eitaa logo
💕دلبرونگی💕
110.4هزار دنبال‌کننده
31.8هزار عکس
659 ویدیو
10 فایل
کانال دلبرونگی همسرداری، سیاست زنانه، تجربیات زنانه...💕🌸 ارسال تجربیات 👇🏻 @FATEMEBANOOO لینک کانال جهت ارسال https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 تبلیغات ما👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3365863583C9d1f0a5b90
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🌸🍃🌸 سلام به فاطمه بانوی عزیزوهمه دوستان کانال عزیزان به عنوان یه خواهر کوچکتر یه خواهشی ازتون دارم مخصوصا اون عزیزانی که از خانواده شوهر غول می سازند من 22سال هست ازدواج کردم و13سال هم با مادرشوهرم تو یه خونه بودیم البتع هرکدوم تو یه طبقه مجزا... 🍃🌸🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🍃🌸🍃🌸 سلام به فاطمه بانوی عزیزوهمه دوستان کانال عزیزان به عنوان یه خواهر کوچکتر یه خواهشی ازتو
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 از اول نه من ونه مادرشوم زیاد تو دست ومای هم نبودیم واحترام ها حفظ می شد هفته ای یکبار هم مارو دعوت می کرد ولی شوهرم هر روز می رفت بهشون سرمی زد واگر کمک می خواستن کمکشون می کردیم چون 19ساله م بود و فقط درس خونده بودم خیلی از کارها که بلد نبودم مادرشوهرم یادم می داد شب عروسی هم چون مادرم دوربود تویه شهر دیگه مادرم بهم گفت هرخدمتی که دوست داری به من بکنی ودورهستی نمی تونی به مادرشوهرت بکن واون احترامی که به من می زاری به اون بزار (واقعا تاثیر داشت توزندگیم )اون قدر مادرشوهرم خوب بود که اصلا از بچه داری چیزی نفهمیدم درواقع بچه هام رو اون بزرگ کرد وخیلی کمکم کرد من کلی کلاس رفتم بهم می گفت تا خونه ماهستی هرکاری دوست داری بکن وهرکلاسی می خوای برو من بچه هاتو نکه می دارم راستی دوتاپسر خیلی شیطون داشتم 😀 فقط یکی ازکارای پسر 6ساله م این بود وقتی پدر شورهم ماشین صفر گرفت دورتادورماشین رو با سنگ خط انداخته بود ومن کلی گریه کردم ومی گفتم الان می گن مامانش یادش داده حتی پسرمو تنبیه کردم به من دعوا کردن که چرا بچه رو زدی و مال دنیا برا دنیاس خداشاهده پدرشوهرم هیچی نگفت وشوهرم ماشین رو برد درست کرد وقتی هم می خواستم از خونه شون برم خونه خودم اونم به اصرار شوهرم که مستقل باشیم مادرشوهرم رفتن مشهد که موقع رفتن ما اونجا نباشن وتا چندماه گریه می کرد که چرا رفتید الانم که 8سال هست اومدیم همسرم هفته ای یکی دوبار می ره حتی بعضی شباهم می مونه وکارهاشونم می کنه ومن خیلی خوشحالم ومی گم حتما نباید زمین گیر باشن وواقعا دعاهاشون رو تو زندگیم میبینم خودم شاید ماهی یکباربرم ولی شوهرم هروقت می خواد بره آزاده وبعضی وقتا من یادآوری می کنم برو به پدرومادرت سربزن حتی چندین بار هم به خوشون وخواهر شوهرام گفتم من بعضی وقتا که تو زندگی به مشکل می خورم به خاطرخانواده شوهرم که واقعا از همه لحاظ خوب هستن کوتاه می آم وخیلی وقتا هم به همسرم می گم کاش تو هم مثل اونا بودی ببخشید که طولانی شد اگر دوست داشتید بزارید توکانال وهمین جا از خانواده شوهرم که همه جوره حامی ما بودن توزندگی والان صاحب سه تافرزند گل خونه وماشین ومغازه هستم وهیچ وقت کینه از هیچ کس به دل نگرفتم 😍 💕@delbarongi💕
🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸 چهارسال پیش با یه آقای آشنا شدم که بسیار پسر خوبی هستن تو این چهار سال با اختلاف های خانواده ی من و ایشون خیلی تلاش کردن ور آخر موفق شدن که خانوادمو راضی کنن.... 🍃🌸🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸 چهارسال پیش با یه آقای آشنا شدم که بسیار پسر خوبی هستن تو این چهار سال با اختلاف های خان
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 سلام وقتتون بخیرخوب هستین اگه ممکنه نوشته های منم تو کانال خوبتون بزارین واقعا نیاز دارم به مشاور و کمک😔 من یه دختر مجردم از خانواده ای که خداروشکر هم عابرو دارن همم دستشون به دهنشون میرسه از همون سن پایین خواستگار خیلی داشتم ولی حالاخواست خدا و قسمت شرایطش نشد حدود چهارسال پیش با یه آقای آشنا شدم که بسیار پسر خوبی هستن تو این چهار سال با اختلاف های خانواده ی من و ایشون خیلی تلاش کردن ور آخر موفق شدن که خانوادمو راضی کنن ولی با شرط اینکه خونه و ماشین و کار همه چی درس باشع ایشونم قبول کردن خداروشکر روسفید هم بودن کار و ماشین حل شده ولی برا خونه یه مدت وقت خواستن در مورد اینکه دوسم دارن شکی ندارم تو این چهارسال هیچ خطایی ازشون ندیدم با اینکه میتونستن داشته باشن چون به غیر از تعهد عشق هیچ تعهد رسمی به هم نداشتیم تو این چهار سال ما حتی هم دیگه رو از نزدیک هم ندیده بودیم و حتی روبه روی هم ننشسته بودیم که حرف بزنیم من خودم دختری هستم که خدا برام خیلی مهمه قبل این آقا هیچ وقت بانامحرم برخوردی نداشتم و در مورد این آقا هم از ته دل واقعادوسش دارم 😔شاید به خاطره همینه که این مدت ازشون جدا نشده بااینکه میدونستم کارم گناهه بعداز اینکه خانواده ها رضایت دادن من و این آقا حدود دو ماهی میشه کع دیدار داریم ولی خیلی کم تو این دیدار ها صمیمیتمون نسب به قبل بیشتر شده نمیدونم چجوری بگم واقعا حالم بده داغونمممم تو آخرین دیدار تقریبا تا رابطه پیش رف 😔😔😔 من این آقا رو سرزنش نمیکنم تقصیرخودمه نباید قبول میکردم برا دیدار این آقا هم مرده چهارساله حتی کوچکترین کاری نکرده بودن که خط قرمز هارو رد کنن رو سیاهم خیلی عذاب وجدان دارم هی با خودم میگم ما هنو شیرین خورده ی همیم وعقد نکردیم چرا باید بع هم نزدیک می‌شدیم چن روزه کارم همش گریستو توبه😔😔😔 از طرف دیگه هم خانوادم از رابطه من و ایشون خبر ندارن و همش میگن نباید زیاد بها بدیم شاید خواستگار بهتری برا دخترمون پیدا شد اصلا توجه نمیکنن به دوس داشتن و علاقه ی من از اون روز فقط دستم به دعاست که خدا عابرومو حفظ کن نزار دست به دست شم اگه یه وقت خانوادم نظرشون تغییر کنه من واقعا داغون میشم اصلا دوست ندارم بع غیر ازاین آقا با کسه دیگه باشم قسم خوردم اگه بااین آقا ازدواج نکنم هیچ وقت ازدواج نکنم از بچگی مادرم همشه میگف مرد تو زندگی باید یکی باشع یه جورایی جا افتاده برام که فقط باید ایشون باشه من گناهکارم و روسیاه تو این شبای عزیز کسایی که دلشون پاکه برامنم دعا کنن تو یه جایی خوندم که نوشته بود تمام دخترا ناموس امام زمانن آقا تورو به بزرگیت قسم میدم آینده و روزامو طوری بچین که عابروم دست به دست نشه 😭😭😔😔😔😔 💕@delbarongi💕
