eitaa logo
دل نخواهی
828 دنبال‌کننده
464 عکس
82 ویدیو
2 فایل
#محمد_حسین_انصاری_نژاد گزیده‌ای از آثار محمد حسین انصاری نژاد شاعر و نویسنده معاصر 🟥 این کانال توسط ادمین اداره می‌شود 🟥
مشاهده در ایتا
دانلود
زخم فدک هر سو شعاع گنبد ماه تمام توست در کوه و در درخت، شکوه قیام توست در هر بهار زخم فدک تازه می‌شود در هر گل محمّدی آهنگ نام توست چشمی که در جزیرۀ مجنون به خون نشست دیگر شهید گم‌شدۀ صبح و شام توست وقت نماز شب که دل آهسته بشکند سوگند می‌خورم که به طوف مقام توست بین دعای ندبۀ چشمم ظهور کیست؟ دستی به تیغ شعله‌ور انتقام توست... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
38.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🛑🛑 نماهنگ « شب شکاران » تقدیم به شهیدان یمن، آیینه‌داران ظهور . ✅ خواننده، آهنگساز و تنظیم‌کننده: ساسان نوذری ✅ شاعر: ✅شاعر بخش عربی: مرتضی حیدری آل کثیر . آدرس کانال در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
بی‌وضو در کوچه‌باغِ ارغوان می‌ایستد تشنه‌ی خونِ شقایق، اردوغان می‌ایستد! ... آب را گِل کرده و تورش بدونِ ماهی است دیگر از توصیفِ او طبع روان می‌ایستد . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• قصیده اردوغان • این قصیده را سالها پیش، به مناسبت سفر اردوغان به ایران سرودم... . . بی‌وضو در کوچه‌باغ ارغوان می‌ایستد تشنة خون شقایق، اردوغان می‌ایستد! هان مواظب باش هرشب این شریک گرگ را دست‌ورو پنهان به‌شولای شبان می‌ایستد مانده‌ام آخر سرش گرم کدامین آخور است ملعبه هردم به حکم این‌وآن می‌ایستد با هجوم خرملخ‌ها در میان کشتزار این مترسک با سموم مهرگان می‌ایستد شب، میان شبروان جاده اردو می‌زند صبح، با خطّ‌ونشان در کاروان می‌ایستد نقشه‌های رنگ‌رنگش می‌شود نقش‌برآب دزد ناشی نیمه‌شب در کاهدان می‌ایستد می‌نشیند تا بخواند حکمت سقراط را رو به این‌سو با سبوی شوکران می‌ایستد تا برای ترک‌تازی راه را پیدا کند بر دکل‌های تهی از دیدبان می‌ایستد مست جاز غرب و فارغ از نماهنگ حجاز گاه اما بین شور اصفهان می‌ایستد دستیار قاتل پیر است اما گاه‌گاه سوگوار اطلسی‌های جوان می‌ایستد این‌چنین گستاخ، بین فتنه و آشوب‌ها در خیابان شهیدان ناگهان می‌ایستد کیش‌ومات عرصة شطرنج‌بازان می‌شود سرخوش از ته‌جرعه‌های استکان می‌ایستد گربه‌رقصان است اسرائیل را این ملعبه پیش ما در هیئت ببر دمان می‌ایستد! کرم، آری از درخت است و از آن‌هم چاره نیست گر به برگابرگ، این مرگ نهان می‌ایستد تا مگر از باغ بودا «نیروانا» آورد چون شرر در وسعت نیلوفران می‌ایستد! تشنة خون غزالان حرم می‌بینمش در کدامین قله با تیروکمان می‌ایستد؟ قسمتش این بار حتّی شاه بی‌فرزین شده است مات شطرنج فلان‌ابن‌فلان می‌ایستد رسم شهرآشوبی‌اش را با مسلمانان ببین رو به ناقوس کلیسا، مهربان می‌ایستد از حسین کربلا می‌گوید اینجا و دریغ بعدازآن با خولی و شمر و سنان می‌ایستد گاه نوشانوش بین کافرستان فرنگ در صف عشاق، هنگام اذان می‌ایستد! خوابش آشفته به‌یاد شوکت عثمانی‌اش محو رؤیای شکوه باستان می‌ایستد کیست نادرویش، این هم‌داستان گرگ‌ومیش در شگفتم در کجای داستان می‌ایستد از ادب دور است اما این چکامه، جای من با هجا این‌سان به راه میهمان می‌ایستد آب را گل کرده و تورش بدون ماهی است دیگر از توصیف او طبع روان می‌ایستد . . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
29.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• شور فرات • . 🟥 شاعر: 🟥 خواننده و آهنگساز: ساسان نوذری 🟥 تدوین و تصویرسازی: محمد عرب احمدی ⬛ کاری از مرکز فضای مجازی حقیق . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
23.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ . 📍شعر: 📍خواننده: ساسان نوذری 📍آهنگسازان: اکبر ابراهیمی و ساسان نوذری 📍تنظیم: ساسان نوذری . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
﷽ 🔹انجمن ادبی «محیط» با حضور؛ استاد محمدعلی مجاهدی همراه با شعرخوانی شاعران جمعه ۲۳آذر ۱۴۰۳ از ساعت ۱۸ تا ۲۰ قم، خیابان صفاییه، کوچه۲۸ (بیگدلی) جنب مطب دکتر برقعی، پلاک ۴۸ کانال در ایتا؛ @Farakhanesher
