• معاد فروش •
خطاب به آنان که میدانید!
.
چه زخم دیدهام از چشمِ ان یکاد فروش
قیامتیست به دکّانِ این معاد فروش
سیاوشست در این شاهنامه مار به دوش
تهمتنست در این داستان شغاد فروش
مزن به سینه به جز سنگِ لاقبایی را
که آجر است از او نان اعتقاد فروش
چه محشریست به بازار مردهخواران باز
که مردگانند این قوم زنده بادفروش
رفیق شاعرم از سنگفرش عرش گذشت
ولی به یمن مددکاری مواد فروش
قدح به دست، زدم پنبهی جمود تو را
سحر به میکدهای شیخ انجماد فروش
ببین چه دست به نقدند در دکان داری
زبان درازترین جمع انتقادفروش
مگیر خُرده که مشکوک میشوم کمکم
چرا که محتکرِ شهر شد زیاد فروش
به بیسوادی خود تا همیشه ساختهام
که از سرم برود سایهی سواد فروش
بچرخ تا که بچرخد به دستیاریِ تو
تنور سوختهی چرخ ابر و باد فروش
گرفتم آن که خدا بگذرد ز فاسقِ مست
چگونه بگذرد از قاضیِ فساد فروش
به داد من برس ای نالهی ستم سوزم
که کج شدهست ترازوی عدل و داد فروش
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
۱۴۰۲/۱۲/۱۳
شیراز
🌹🌹باغ عفیف آباد🌹🌹
درباغ نظرمی رفت بازلف رها درباد
بی ستروعفاف آمد،درباغ عفیف آباد
آن زن که به چشم من،یک روح اثیری بود
یاپلک به هم می زد،یادست تکان می داد
یک لحظه تصور کن،درصبح حرم ردشد
یک لولی شهرآشوب درمسجدگوهرشاد!
یاپلک به هم می زد،یازلف به هم می ریخت
بالهجه ی بسطامی،بازخمه ی مختاباد
ترکیب لبانش در،هنگام تبسم بود
عکس غزل حافظ،درچشمه ی "رکن آباد"
ردمی شدومی دیدم،هنگامه به هرسویی
سرگرم نظربازی،باهرچه که باداباد
بادلهره می گفتم:غارتگردین آمد
ای درس سحر،لطفی!ای فیض نسیم،امداد!
هی سوره ی یوسف را،می خواندم وردمی شد
چون نقش زلیخابر،قالیچه ای ازاجداد
پژواک قدم هایش درگوش درختان بود
چون برگ نت باران درنیمه شب خرداد
می گفت ببین درباد،آن بادکنک هارا
دستی بفشان تاابر،توشاعری وآزاد
می رفت وزبانم باز،درولوله بندآمد
ای عشق چه بایدکرد بالکنت مادرزاد!
11/8/94.شیراز
محمدحسین انصاری نژاد
به نام خالق طراوت محض
🔷غزل ساحلی
ساحل رامی گردم ساحل را می گردم
چون ابری سرگردان بردریا می گردم
فانوسی دردستش انسان رامی جوید
آن سوبرساحل با مولانا می گردم
حافظ ردشدامشب دریادریابرلب
دنبالش آنجابر ساحل هامی گردم
پیری نیشابوری می چرخد دیگر گون
عطارست آنجا چون اوشیدا می گردم
هوهوهو حق حق حق می خواند زندیقی!
شولایی بردوشم بی پروامی گردم
خنیاگرمرغابی دروزنی خیزابی
امشب تاشبگیران آن بالا می گردم
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
🌸بن بست🌸
درست می شنوی تخته است دکانت!
که ازنخست،کج افتاده بود میزانت
معلق آمده شاهین نا ترازو ها
شبیه نامه ی اعمال،پیش چشمانت
ببین حنای تو رنگی ندارد ازاین پس
ببین که روشده ناگاه،دست پنهانت
چه دیده دختر کولی به فال قهوه ی تو
کجا کشیده تو را خواب فیل وفنجانت؟!
تو را طناب رفیقی شبی به چاه انداخت
که مزّه کرد کبابش به زیر دندانت
گشوده شد در دیزی حیای گربه کجاست؟
ببین چه زود گلوگیر می شودنانت
نشسته اند سر سفره ی رقیب وخوشند
شکسته اند نمک خوردگان نمکدانت
چه راه ها که به بن بست برده اند تورا
نشسته ای به تماشای راهبندانت!
شنیده ای که به گنجشک گفت مور آن روز:
نشسته ای و ورق می خورد گلستانت
درآن بهار،تو را "جیک جیک مستان"بود
نبود فکر تهی دستی زمستانت!
دوباره خیره به فواره اند چندین مرد
که بنگرند فرودی هزار چندانت
#محمدحسین_انصاری_نژاد
بوشهر_۱۹ مرداد ۱۳۹۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت غزلی از #محمد_حسین_انصاری_نژاد
توسط مجری نجیب و باصفای برنامه "سمت خدا"، جناب نجمالدین شریعتی
.