🍃🌸🍃 خانوم کانال از سوره میگه 🌸🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🌸🍃 خانوم کانال از سوره #مزمل میگه 🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 سلام به فاطمه بانوی عزیز احسنت به این کانال همه چیز تمام سه شب پیش به خاطر اینکه همزمان خانواده هامون برای افطار دعوتمون کرده بودند و ما هم به همدیگه نگفته بودیم تا دم افطار ...برای همین بحثمون شد و همسرم گفت الان که اینجوره خونه ی هیچکدوم نمیریم مینشینیم خونه.... منم از اینکار همسرم ناراحت شدم و به دو طرف زنگ زدم نمیتونیم بیایم و موندیم خونه همسرم قهر کرد رفت تو یه اتاق دیگه منم ناراحت بودم تا اینکه یاد حرف اعضا افتادم که این مواقع سوره بخونیم برای افزایش محبت بین زن و شوهر خدا شاهده به دقیقه نکشید همسرم ازاتاق اومد بیرون و گفت زود اماده شو بریم خونه مادرت اینا ،فرداشب میریم خونه پدرم... تا اخر شب کلی هم با هم خندیدیم واقعا از این ایده معنوی ممنونم❤️ 💕@delbarongi💕
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 سلام فاطمه بانوی خوبم خواهرم ندیده دوستت دارم ...اومدم یه خاطره از پدرم بگم که همیشه هرجور شده برای خودمون باقیات الصالحات به جا بذاریم.... 🍃🌸🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 سلام فاطمه بانوی خوبم خواهرم ندیده دوستت دارم ...اومدم یه خاطره از پدرم بگم که همیشه هرجور
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 من خیاطم یه بار بابام گفت نخ و سوزن بیار گوشه این کیسه رو بدوز منم آوردم و مشغول شدم بدوزم یهو نخ و گره نزده بودم از سوزن بیرون اومد (بابام گفت دختر ملّا رو که میبردن خونه بخت گفته آهای دخترهر وقت خواستی چیزی بدوزی حتما نخ و تو سوزن گره بزنی) از اون موقع به بعد حرفش یادم مونده و شده یادگاری برام الان هر وقت خیاطی میکنم یادش میفتم و براش یه فاتحه میخونم دوست دارم خودمم برا بچه هام یه حرف به یادگار بزارم که بعد مرگم همیشه یادم بیفتن و یه لبخند بزنن☺️ * 💕@delbarongi💕 **
🍃🍃🍃🌸🍃🌸 عادت های قشنگ خانوم کانال🍃 🌸
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🍃🌸🍃🌸 عادت های قشنگ خانوم کانال🍃 🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 سلام فاطمه بانوی ماهم چقد خوبه که من عضو کانالتون شدم یکی از بهترین های ایتا هستین😍🌹 منم اومدم از عادات خوبم‌بگم اول اینکه از خیلی سال قبل وقتی دبستان بودم همیشه وقتی از کنار بیمارستان رد میشدیم یا آموبالانس میدیدیم تو خیابون، سریع بابام برای شفای مریضا بلند حمد میخوندن و ماهم تو دلامون تکرار میکردیم🥰 همین شد که بعد از سالیان طولانی هم این کار برامون عادت شده و حتی اگ صدای آژیر آمبولانس هم بشنویم حمد میخونیم برای شفای همه مریض ها💚 دوم اینکه؛ یه جایی خونده بودم کسانی ک سید هستند بهتره که اگر اقا هستند ی شال سبز داشته باشن همراهشون که وقتی بقیه میبیننشون به احترام جد بزرگوارشون صلوات بفرستند منم از همون موقع هرکسی رو میبینم چ افراد مسن که شال سبز سیدی دارن و چه روحانیون عمامه مشکی برام عادت شده که صلوات میفرستم😍 💕@delbarongi💕
