eitaa logo
💕دلبرونگی💕
110.4هزار دنبال‌کننده
31.8هزار عکس
664 ویدیو
10 فایل
کانال دلبرونگی همسرداری، سیاست زنانه، تجربیات زنانه...💕🌸 ارسال تجربیات 👇🏻 @FATEMEBANOOO لینک کانال جهت ارسال https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 تبلیغات ما👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3365863583C9d1f0a5b90
مشاهده در ایتا
دانلود
💕دلبرونگی💕
🍃🌸🍃 درجواب خانمی که گفتن همسرشون موقع خواب زیادلباس میپوشن که 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸 سلام به فاطمه بانو ودوستان خوب مجازی. درجواب خانمی که گفتن همسرشون موقع خواب زیادلباس میپوشن که باعث عرق شدید وبوی نامطبوع می‌شود اینکه ممکنه مشکل کمبود ویتامین یامشکل تیروییدباشندبا مراجعه به پزشک وازمایش مشکلشون برطرف میشه انشاالله. 🌺🌺🌺🌺 درجواب که مادری که نگران دختر کلاس ششمی هستند که پریودیش نامنطمه نگران نباشن دخترمنهم این مشکل براش پیش اومد با مراجعه به ماما خوب شد خانم دکتر علتش رو کم‌خونی اعلام کرد که بمصرف دارو مشکلش برطرف شد. انشاالله همه دوستان به آرامش کامل برسند.🌷 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🔻به نیت گلوی خشکیده شش ماهه امام حسین (ع)؛ در تهیه شیرخشک کودکان بی گناه لبنان شریک باشید 🔹با کمک شما مردم عزیز و هماهنگی مجموعه شباب‌المقاومة با حزب‌الله لبنان در بیروت در حال تهیه‌ ۳۰هزار شیرخشک برای نوزادان آواره هستیم؛شما نیز در این کار خیر بزرگ سهیم باشید.🌹 🔹جهت کمک به تامین شیرخشک نوزدان و امور اجتماعی مربوطه کمک‌های خود را به بنام «جبهه جهانی شباب المقاومة» به این شماره کارت واریز نمایید👇👇
6037997750004344
🔸کانال رسمی شباب المقاومة👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3545694224Ccf85b685fb
🍃🌸🍃 از خواب همسرش میگه 🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🌸🍃 از خواب همسرش میگه 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸 سلام فاطمه بانوجان ممنون بابت کانال زیباتون من هم یکی ازمعتادین کانال هستم😃 راستش چندسال پیش مادرشوهرم به رحمت خدا رفتن حالا خواهرشوهرم خواب مادرشون رودیده که داشتن ماهی میپختن ودست میبره توی زنبیل وبه خواهرشوهرم یک ماهی بزرگ میده، بهش میگه ببربده به عروسمون که من باشم، اسمه منومیاره ،حالا نگران شده منم خواستم ببینم اگه کسی تعبییراین خواب رومیدونه بهم بگه ممنون میشم 🧡 منم باشم مادرگل دخترام🥰🥰 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🌸🍃 خبر کوتاه بود و سنگین... صبح روز عروسیم بود که گفتن شوهرت....👇🏻 شروع دلانه ی زیبا.... 🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🌸🍃 خبر کوتاه بود و سنگین... صبح روز عروسیم بود که گفتن شوهرت....👇🏻 شروع دلانه ی زیبا.... 