غزل: یوسف و چاه
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🛑🛑
نکوداشت شاعر انقلاب،
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
در سازمان هنری رسانهای اوج
۱۴۰۰/۰۶/۲۸
خط و نشان
مگر قرار نشد دست بر دلم نگذاری
نیامدم که مرا جزء رفتگان بشماری
هنوز خط و نشان می کشی و واهمه دارم
که رسم نیست شکایت از این دلی که تو داری
چراغ های سر شاخه ،دانه دانه ی اشکند
خوش است بگذری امشب به کوچه باغ اناری
قرار بود بر این چینی شکسته نکوبی
بر این انار ترک خورده ، زخم تازه نکاری
به سارهای سراسیمه فکر کرده ای آیا
دمی که رد شده ای از غروب جنگل ساری
چه فرق می کند ای دوست!بعد کوچ مسیحا
که بود کشتن او نقشه ی کدام حواری
چه فرق بین قفس هست و نرده های نفسگیر
به محبسی و دلت خوش به بال بال قناری
مگو که زنده به عشقی و اوست دار و ندارت
که کشته عاشق بسیار را به جرم نداری
#محمدحسین_انصاری_نژاد
مي توان يافت ز سي پاره ماه رمضان
آنچه ز اسرار الهي همه در قرآن است
صائب
کانال اشعار صائب تبریزی 👇
@saeb_takbeyt
• رمضانيّه •
وزشهای شگفتیست در این سمتِ سَحَرها
صبوحست، بر آرید از این پنجره، سَرها!
که گسترده در این سو، ورق دفتر شب بو؟
در این باغ سحرخیز، خبرهاست خبرها!
شب چلچله ها خوش به مزامیر زبورست
غزل های سلیمان به لب شانه بسرها
دراین سو تپش باغچه با ورد سحرگاه
درآن سو وزش نافله از کوه و کمرها
براین چشمه بخوانیدسفرنامه ی یونس
به هرصخره اگررد نهنگ ست وخطرها
گل انداخته ماه رمضان برهمه ی شهر
گشودست شبانگاه براین میکده درها!
شب قدر خدا دست تکان داده ببینید!
که روح القدس آنجا به زمین ریخته پرها
بچرخید هلا با دف وکشکول و تبرزین
بخوانید دراین حلقه ازآشوب جگرها
دراین دایره شمس الحق تبریزمی آید
دراین حلقه ی ازقونیه دلسوخته ترها!
بنوشیددراین ماه شراب ازلی را
حرام است دراین میکده اماواگرها
دلم همنفس سیدی آیینه فروش است
که همسایه ی شبلی ست که همدوش شررها...
مرا گفت چهل بار بگو صل علی عشق
مرا گفت همین ذکر سلوک ست سفرها
مردف بسرایید به آهنگ حجازی
غزل،مهرنمازست دراین سکرسحرها
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
شاهراه ولا
به خاک پای مولا علی(ع)
.
یارب چه ولوله ای از شور چنگ و دف است
در کوفه جامه دران، چاووشی از نجف است
بردارنخل بلند،چون میثم آمده ست
ازتشنگان فرات،ازکشتگان طف است
این شورحیدری ست؟یاخمرخیبری ست؟
"ناد ِ علی" به لبش، شمش الشرف به کف است
صفین وگردمصاف،چشم علی به یمن
بعدازغبار،اویس،شوریده پیش صف است
کوخنجریمنی،تازخم تازه کنیم
این رسم سینه زنی،از سیره ی سلف است
اوراست شورحجاز،بی پرده عین نماز
جبریل هم نفسش درشرح لوکشف است
درجذبه های رکوع،مولاست منتظرت
آه ای گدای غریب،راهت ازاین طرف است
"الفضل ماشهدت.."حتی معاویه ها
دشمن به فضل امیر،این گونه معترف است
قاضی ست مثل شریح،عهدش شبیه زبیر
آن کس که بی طرف ست،آن کس که بی شرف است
منظومه ای ازلی ست ،حق درمدارعلی
بی او حقیقت عشق،چون ماه درکلف است
راه نجات کجاست جزشاهراه ولا
ماراحیات،هباست،گرغیرازاین هدف است
حافظ قرابه به دوش،می خوانده نیمه شبان
مارا حساب به حشر،باشحنه ی نجف است
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
.کانال #محمد_حسین_انصاری_نژاد با عنوان (( دلنخواهی )) در پیامرسان ایتا
.
⬅️به کانال #محمد_حسین_انصاری_نژاد بپیوندید➡️
.
لینک کانال:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
"پیشواز: به بهانهی روزهای نزدیک به نوروز و به یاد سفرههای خالی از آجیل"
عید است یا که شامِ غریبان؟ سیل است یا نسیم بهاری؟
این ناله، بانگ نحسِ کلاغ است؟ یا شورِ سار و رقصِ قناری؟
این داعیان که عقل کُلانند، دلسوز خَلق یا مغولانند؟
با لطف بیکرانهی اینان: رحمت به قاتلان تتاری
*
ای پادشاه خطّهی مستان! ای لشکرِ کلیدبهدستان!
در فصل اعتدال ربیعی، این است وضع مملکت، آری!