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 اسم من فاطمه است توی روستا زندگی میکنم..... 🍃🌸🍃
💕دلبرونگی💕
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 اسم من فاطمه است توی روستا زندگی میکنم..... 🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 سلام فاطمه جان من داستان زندگیم یه کم طولانیه ولی توروخدابزاریدتوکانال همه برام تواین شبهای عزیزدعاکنن.اسمم فاطمه اس.توروستا زندگی میکنیم.اواخرسال۸۹ازدواج کردم.من تازه رفتم تو۳۲شوهرم۳۹سالشه.یبارقبل ازمن ازدواج کرده.اعتیادم داشته وقتی اومدخواستگاری من ترک کرده بود.ولی بعداز۳سال زندگی مشترک وقتی من پسرمو۲ماهه بارداربودم متوجه شدم دوباره معتادشده.ازاول دست بزن داشت. اویل سرکارمیرفت ولی بعدهی کموکمترشد.یه پسر۹ساله دارم ازنظرخانوادگی وظاهری خیلی ازشوهرم سرترهستم نه اینکه خودم بگم همه میگن😁 ۳سال پیش دیدم بفکرخونه دارشدن وزندگی نیست کارم نمیکنه.خرج زندگیوعملشومتادونشم من بایارانه صدقه میدادم.کل وسایل زندگیموجهیزمو.حتی ازوسایل سیسمونی بچموبردفروخت ودودکردکه خداازش نگذره.کمپم یباررفت ولی نیومده شروع کردمنم ازش ناامیدشدم.من اهل نمازوروزه هستم ولی اون نه.خودم افتادم دنبال وام.وام به اسم خودم گرفتم باکمک پدرومادرم یه زمین خریدم دوباره رفتم وام گرفتم خونه۶۰متری ساختم باهزاربدبختی ورفت وامدبخدانصف موهای سرم سفیدشده.البته مادرم چنددفعه قبلان بهم گفت بیاطلاق بگیرولی من دلم نمیخواست زندگیم بهم بخوره.همه میگن حیف توکه داری باهاش زندگی میکنی.العان چندساله دیگه دوستش ندارم فقط بخاطرزندگیم وبچم دارم تحملش میکنم. بعداز۲سال دوندگی وام گرفتنوهزاربدبختی خونم اماده شدولی شوهرم جزضررکاری نکردخداروشاهدمیگیرم توخونه ساختنم یه هزارتومنی کمکم نکردجزخرج رودستم گذاشتن.ازهمه چی خونه ساختنم میبردمیفروخت دودمیکرد.العانم خونه بنام خودمه زمین بنام اون هرچندپول زمینم خودم دادم.بالاخره ازش میگیرمش😁 العان فقط منتظرعملک گازوکنتورگازوکنتورابم که به امیدپروردگاربعدازماه مبارک رمضان اسباب کشی کنیم بریم داخلش.من این همه براتون صحبت کردم که بگم العان چندساله اصلان دلم باهاش نیست فقطم ازخدامیخوام تاقبل ازاینکه بخوام برم توخونم خداروقسم میدم به حق این روزهای بابرکت ماه رمضان هرجورصلاح میدونه وجوشواززندگی منوپسرم نابودکنه دلم نیست پاشوتوخونه ای که من باخون دل وزحمت ساختم بزاره بخوادازش استفاده کنه وراحتیشوببره.به زن اخوندمونم گفتم گفت توکلت به خداباشه خودش درست میکنه.هرکاری میکنم دلم نیست.دعاکنیدبرام خوشی خونمووزحمتای که براش کشیدم خودموپسرم ببریم.خدااززندگیم برش داره ویه ادم خوب اونجوری که دلم میخوادبیاره توزندگیم.ممنونم.التماس دعا 💕@delbarongi💕