• قصیده برف •
تقدیم به روح بلند میرزا کوچک خان جنگلی
.
.
برف آمده است تا غزلی تر بیاورد
با بیت بیت اشک مرا در بیاورد
لای پرند پشت سر هم قصیده ای
در این ردیف و قافیه بهتر بیاورد
قندیلی از یخ است بر آن قله تا مگر
در جشن خسروانه ای افسر بیاورد
یخ بسته بر درخت ،کلاغ و دریغ برف
جای کلاه رفته مگر سر بیاورد
مه در سواحل خزر آشوب می کند
در چشم تا که ولوله یکسر بیاورد
از فرق کوهپایه فرا رفت تا از آن
صدسینه ریز در طبق زر بیاورد
باران جرجر است که با کودکانگی
برفی به بام خانه ی هاجر بیاورد
پس کو پدربزرگ که چای و حماسه را
باقل قل بلند سماور بیاورد
تا با حدیث غیرت سردار جنگلی
از سینه شاهنامه ی دیگر بیاورد
انگار میرزا ست به جنگل ،خدا کند
در برف خیز حادثه لشکر بیاورد
گم می شود به جنگل کولاک تا مگر
در مه هزار مرد دلاور بیاورد
از جاده ی شمال کجا می برد مرا
تا از کدام ناحیه سر در بیاورد
آن سوی جاده وسعتی از توسکا به برف
باید از آن هرآینه خنجر بیاورد
شعری برای جنگ، در این شامگاه برف
با لحن عاشقانه ی قیصر بیاورد
شعری شبیه خلوت سلمان صریح و ناب
شعری سپید، مثل کبوتر بیاورد
شعری شبیه جنگل گیلان صبور و ژرف
با آن شکوه زمزمه پرور بیاورد
از ببرهای گم شده در شامگاه برف
با نقشبند خون صنوبر بیاورد
آری! خوش است آخر این شاهنامه نیز
خوشتر که این حماسه به آخر بیاورد
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• کشتیِ موعود •
به پیشگاه حضرت موعود عج الله
.
.
گفتند از اين کوه مهآلود میآيد
از قله سرازير شده، زود میآيد
ميبينم از اين صخره پلنگان چه خموشند
از کوه مگر نغمة داوود ميآيد
گفتند زمين! پلک بزن، دست بيفشان
فانوس بگير، آينه فرمود ميآيد
گفتند به خونخواهي گلهاي شهيدي
با حنجرهاي زخم نمکسود ميآيد
بيتابي تو جزء علامات ظهور است
دريا! مگر آن کشتي موعود ميآيد؟
قد راست کن اي تپة زيتون! به تماشا
او با غم تو هيچ نياسود ميآيد
در معرکه خونينکفناني که شکفتند
گفتند به ما لحظة بدرود، ميآيد
اين زمزمهی کيست؟ سواري که پياپي
دلواپس ما گمشدگان بود میآید
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
زخم فدک
هر سو شعاع گنبد ماه تمام توست
در کوه و در درخت، شکوه قیام توست
در هر بهار زخم فدک تازه میشود
در هر گل محمّدی آهنگ نام توست
چشمی که در جزیرۀ مجنون به خون نشست
دیگر شهید گمشدۀ صبح و شام توست
وقت نماز شب که دل آهسته بشکند
سوگند میخورم که به طوف مقام توست
بین دعای ندبۀ چشمم ظهور کیست؟
دستی به تیغ شعلهور انتقام توست...
✍🏻 #محمدحسین_انصارینژاد
🏷 #فاطمیه | #شعر_فاطمی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
38.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🛑🛑
نماهنگ « شب شکاران »
تقدیم به شهیدان یمن، آیینهداران ظهور
.
✅ خواننده، آهنگساز و تنظیمکننده:
ساسان نوذری
✅ شاعر:
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
✅شاعر بخش عربی:
مرتضی حیدری آل کثیر
.
آدرس کانال در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
بیوضو در کوچهباغِ ارغوان میایستد
تشنهی خونِ شقایق، اردوغان میایستد!
...
آب را گِل کرده و تورش بدونِ ماهی است
دیگر از توصیفِ او طبع روان میایستد
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
• قصیده اردوغان •
این قصیده را سالها پیش،
به مناسبت سفر اردوغان به ایران سرودم...
.
.
بیوضو در کوچهباغ ارغوان میایستد
تشنة خون شقایق، اردوغان میایستد!
هان مواظب باش هرشب این شریک گرگ را
دستورو پنهان بهشولای شبان میایستد
ماندهام آخر سرش گرم کدامین آخور است
ملعبه هردم به حکم اینوآن میایستد
با هجوم خرملخها در میان کشتزار
این مترسک با سموم مهرگان میایستد
شب، میان شبروان جاده اردو میزند
صبح، با خطّونشان در کاروان میایستد
نقشههای رنگرنگش میشود نقشبرآب
دزد ناشی نیمهشب در کاهدان میایستد
مینشیند تا بخواند حکمت سقراط را
رو به اینسو با سبوی شوکران میایستد
تا برای ترکتازی راه را پیدا کند
بر دکلهای تهی از دیدبان میایستد
مست جاز غرب و فارغ از نماهنگ حجاز
گاه اما بین شور اصفهان میایستد
دستیار قاتل پیر است اما گاهگاه
سوگوار اطلسیهای جوان میایستد
اینچنین گستاخ، بین فتنه و آشوبها
در خیابان شهیدان ناگهان میایستد
کیشومات عرصة شطرنجبازان میشود
سرخوش از تهجرعههای استکان میایستد
گربهرقصان است اسرائیل را این ملعبه
پیش ما در هیئت ببر دمان میایستد!
