⚫️شب سوم: حضرت رقیه سلام الله علیها
رقیه(سلام الله علیها) دردانة سه ساله حسین بن علی(علیه السلام) است. نام مبارک او در بعضی از کتاب های تاریخی و مقاتل نقل شده است و برخی دیگر مانند ریاض الاحزان از او با نام فاطمه صغری یاد کرده اند. رقیه(سلام الله علیها) در روز سوم صفر سال 61ه ق در سفر اهل بیت به شهر شام از دنیا رفته است. شاید نام گذاری روز سوم محرم به نام این بانوی کوچک به این انگیزه بوده که در گرماگرم عزاداری دهه اول، از مظلومیت او یادی شود.
حضرت رقیه الگوی تربیت صحیح است. با تدبر در جملات کوتاهی که او هنگام دیدن سر بریده پدر به زبان آورده به خوبی می توان دریافت که این کودک از چه معرفت والایی برخوردار بوده است.
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
دلدادگی 💙
دلـ🇮🇷ـداده انــ🇵🇸ـقلاب
شب_دوم_محرم امشب میخوام با قلم الکن و پر از ایراد و ناتوانم از #غلام_سیاه_ارباب بگم عمری باشه تا
#شب_سوم_محرم
#شب_نازدانه_ارباب
#روایت_روضه_ی_حضرت_رقیه_از_زبان_یک_پدر
امشب قراره از #سه_ساله_ارباب بگم از خانومی که با دستایه کوچکشون خیلی گره ها رو باز کردن
حاجت خیلیارو دادن
بی مقدمه بریم سر روضه
چند سال پیش با یه رفیق هیاتی و امام حسینی داشتیم گپ می زدیم همیشه حرفامون بالاخره می رسید به #کربلا اما اون شب تا بهم رسیدیم و بعد سلام و یه احوالپرسی ساده ، بهم گفت : یادته وقتی تو هیات کار به روضه ی حضرت رقیه می رسید با اینکه در و دیوار گریه می کرد من فقط نگاه می کردم و برام درک بعضی چیزا سخت بود؟
گفتم : آره همیشه می گفتی فلانی این روضه منو داره می کشه ولی نمی دونم چرا بغضم نمی ترکه؟
گفت: ولی دیگه نمی گم حالا می فهمم چرا وقتی اسم نازدانه ی ارباب میاد و روضه اش این همه دلا آتیش می گیره
گفتم :چی شد که فهمیدی ؟
گفت : می دونی که خدا حدود یه ساله بهم دختر داده ؟
گفتم :آره
اجازه نداد حرفمو ادامه بدم و پرسید:
می دونی دخترم و همسرم رو از معجزه ی آقامون دارم؟ یادته دکترا وقتی همسرم باردار بود جوابش کردن؟ همه گفتن یا هردو از بین میرن یا فقط یکی شون برات می مونه
یهویی ساکت شد دیدم سرش رو پایین انداخته شونه هاش می لرزه و آروم آروم اشک می ریزه
گفتم : رفیق جان می دونم اینا رو می دونمم که نذر کرده بودی و آخرین دکتر بعد آزمایش دوم خبر از #یک_معجزه داد .آره فدای اون اشکات بشم که همیشه برا ارباب جاریه
گفت رفیق قدیمی صبر کن بذار امشب خوب برا دختر کوچولوی آقا بارونی بشه چشام.
ادامه داد محرم امسال یه شب خانومم رفته بود مسجد ولی زود برگشت و پرسید فلانی اگه امشب یه ساعت دیرتر بری هیات خیلی خوب میشه آخه دخترمون داره خوابش میبره منم زود بر میگردم.
گفتم باشه چشم.
