هم تلفیق کنید😄 چطوری؟😉 مثلا در این مورد، با لوازم خوشنویسی آقا بردارید برید تو دل طبیعت🏖⛰ بعد بچه ها به تفریحشون بپردازن شما از طبیعت در کنار همسرت لذت ببر و درکنارت هم آقا خطاطی کنه😍 💡یادتون باشه هیچ وقت در مقابله با کاری که همسرتون انجام نمیده❌ لجبازی نکنید شما میبینی آقا نمیاد تفریح بچه ها رو میبری خونه مادرت؟! خب باعث میشه که آقا به این روال عادت کنه😊 ممکنه با خودش فکر کنه که خانم الآن مقداری غر میزنه و بعدش هم میره خونه پدرش سرگرم میشه و فراموش میکنه...🤭🤷‍♂ 💡راهکار بعدی؛ مفرح کردن فضای منزل از داخل خانه هست. روزهای تعطیل اگر امکان بیرون آمدن ندارید و همسرتون همراهی نمیکنه میتونید یک کار تفریحی داخل منزل متناسب با سلیقه ی خود و خانواده انجام بدید و کلی بخندید و انرژی بگیرید🧨 مثل انواع بازی های خانگی🔫 ، پخت یک غذا ویا کیک جدید و خوشمزه 🥧🥘، بردن وسایل گردش در حیاط یا تراس منزل⛺️ و... 💡و پیشنهاد آخر ما هم؛ همراهی با علایق همسر برای شکستن دیوار دفاعی اوشان هست😁 یعنی چی؟ مثلا شما هم میتونید در صورت علاقمندی خطاطی را ازش یاد بگیرید و شروع کنید به خطاطی در کنار همسر📜🖋💁‍♀ ❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎@delbarkade