eitaa logo
دل نخواهی
823 دنبال‌کننده
460 عکس
80 ویدیو
2 فایل
#محمد_حسین_انصاری_نژاد گزیده‌ای از آثار محمد حسین انصاری نژاد شاعر و نویسنده معاصر 🟥 این کانال توسط ادمین اداره می‌شود 🟥
مشاهده در ایتا
دانلود
مَدرَس/۸ [مدرسه شعر و ادب] 🥇 با بیش از ۵۰۰ هنرجو ✅ بالاترین و بهترین خروجی‌های ادبی ✅ کارگاه نقد فعال ✅ بالاترین میزان رضایت هنرجو ✅ بیش از پانصد هنرجو از سراسر کشور ✅ پوشش دادن صفر تا صد مسائل ادبی ✅ پشتیبانی و ارتباط با استاد 👇از اینجا وارد شوید 👇 https://eitaa.com/madras8 ‌‌┅═✧مدرس هشت | پایگاه شعر و ادب✧═┅ ‌ ♡ ‌ ‌ ❍ㅤ   ⎙ㅤ  ⌲ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
دل نخواهی
مَدرَس/۸ [مدرسه شعر و ادب] 🥇 با بیش از ۵۰۰ هنرجو ✅ بالاترین و بهترین خروجی‌های ادبی ✅ کارگاه نقد فع
مسعودیوسف پور را سال هاست که می شناسم.شاعری ست توانمند وپژوهشگری دقیقه یاب . کارگاه های آموزشی اش پربار وکاربردی ست. این فرصت های طلایی راازدست ندهید.
• قصیده‌ی برف ۱ • . . خاموش گشت یکسره قندیل های برف ای کوچه های شبزده کوروشنای برف؟! دستی تکان نداده ازین کوچه باغ رفت چون خنده ی گل است وکم ازآن وفای برف! بامن بگوکدام شبانگاه پرزدند گنجشککان یخزده برجلجتای برف بی چترو بی کلاه ازین کوچه ردشدم می خوردعاشقانه به دوشم عصای برف دیدم چه باشکوه درآن صبح برف خیز برقامت تمام درختان کسای برف درحسرتم نیامده ازشهر کوچ کرد باقی ست روی قله فقط جای پای برف ماندست ازآن مکاشفه شعری سپیدوبس یعنی که بازگشته ام ازروستای برف گفتم به خویش بعدتامل درآسمان کوبادبان کشتی بی ناخدای برف؟ من ایستاده دروزش شامگاهی اش غرق سماع بودوشکفتن صدای برف یادش بخیرنیمه شب وهای وهوی باد آنگاه تاسپیده دمان های های برف دیشب کنارپنجره تاصبح زل زدم برامتدادوسعت بی انتهای برف دربرف خیزخاطره هابال می زدم درجستجوی کودکی ازکوچه های برف اینجانشسته چشم به برفاب های کوه می خواستم قصیده بخوانم برای برف . . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶عصر شعر《مادرانه ها》 🔶از سلسله نشست های ماهانه «حجره های ساحلی» 🔶با شعرخوانی شاعران برگزیده و شاعران حاضر در جلسه 🔶با حضور : محمد حسین انصاری نژاد 🔶با اجرای: سیدعلی نقیب
• قصیده‌ی برف ۲ • . . می خواستم که در وزش ناگهان برف امشب قصیده ای بسرایم میان برف شاعر تر از همیشه قدم می زنم به شهر امشب میان زمزمه ی مهربان برف گفتم خوشا به تازگی ات ای بلوط پیر بر تن مبارک است تو را پرنیان برف بنگر فرود یکسره قوی سپید را تا نا کجاست گستره ی آسمان برف موسیقی ملایم برف است و برگ ها زیباست جشنواره ی گنجشککان برف هر سو شمیم باغچه ای از گل یخ است کو فرصت مکاشفه در بوستان برف می خوانم از تجلی قندیل ها به کوه رسم الخط کتیبه ای از باستان برف قندیل های یخ زده در رهگذارها آیینه بسته نیمه شب این روشنان برف با من به طنز گفت رفیقی به شامگاه سوگند می خورند کلاغان به جان برف بر دوش بادهای پریشان مسافرند در بادها گم این رمه ی بی شبان برف گلدسته های مسجد آدینه دیدنی ست سر می دهد نسیم از آنجا اذان برف اما قسم به عشق فراموش مان مباد آن کومه های مضطرب از هر تکان برف وقت ست تا که دست فروشان دوره گرد بر تن کنند ترمه ی پولک نشان برف باران اگرچه شعر تر انگیزد از زمین یک جور دیگر ست به چشم من "آن"برف ای کاش بود دخترک بی پناه را در دست های یخ زده خط امان برف او کیست او که در شب برفی شگفت خواند یک چامه را به پرده ای از اصفهان برف آنجا نشسته در گذر زنده رود خواند "هرگز کسی ندیده بدینسان نشان برف" گفتم در اقتفای"کمال" این چکامه را این برگ سبز پیشکش آستان برف . . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• غزل شب یلدای ۱ • . . کاردبرسرخی اناربزن، پیش از آنی که میهمان برسد دشمنت را ازاین شب یلدا، کاردبایدبه استخوان برسد فال حافظ بگیر و مست بخوان، بعدازآن شربت تمشک بنوش تاپریزاد مثل مثل شاخ نبات، باهل وچای زعفران برسد آی! تا از دهن نیفتاده، دست برزلف یار قهوه بنوش چه کسی گفت دست همسایه، امشب ای کاش تادهان برسد دست همسایه سخت کوتاه ست، ازسبدهای دست چین شما شب یلدا مباد بگذارید، سیب سرخی به دیگران برسد جای مادربزرگ ها خالی، شب یلدای چای و کشمش ها کاشکی امشب ازسماورشان، قسمت مایک استکان برسد قصه های قدیمی آنان، مثل فانوس بود و میگفتند شب یلدا بلندترشده تا، امشب از جاده پهلوان برسد کاش بودندوباز میگفتند،پهلوانی کریم در راه است تا به یلدای سردکرمانشاه،تابه اندوه سیستان برسد شب یلدا همیشه مال شماست، خط زدم شعراعتراضم را مگر از یمن جشنواره تان، سکه ای هم به شاعران برسد!! . . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
یادم نمی‌کنی و ز یادم نمی‌روی یادت بخیر، یار فراموش کار من - شهریار
• غزل شب یلدای ۲ • . . ماه رد مي شد از شب يلدا، ولي انگار بي خبر بوديم سايه ها هم بلند تر بودند، شاد از آن جشن مختصر بوديم پاي اين صخره سفره گسترديم ،باده مان چاي قند پهلو بود شب سردي كه گرم خاطره از كودكي هاي يكدگر بوديم صفي از مرغ هاي ماهي خوار ، آمدند از اجل معلق تر فكر اندوه ماهيان آنجا ، از همه عمر بيشتر بوديم ماسه ها از تلاطم امواج، زير پامان تكان تكان خوردند در مه آلود ساحل بي تاب ،چون دو تا قوي همسفر بوديم سيلي موج ها مكرر شد ، ناگهان صخره ها كم آوردند چشم بر موج هاي ساحل كوب ، محو هنگامه ي خطر بوديم قصه ي کودکانه خود را ، شب يلدا به ماه مي گفتيم گاه بالاي تخته سنگي نيز ، در خيال از ستاره سر بوديم يادم آمد كه باد مي آمد ، شب يلداي كودكي هايم خواهرم سوزني به دستش رفت ،دور قاليچه با پدر بوديم شب يلداي ديگري اما ، مادرم در گدازه ي تب بود داشت تا صبح سخت مي لرزيد، ما سراسيمه پشت در بوديم عابر صخره هاي ساحلي ام ، موج ها در دلم مي آشوبند بر همين صخره خوب يادم هست ، شبي اين گونه تا سحر بوديم . . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نماهنگ باغ سحر سحرخیزان . شاعر: خواننده، آهنگساز و تنظیم‌کننده: ساسان نوذری . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
دل نخواهی
شماره ی ۱فصلنامه ی اقلیم نقد،بامقاله ای ازمن زیرنام "درسایه سارسروونیلوفر"
• غروب اسفند • به روح عاشق زنده‌یاد احمد عزیزی . بادی سرد از سمت دماوند آمد از واقعه‌ای زبانمان بند آمد ابر آمد و «احمد عزیزی» را برد دلتنگ‌ترین غروب اسفند آمد . . 📍آدرس کانال « دل نخواهی » در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a