چند دقیقه بعد رفتن همسرم دخترم تو بغلم داشت خوابش می برد که دیدم تلویزیون روضه می خواد پخش کنه فکر کنم حاج محمود بود بعد چن دقیقه حاجی شروع کرد روضه ی دختر ارباب رو خوندن😭
از عصر عاشورا می گفت از غارت خیمه ها از #گوش_و_گوشواره😭😭
من دیگه آروم نمی تونستم بشینم زار میزدم نگام افتاد به دخترم که دستمو گرفته بیدار شده بود
حاج محمود می گفت آهای دختر دارا شماها خوب می فهمین من چی بگم
😭😭😭
چی می کشید دختر خانوم کوچولوتون #سیلی بخوره؟😭😭😭
چه حالی دارید بشنوید یه مشت نامرد شروع کردن به ...😭😭😭😭
ولی آهای پدری که دختر خانومت تو بغلته الان ،اون نامردا می دونین تو خرابه ی شام چجوری دختر آقامون حسین ع رو آروم کردن؟
بذارید براتون بگم : برا رقیه جان آقا #سر_بریده_ی_پدرش_رو_آوردن
😭😭😭😭
اینجا که رسید دیدم رفیقم داره داد می زنه والله که اون شب می خواستم بمیرم از این همه غصه و درد که نازدانه ی اربابمون کشید
حالا هیات دو نفره رفقا
فقط #ذکر_حسین بود و زار زار گریه
😭😭😭😭
#آره_عزیز_جان_ما_چه_میدونیم_اربابمون_چی_کشید_و_چه_ها_که_ندید
الهی به بی قراری رقیه جان آقا امام حسین تو خرابه ی شام فرج مهدی فاطمه رو برسون
🅿️اختصاصی کانال دلدادگی💙
🖌دلداده ی حضرت ارباب
@deldadegi
دلدادگی💙
هدایت شده از دلدادگی آبی
#شب_سوم_محرم
#شب_نازدانه_ارباب
#روایت_روضه_ی_حضرت_رقیه_از_زبان_یک_پدر
امشب قراره از #سه_ساله_ارباب بگم از خانومی که با دستایه کوچکشون خیلی گره ها رو باز کردن
حاجت خیلیارو دادن
بی مقدمه بریم سر روضه
چند سال پیش با یه رفیق هیاتی و امام حسینی داشتیم گپ می زدیم همیشه حرفامون بالاخره می رسید به #کربلا اما اون شب تا بهم رسیدیم و بعد سلام و یه احوالپرسی ساده ، بهم گفت : یادته وقتی تو هیات کار به روضه ی حضرت رقیه می رسید با اینکه در و دیوار گریه می کرد من فقط نگاه می کردم و برام درک بعضی چیزا سخت بود؟
گفتم : آره همیشه می گفتی فلانی این روضه منو داره می کشه ولی نمی دونم چرا بغضم نمی ترکه؟
گفت: ولی دیگه نمی گم حالا می فهمم چرا وقتی اسم نازدانه ی ارباب میاد و روضه اش این همه دلا آتیش می گیره
گفتم :چی شد که فهمیدی ؟
گفت : می دونی که خدا حدود یه ساله بهم دختر داده ؟
گفتم :آره
اجازه نداد حرفمو ادامه بدم و پرسید:
می دونی دخترم و همسرم رو از معجزه ی آقامون دارم؟ یادته دکترا وقتی همسرم باردار بود جوابش کردن؟ همه گفتن یا هردو از بین میرن یا فقط یکی شون برات می مونه
یهویی ساکت شد دیدم سرش رو پایین انداخته شونه هاش می لرزه و آروم آروم اشک می ریزه
گفتم : رفیق جان می دونم اینا رو می دونمم که نذر کرده بودی و آخرین دکتر بعد آزمایش دوم خبر از #یک_معجزه داد .آره فدای اون اشکات بشم که همیشه برا ارباب جاریه
گفت رفیق قدیمی صبر کن بذار امشب خوب برا دختر کوچولوی آقا بارونی بشه چشام.
ادامه داد محرم امسال یه شب خانومم رفته بود مسجد ولی زود برگشت و پرسید فلانی اگه امشب یه ساعت دیرتر بری هیات خیلی خوب میشه آخه دخترمون داره خوابش میبره منم زود بر میگردم.
گفتم باشه چشم.