🏴 مرثیه منسوب به علیهاالسلام لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ واى بر تو ای مدینه! مرا ديگر مادر پسران مخوان كه مرا به ياد شيران بيشه‌ام می‌‏اندازى كانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ من پسرانى داشتم که به خاطر آنان مرا ام‌البنین می‌خواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم أرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ چهار پسر که مانند عقاب‌های کوهسار بودند و با بريده شدن رگ حيات، به مرگ پيوستند تنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعا طَعِينَ بر پیکر بی‌جان آن‌ها نیزه‌ها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاک افتادند يا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ اى كاش می‌دانستم آیا چنان که خبر دادند؛ عباس من دستش قطع شده است؟ 📗 ادب الطف، ج۱، ص۷۱ 🌐 shereheyat.ir/node/2034@ShereHeyat
غزل برفی تورا به حرف نیاورده امشب اینجا برف که آب می شود ازآفتاب فردا برف کلاغ ها چه سراسیمه وگذاشته است کلاه پولکی اش را به فرق افرا برف چه ژرف می شنوی باز سازوحدت را فرود آمده بر مسجد وکلیسا برف به گوش کودک همسایه"بازباران "است به گوش شاعراین شعر،"باز بارا...برف"! کدام سقف ترک خورده است دربادآی واستغاثه ی مادر:خدا مبادا برف ... دودست یخ زده ی کودکی گرسنه نوشت بدون فاصله دربرگ:آب،بابا،برف"! انارنوبر باغ ست قسمت "دارا" هنوز یکسره یخ بسته دست "سارا"،برف چه غم که دخترک گل فروش یخ زده است که بسته چشم سفیدش براین قضایا برف نشسته کودک دیگر کنار شومینه گشوده پنجره برفرصت تماشا برف نشسته چشم به شومینه باسگ وپدرش میان هلهله سرداده: های ،هو ،ها،برف نشست تابزند زخمه برپیانویش بلند برسرنت ها کشید،"سل"،فا،برف سکانس آخر این فیلم ،سخت برفکی است نکرد یک نفسش بی غبار حتا برف وآب می شود ازآفتاب وخواهد کرد تمام شعر مرا رفته رفته حاشا برف شیراز_۴آذر ۱۳۹۷ @delnakhahi
ترکیب بند نذر حضرت ام البنین(س) . . ١ غروب ديگري بود و بقيع آشفته تر مي شد گلوي تشنه اش آتش فشاني شعله ور مي شد كسي طرح دو دست آب آور مي كشيد آنگاه به خاك تشنه از هنگامه اي شق القمر مي شد سپر بر روي دستش يادگاري كربلايي بود در آن آيينه بي تاب رجزهاي پسر مي شد غمش با خاطرات غربت زهرا"س" گره مي خورد پياپي چشم هايش خونفشان ميخ در مي شد رباعي مي سرود و پاي نخلي تشنه لب مي خواند به گوش خاكِ عاشق بيت هاي منتخب مي خواند ٢ كشيد آنگاه تصوير ضريح ماه را بر خاك مجسم كرد بين گريه، ثارالله را بر خاك شنيد از خيمه ها تا گريه هايي تشنه پي در پي پريشان رسم كرد آن غربت جانكاه را بر خاك سرش را بر عصايش تكيه داد و آن طرف تر ديد حرم تا علقمه ، عكس تمام راه را بر خاك شنيد از دور، آواز" اخا ادرك" سراسيمه كشيد آن اضطراب و ضربت ناگاه را بر خاك عصا از دستش افتاد ودو چشم خون فشانش باز تماشا كرد طرح نا تمام آه را بر خاك شكست اما به آهنگ بلند يا علي بر خاست كه ياد آورد شب هاي غريب چاه را بر خاك دلش لرزيد اما با شكوه حيدري حس كرد احاديث ظهور آخرين خونخواه را بر خاك هنوز اما به گوش نخل ها هنگامه اي باقي ست بقيع ناله اي ، زخم مصيبت نامه اي باقي ست ٣ زيارت نامه مي خوانم به آهنگي حزين اينجا خدايا بقعة الصبرست يا عين اليقين اينجا؟ بقيع اينجاست اي مردم كدامين سمت كمي گرديد خبر هايي ست از عاشق ترين سمت زمين اينجا غروب و زایران روضه هايش بي صدا خواندند به آهنگي حجازي شروه هايي آتشين اينجا كجاي مقتلم بردي كه بر پيراهنم ديدم وزش هاي گلاب از روضه ي ام البنين اينجا همين ديروز بود انگار چاووشي غريب آمد كسي سر داد از ني نامه بند آخرين اينجا بشير! اينجا درنگي كن كه آوازي غريب آمد كسي اين جاده را دلواپس گل هاي سيب آمد ٤ دلت آمد به او داغ پسرها را خبر دادي؟! به روي نيزه، چرخاچرخ سرهارا خبر دادي روايت كردي آتش را به باغ ارغوان هايش در آتش گريه ي خونين جگرها را خبر دادي به روي شانه اندوه جهان را ناگهان حس كرد چهل منزل مگر شرح سفرها را خبر دادي نگاهش رفت تا رود كف آلود و سلامي داد كه از دست علمدارش خبرها را خبر دادي چهل منزل شهادت نامه را خواندي تو پي درپي سپس هنگامه ي خوف و خطر ها را خبر دادی . . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a