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸 اما با حرف زبیده مبنی بر اینکه اون شب خاص اونجا نیستن خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم. اون شب من و جمشید مهربانم مال هم شدیم و چقدر جمشید عاشق بود و چقدر نشون میداد که منو دوست داره و واقعا هم همینطور بود. توی تمام این سالهایی نابینا شده بودم خیلی ها یا از روی ترحم یا از روی کنجکاوی و یا از روی حسادت و کینه بهم یاد آوری میکردن که چشمم مشکل داره و نا خواسته تمام زیبایی من رو زیر سوال میبردن و نمیدیدن اما جمشید اون شب با ذوق تمام وجود من رو محبت میکرد و میگفت تو زیبا ترین دختری هستی که در تمام عمرم قلبم رو بهش هدیه دادم؛ میگفت و منو بیش از پیش عاشق خودش میکرد. روز بعد، اول صبح قاصد خانواده پدری ام رسید. خواهرم عقیله به همراه سید عادل پسر عموم همراه شوهر و بچه های عقیله اومده بودن برای آوردن حلوای عروسی(کاچی). رسم بود حلوای عروس رو خانواده خودش صبح عروسی بیارن. تقه ای به در خورد و منی که اصلا خوابم نمی اومد چون عادت نداشتم این وقت صبح بخوابم اما جمشید مهربونم غرق خواب بود و یادم اومد شب قبل بهم گفته بود این چند وقت از درد دوری من خواب به چشماش نیومده. دلم نیومد بیدارش کنم پس خودم چارقد به سر رفتم پشت در و دیدم زبیده خانم مادر جمشید به اضافه سید عادل و عقیله با حلوای کاچی اومدن. تعارف کردم که زبیده بانو گفت دی(مادر) کو شوهرت؟! با لبخند گفتم خوابه که زبیده زیر لب چیزی گفت و بعد اروم گفت برو بگو بیاد. به سرعت رفتم و جمشید خواب آلود سریع دستی به سر و روش کشید و اونم وارد شد و خیلی زود آفتاب هم اومد و زبیده خانم با چشم اشاره کرد چایی و صبحانه برای ما و مهمون ها بیاره که آفتاب هم خیلی فرز و سریع رفت بیرون برای انجام امور محوله. عقیله کمی باهام حرف زد و پرسید از شوهرم که من اطمینان دادم همه چی عالی هست و اونم زیر لب شکری کرد و بعد از ساعتی هم رفتن اما گفتن برای واطلبون میان و رفتن. چقدر حس خوبیه که توی اوج خوشبختی باشی، در کنار عشقت. از اون روز دو روز دیگه ام گذشت و تمام این سه روز من و جمشید از خونه بیرون نزدیم چون رسم بود که تا سه روز عروس و داماد باید از نظرها پنهان باشند تا چشم نخورن، سر سه روزه هم قشون ایل من برای واطلبون اومدن. واطلبون رسمی بود که توی اون عروس و داماد و همچنین خانواده داماد رو سه روز بعد از عروسی دعوت میکنن. توی تمام مدت اون سه روزه بی بی زبیده اجازه هیچ کاری رو به من نداد و گفت حق نیست تازه عروس کار کنه و شهناز و آفتاب تو دستش بودن و هرکاری بود اونها انجام میدادن. 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🌸🍃 برای بلور 🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🌸🍃 برای بلور 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸 سلام عزیزم لطفا این پیام روبزار من تعجبم ازکسانی که پیام میدن وبلور رومتهم میکنن و رضا وبهار رو مظلوم نشون میدن من خودم آدم خیلی منطقی هستم وهمه چیز روازدریچه انصاف میبینم عزیزان درسته که ابتدا بلور مقصر بود تاجاییکه رضا با بهار ازدواج کرد کاملا درست بود ورضایت حق داشت وبلور هم به انداره کافی تنبیه شد اما ادامه ماجرا هیچ ربطی به خبط بلور نداشت چون اگر بلوری هم نبود بهار مشکل