تهران بِکام باشد و خوشحال، ای آسمان بهوش که هرسال
تنها برای مردم اهواز، بارانِ گرد و خاک بباری
در این دیارِ مملوِ غصّه، همقافیه است پسته و قصّه
تا طعم پسته را تو ازین پس، در قصّهها به یاد بیاری
امسال هم به گریه بسازید، ای کودکان فقر و بنازید
با کفشهای پارهی پیرار، پیراهن تکیدهی پاری
من "دارم" آنقَدَر که غمی نیست، اما غم تو درد کمی نیست
ای هموطن که نو شده سالت با میوههای شصتهزاری!
سگ_دو زدی و جای دویدن، هی پشت هم "ریال" گرفتی
حالا تویی و قحطی بازار، در حجم نرخهای "دلاری"
*
من جای آن مسبّب نامی، ای دوست ای رفیق گرامی
دلواپس تو ام که نخوردی، شرمندهی تو ام که نداری
#محمد_مرادی
#روزه
#صائم_الدهر
#بهاریه
#شعر_اعتراض
#چای_دبش
https://eitaa.com/mmparvizan
• هفت سینِ شما •
.
.
چه رنگرنگ گشودهست هفت سینِ شما
چه نوبرانه در آن سیب دستچینِ شما
خوشا گلو که در این صبح عید، تر باشد
به طعمِ جرعهای از چای دارچین شما
بهار در قُرق سکّههایتان افسرد
مگر نه حرز بهارست در نگین شما؟!
تهیست سفرهی همسایه و نمیافتد
میان آینه، چشمان شرمگین شما
مباد هقهق آن مرد تا شما برسد
مباد بین نماهنگ دلنشین شما!
اگر که چادرِ لیلاست وصلهدار چه غم
فدای عشوه ساناز نازنین شما!
اگر چه مشربتان نیست غیر خوش باشی
که خوانده سورهی ایتام را به دین شما؟
صدای کسیت در آن کوچهسار میپیچد
چه مارهاست رها بین آستین شما
همیشه عید در اندوه بگذرد بر ما
ولی نماند مستی این چنین شما
صدا ندارد چوب خدا، به خود آیید
اگر چه گُم شده در هایوهو، یقین شما
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
بهار حرف کمی نیست ما نمی فهمیم
زبان تازه تقویم را نمی فهمیم
درخت پا شد و زخم زمین مداوا شد
هنوز چیزی از این حرف ها نمی فهمیم
چرا از آب نگفتن؟ چگونه نشکفتن؟
چگونه این همه اعجاز را نمی فهمیم
نشسته بر سر هر کوچه یک تذکّر سبز
دلا! قبول نداریم، یا نمی فهمیم؟
نگاه باغ، پر از بازی پرستوهاست
دل عبور نداریم تا نمی فهمیم
زمان، زمان بروز صفات باران است
چگونه باز نگوییم ما نمی فهمیم
#محمد_علی_شیخ_الاسلامی
#بهاریه
@golchine_sher
وعدۀ آیندههای ما
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخندهای ما
بفرمایید هرچیزی همان باشد که میخواهد
همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما
بفرمایید تا این بیچراتر کار عالم «عشق»
رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما
سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری
بیفشان زلف و مشکن حلقۀ پیوندهای ما
به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو میبالند
بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما
شب و روز از تو میگوییم و میگویند، کاری کن
که «میبینم» بگیرد جای «میگویند»های ما
نمیدانم کجایی یا کهای، آنقدر میدانم
که میآیی که بگشایی گره از بندهای ما
بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز
همین حالا بیاید وعدۀ آیندههای ما
✍🏻 #قیصر_امینپور
🏷 #شعر_انتظار
🇮🇷 @Shere_Enghelab
دشت تَرَک خورده
.
.
فرض کن دستخوشِ ابرِ سترون شده باشد
مثلِ یک دشتِ تَرَک خورده، دلِ من شده باشد
بانگ گاو آهنی از دشت، به گوشَت نرسانند
بر تو پَرچینِ مزارع سد آهن شده باشد
فرض کن یوزپلنگی شبی ازصخره بیفتد
باشغالان پس ازآن زخم،فروتن شده باشد
چون ورق های پراکنده ی درباد،دل مرد
آن چنان درهم ازآشفتگی زن شده باشد
شده آیا که ببینی تو که در روز مبادا
دوست هم دروسط معرکه،دشمن شده باشد
باز باورنکنی تفرقه اندیشی ازآن جمع
گرچه درچشم تو آن مساله روشن شده باشد
سنگ ها باهمه ی خشم به دست تو بچرخند
گرچه منسوخ دگر دور فلاخن شده باشد
تو وهمسایه یکی باشی وسهم توبه هرفصل
هرس باغ که باشرط نچیدن شده باشد
شاهنامه است وشب آخر وتهمینه ندیده است
پسرش زنده وخونخواه تهمتن شده باشد
بیشتر ازخط درویش،شکسته است وعجب نیست
ثبت بر هر غزلم رسم شکستن شده باشد
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
روایت ویژه از گفت وگوی چند دقیقه ای یک شاعر با رهبر انقلاب - تسنیم
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/01/09/3060305/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88%DB%8C-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8