چند دقیقه بعد رفتن همسرم دخترم تو بغلم داشت خوابش می برد که دیدم تلویزیون روضه می خواد پخش کنه فکر کنم حاج محمود بود بعد چن دقیقه حاجی شروع کرد روضه ی دختر ارباب رو خوندن😭
از عصر عاشورا می گفت از غارت خیمه ها از #گوش_و_گوشواره😭😭
من دیگه آروم نمی تونستم بشینم زار میزدم نگام افتاد به دخترم که دستمو گرفته بیدار شده بود
حاج محمود می گفت آهای دختر دارا شماها خوب می فهمین من چی بگم
😭😭😭
چی می کشید دختر خانوم کوچولوتون #سیلی بخوره؟😭😭😭
چه حالی دارید بشنوید یه مشت نامرد شروع کردن به ...😭😭😭😭
ولی آهای پدری که دختر خانومت تو بغلته الان ،اون نامردا می دونین تو خرابه ی شام چجوری دختر آقامون حسین ع رو آروم کردن؟
بذارید براتون بگم : برا رقیه جان آقا #سر_بریده_ی_پدرش_رو_آوردن
😭😭😭😭
اینجا که رسید دیدم رفیقم داره داد می زنه والله که اون شب می خواستم بمیرم از این همه غصه و درد که نازدانه ی اربابمون کشید
حالا هیات دو نفره رفقا
فقط #ذکر_حسین بود و زار زار گریه
😭😭😭😭
#آره_عزیز_جان_ما_چه_میدونیم_اربابمون_چی_کشید_و_چه_ها_که_ندید
الهی به بی قراری رقیه جان آقا امام حسین تو خرابه ی شام فرج مهدی فاطمه رو برسون
🅿️اختصاصی کانالهای دلدادگی💙 در ایتا و تلگرام
@deldadegi
🖌دلداده ی حضرت ارباب
@deldadegiabi
دلدادگی آبی💙
15.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا حضرت رقیه 🖤😔😔
من گرفتـــارم ولی یارم گـــره وا میکنـد
یک رقیه گویم و صد مشکلم حل میشود
سلیم موذن زاده- رقیه یه سلام اولا و فیلم مرقد حضرت رقیه
#شب_سوم_محرم
حضرت #رقیه
گردخترکی پیش پدرناز کند...
گره کرببلای همه را باز کند...
#یا_ریحانة_الحسین🌸
@deldadegi
دلدادگی💙
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استورے
😭 شب هنگام خواب پدر را دید و بهانهی پدر نمود...
#شب_سوم_محرم
#رقیه_خاتون
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@deldadegi:دلدادگی
╚═-═••⊰💙⊱••═-═╝
Iاِنتشار بدون لینڪ=✅
🥀اصلا رقیه نه، مثلا دختر خودت؛
یک شب میان کوچه بماند، چه میشود⁉️😭💔
اصلا بدون کفش، توی بیابان، پیاده نه
در راه خانه تشنه بماند، چه میشود⁉️💔😭
دزدی از او به سیلی و شلاق و فحش، نه
تنها به زور گوشواره بگیرد چه میشود⁉️💔😭
گیریم خیمه نه، خانه و یا سرپناه، نه
یک شعله پیرهنش را بگیرد چه میشود⁉️💔😭
در بین شهر، توی شلوغی، همیشه، نه
یک شب که نیستی، بهانه بگیرد،چه میشود⁉️💔😭
اصلا پدر، عمو و برادر، نه، جوجه ای،
تشنه مقابل چشمش بمیرد، چه میشود⁉️💔😭
دست گناهکار مرا روز رستخیز،😔
یک دختر سه ساله بگیرد، چه میشود⁉️💔😭
#حضرت_رقیه سلام الله علیها💔
#شب_سوم_محرم😭
#محرم⚫️
╔═"═••⊰💙⊱••═''═╗
@deldadegi:دلدادگی
╚═-═••⊰💙⊱••═-═╝
Iاِنتشار بدون لینڪ=✅