داشت ونمیتونست مادر شه دراین صورت رضا یا باید قید بچه رومیزد یا زن می‌گرفت ازاین جا به بعد . ربطی به بلور نداره بلکه بهش ظلم هم شده یعنی رضا و مادرش یعنی عمه خانم ازبلور سو استفاده کردن وظلم بزرگی درحقش رواداشتن نگید عمه بلور براش زحمت کشیده من خودم عمم کجا دلم میاد ازبچه برادرم سو استفاده کنم یادتون رفته ابتدای داستان بلور گفت که عمم دوست نداشت برای پسراش منو بگیره اما هی میگفت ت چیزیت نیست خواستگار برات پیدا میشه عزیزم این یعنی دورویی یعنی منافق بودن یعنی عمه هیچ وقت بلور رودوست نداشت فقط بهش ترحم می‌کرد رضا موجود تهوع اوریه همینطور بهار خصوصا زمانی که اسم مادر بچه ها روتوشناسنامه بهار زد اینم میخواین توجیه کنید واقعا که چقدربی انصافید 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🌸🍃 تجربه خانوم کانالمون 🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🌸🍃 تجربه خانوم کانالمون 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸 سلام من میخوام یه سوال ازهمه بپرسم‌ قابل‌توجه‌اونایی که میگن دنیا دارمکافاته‌ بنظرم‌اینا‌همش خرافاته میدونیدچرا‌ چون‌بابای‌شوهرم‌‌ثروتمنده تا‌دلت‌بخواد‌زمین‌مغازه‌داشت هم ارث پدری‌بهش‌رسیده هم خودش قدیم خیلی تلاش کرده زمین‌های زیادی خریده شوهرمن‌پسرکوچیک‌خانوادس‌ بسیار‌مهربان‌خوش‌اخلاق‌بسیار باایمان همیشه‌نماز‌اول وقت کمک‌به‌‌فقیران درحد‌توانش‌تاجایی‌که‌‌بتونه‌کمک‌‌میکنه بسیارچهره‌ نورانی‌داره‌‌ نمیگم‌ هرکی خوشگله‌‌یاچهرش‌نورانیه‌ادم‌خوبیه نه اصلا اینطورنیس‌ اما شوهرمن‌ بیش ازحدنورانیه‌چهرش‌ چراچون‌ خیلی‌خیلی پاکدامنه‌ چهرش مثل ماه میدرخشه‌ غریبه‌ای که شوهرمو‌ میبینه هرگز باورش نمیشه شوهرمن‌ پسر این خانوادس‌ حتی‌ خانواده خودشونم میگن داداشمون‌ چ‌زیبا‌ چون قیافش رفتارش‌ کردارش همه چیش ازخانوادش فرق میکنه کل فکو‌ فامیل از پاکی‌ونجابت‌شوهرم‌باخبرن‌ خداشاهده ازخونه‌که بیرون‌میریم همه دخترا چشم‌ازش برنمیدارن‌ اما این محل نمیزاره ایناروگفتم‌که بدونید چقدر ادم‌خوبیه‌شوهرم‌ خب پدرمادرشوهرم‌ بسیارشوهرمو‌ دوس داشتن‌بخاطر پاکیش‌ ولا یه جاری دارم‌ این‌جاری بی شرفم‌ شوهرم‌ میگفت از زمانی‌که این زن‌داداش پاگذاشت‌ توخانوادمون‌ میگفت بابام بی دلیل شد دشمنم‌ میگفت بارها وبارها دعاتوخونه‌ پیدامیکردیم‌ مادرشوهر کل خانواده شوهرم‌از جادوگری‌ جاریم‌ باخبرن‌ یه جادوگر‌به‌تمام‌معنا‌ پستو‌کثیف‌ این جاری بی شرف کل دارایی پدرشوهربا‌جنبل‌وجادو‌ بالا کشیدوزبون‌ پدرشوهرو‌ قفل کرده شاید باورتون‌ نشه اما ما دیدیم‌ چ کارایی کرده تا میاد خونه پدرشوهر چ خودش چ شوهرش چ بچه‌هاش پدرشوهر سری بهشون پول میده از ۵میلیونی‌ گرفته تا هرچی که بگی بهشون پول میده یعنی درخواست هرمقدارپولی‌که میکنن این پدرشوهر نه نمیگه فوری کارتشو‌ بهشون میده اما برای بقیه بچه‌ها حتی بمیرن ریالی قرضی بهشون نمیده جاری تافهمید پدرشوهر شوهرمو‌دوس داره کاری کرد پدرشد‌ دشمن‌ پسر اونم‌بی دلیل زمانی که پدرشوهر بی‌خودی باشوهرم دعوا میکرد جاریم‌هی