کرم، آری از درخت است و از آنهم چاره نیست
گر به برگابرگ، این مرگ نهان میایستد
تا مگر از باغ بودا «نیروانا» آورد
چون شرر در وسعت نیلوفران میایستد!
تشنة خون غزالان حرم میبینمش
در کدامین قله با تیروکمان میایستد؟
قسمتش این بار حتّی شاه بیفرزین شده است
مات شطرنج فلانابنفلان میایستد
رسم شهرآشوبیاش را با مسلمانان ببین
رو به ناقوس کلیسا، مهربان میایستد
از حسین کربلا میگوید اینجا و دریغ
بعدازآن با خولی و شمر و سنان میایستد
گاه نوشانوش بین کافرستان فرنگ
در صف عشاق، هنگام اذان میایستد!
خوابش آشفته بهیاد شوکت عثمانیاش
محو رؤیای شکوه باستان میایستد
کیست نادرویش، این همداستان گرگومیش
در شگفتم در کجای داستان میایستد
از ادب دور است اما این چکامه، جای من
با هجا اینسان به راه میهمان میایستد
آب را گل کرده و تورش بدون ماهی است
دیگر از توصیف او طبع روان میایستد
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
May 11
29.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• شور فرات •
.
🟥 شاعر: #محمد_حسین_انصاری_نژاد
🟥 خواننده و آهنگساز: ساسان نوذری
🟥 تدوین و تصویرسازی: محمد عرب احمدی
⬛ کاری از مرکز فضای مجازی حقیق
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
23.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ #خلیج_فارس
.
📍شعر:
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
📍خواننده:
ساسان نوذری
📍آهنگسازان:
اکبر ابراهیمی و ساسان نوذری
📍تنظیم:
ساسان نوذری
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
﷽
🔹انجمن ادبی «محیط»
با حضور؛
استاد محمدعلی مجاهدی
همراه با شعرخوانی شاعران
#ویژه_برادران
جمعه ۲۳آذر ۱۴۰۳
از ساعت ۱۸ تا ۲۰
قم، خیابان صفاییه، کوچه۲۸ (بیگدلی)
جنب مطب دکتر برقعی، پلاک ۴۸
کانال #فراخوان_شعر در ایتا؛
@Farakhanesher
🏴 مرثیه منسوب به #حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ
تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ
واى بر تو ای مدینه! مرا ديگر مادر پسران مخوان
كه مرا به ياد شيران بيشهام میاندازى
كانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ
وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ
من پسرانى داشتم که به خاطر آنان مرا امالبنین میخواندند
ولی امروز دیگر پسری ندارم
أرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى
قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ
چهار پسر که مانند عقابهای کوهسار بودند
و با بريده شدن رگ حيات، به مرگ پيوستند
تنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ
فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعا طَعِينَ
بر پیکر بیجان آنها نیزهها به ستیزه برخاستند
و همه آنان از زخم نیزه به خاک افتادند
يا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا
بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ
اى كاش میدانستم آیا چنان که خبر دادند؛
عباس من دستش قطع شده است؟
📗 ادب الطف، ج۱، ص۷۱
🌐 shereheyat.ir/node/2034
✅ @ShereHeyat
غزل برفی
تورا به حرف نیاورده امشب اینجا برف
که آب می شود ازآفتاب فردا برف
کلاغ ها چه سراسیمه وگذاشته است
کلاه پولکی اش را به فرق افرا برف
چه ژرف می شنوی باز سازوحدت را
فرود آمده بر مسجد وکلیسا برف
به گوش کودک همسایه"بازباران "است
به گوش شاعراین شعر،"باز بارا...برف"!
کدام سقف ترک خورده است دربادآی
واستغاثه ی مادر:خدا مبادا برف ...
دودست یخ زده ی کودکی گرسنه نوشت
بدون فاصله دربرگ:آب،بابا،برف"!
انارنوبر باغ ست قسمت "دارا"
هنوز یکسره یخ بسته دست "سارا"،برف
چه غم که دخترک گل فروش یخ زده است
که بسته چشم سفیدش براین قضایا برف
نشسته کودک دیگر کنار شومینه
گشوده پنجره برفرصت تماشا برف
نشسته چشم به شومینه باسگ وپدرش
میان هلهله سرداده: های ،هو ،ها،برف
نشست تابزند زخمه برپیانویش
بلند برسرنت ها کشید،"سل"،فا،برف
سکانس آخر این فیلم ،سخت برفکی است
نکرد یک نفسش بی غبار حتا برف
وآب می شود ازآفتاب وخواهد کرد
تمام شعر مرا رفته رفته حاشا برف
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
شیراز_۴آذر ۱۳۹۷
@delnakhahi