میخندید‌ اینو کل خانواده‌ شوهرباخبرن‌ حق همه خواهر برادرا‌ رو بالاکشید‌ میلیارد میلیارد زمین برده باپول این زمینا میشه ۲۰تا مغازه طلافروشی توشهربزنه خلاصه پولشون‌ از پارو بالا میره توخونه پدرشوهرتویکی از قفل های در که خراب بود داشتیم درست میکردیم یه کاغذ کوچیک اونجا جاساز‌ شده بود باز کردیم‌ اسم کل برادرخواهر‌ا‌ توش بود بجز اسم همون برادرشوهرم نبود مادرشوهر میگفت بارها توخونه دعاپیدامیکردم‌ از زبونم قفل کرده بود هرکاری میکردم‌ میگفت نمیتونستم بروی این عروسم بیارم‌که این دعاهاچیه خلاصه زبون کل خانواده روقفل کرده تاهرچی زمین میبره بقیه برادرا صداشون درنیاد ۳۵سال عروس این خانواده‌اس مادرشوهر‌ میگفت عروسم ۳۵ساله هنوز دست از کاراش برنداشته پدر وقتی شوهرمو‌ میبینه انگار گرگ‌ میبینه ازشوهرم‌ بی دلیل متنفره هرکاری کردیم‌ هیچ زمینی به مانداد‌ بزور بادعوا دوتا از برادرشوهرا دوتیکه بردن اونم‌باچ‌بدبختی چن سال طول کشید اما جاری وشوهرش‌ تا دلت بخواد زمین بردن حالا هیچ زمینی ندارن بجز۲تامغازه جاریم هرروز خواهر‌برادر‌ خواهرزادش‌ برادرزاده‌هاش زن‌داداشاش هرروز خونشون‌ هستن میان‌میخورن میبرن یعنی کل خواهر زاده برادر زادهاش توخونه‌ اینابزرگ‌شدن همش 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🍃🍃🌸 سلام من میخوام یه سوال ازهمه بپرسم‌ قابل‌توجه‌اونایی که میگن دنیا دارمکافاته‌ بنظرم‌اینا
از دارایی پدرشوهر به خانوادش کمک‌میکنه اون وقت ما تواین‌ گرونی ازبی‌پولی باچ بدبختی زندگی میگذرونیم‌ حالا کجا دنیا دارمکافاته مگه ۳۵سال کمه برا پدرو‌ پسر طلسم‌ سیاهی بگیری بشن دشمن چرا شوهرمن حق نداشت از این ثروت چیزی گیرش بیاد چرا همه رو جاری وشوهرش‌ بالاکشیدن چرا دراین ۳۵سال کوچیکترین‌ بلایی سرشون نیومد چرا دارن‌ خوش وخرم حق مارو میخورن‌ چیزیشون‌ نمیشه کی گفته دنیا دارمکافاته‌ دروغه دروغه شوهرمن‌دیگه پیرشده‌ هیچی نداره یه کارگرساده‌اس کل همسایه‌ فامیل دوست آشنا تعجب میکنن چرا شوهرمن‌ و داداشاش هیچی از این ثروت گیرشون نیومدچرا همه رو برادرشوهربرد پس کو خواهران‌ وبرادران‌ ببینید‌ وبشنوید که دارم چی میگم مادرمن‌ فوت کرده زمانی که روح مادرم‌ میاد بهم سر میزنه شوهرم از بس پاکه روح مادرمو‌ حس میکنه زمانی‌که روح مادرم‌ میاد شوهرم باخبرم‌ میکنه شاید باورتون‌ نشه اما به خدای بالاسری حرفام‌ حقیقت داره کوچیک بودم‌ پدربزرگم‌ برامون‌ فال گرفت به دخترعمم‌ گفت توشوهرمیکنی‌ بایه پسری که زیادم خوب نیس به من گفت توبایه‌ پسر خیلی خیلی خوب ازدواج‌ میکنی‌ من کلاس ۶بودم‌ اون زمان اصلا باور نکردم به بابابزرگ‌ گفتم مگه تواز پیش خدا اومدی وقتی که بزرگ شدم با این آقا ازدواج‌ کردم فهمیدم‌ که پدربزرگ خدابیامرزم‌ چقدر پاک بوده که فهمیده فهمیدم حرفاش چقدر حقیقت داش حالا به من بگید کجا دنیا دار مکافاته‌ ۳۵سال گذشته جاری ح..روم‌ خورم‌ سالم سالمه هم خودش هم شوهرش هم بچه‌هاش جواب بدید لطفاً ببینم‌ 🍃🌸 آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸
🍃🌸🍃 تجربه خانوم کانالمون 🍃