#هدیهاجباری👩⚖
#پارتدویستسیزدهم🌷
﷽
تموم روزهاي گذشته رو مثل فيلم سينمايي جلوي
چشمهام ميديدم؛ از زمان بچگيهايي كه به ياد ميآوردم تا دوران كودكي و زمان
نوجواني و شروع عشقم، زمان فراق كشيدن، نامه هاي عاشقونه اي كه هيچوقت به
مقصد نرسيدن، هديه هايي كه هيچوقت به دستش نرسيد، تعقيبهايي كه هيچوقت
متوجه نشد، كتكهايي كه به خاطرش خوردم و هيچوقت متوجه نشد، دعواهايي كه
به خاطرش انجام دادم تا كسي نگاه چپ بهش نندازه و زماني كه فهميدم عاشق شده...
از اون روز ديگه خودم نبودم؛ تبديل شده بودم به آدم ديگه اي، آدمي كه ديگه
خودش نبود.
و اين آدم هر روز بزرگتر ميشد با قلبي كه ديگه وجود نداشت و ذهني كه فقط يه
چيز رو ميخواست! رسيدن به اون و زمان گذشت و تقدير باعث شد تا با زني زندگي
كنم كه هيچ حسي بهش ندارم! هيچ علاقه اي بهش نداشته باشم و حتي به خاطر اينكه
دوست صميمي اون بود ازش متنفر باشم!
اما هيچ چيز اونطوري كه ما فكر ميكنيم پيش نميره؛ هيچوقت زندگي با صداقت با ما
رفتار نميكنه! زمان زيادي گذشت تا فهميدم كسي كه كنارش زندگي ميكنم؛
بهترين آدميه كه روي اين كره ي خاكي وجود داشته و يا حداقل بهترين آدميه كه تو
عمرم ديدم! مهربونيهاش، صداقتش، اعتمادش، ايمانش، زيباييش، همه و همه باعث
شده بود كه به خودم بيام و بگم احسان! بعد از اينهمه زجري كه كشيدي و
غصههايي كه خوردي نفهميدي به در بسته اي در ميزدي كه پشتش خالي بود و كسي
منتظر تو نبود. حالا كسي در به روي تو باز كرده كه ميتونه تا آخر زندگيت كنارت
باشه! با عشق تو رو بپرسته و برات چيزي كم نذاره. اون آرامشي كه دنبالش بودي
اينجاست، درون اين آدم.
شد تموم وجودم، همه ي قلبم رو واسه خودش كرد، بچه اي از جنس من و خودش
توي شكمش پرورش داد و حالا كه تازه معني زندگي خوب رو ميفهميدم به خاطر من
توي دردسر افتاده.
كلافه شده بودم. اكسيژن برام كم بود و نفسم به شماره افتاده بود. گره ي كرواتم رو
كمي شلتر كردم و به ميزي كه مهيار و آقاي صالحي پشتش نشسته بودن با التماس
خيره شده بودم.
نميدونم چقدر گذشت و تو اين مدت، زمان چطور سپري شد كه مهيار از پشت ميز
بلند شد و به سمتمون اومد. بهم خيره نگاه ميكرد و من مستقيم به چشمهاش با
التماس نگاه ميكردم.
برگهي داخل دستش رو روبهروم گرفت و گفت:
- زودتر برو تا دير نشده.
حس شوق و ناباوري تموم وجودم رو گرفته بود. از خوشحالي سر از پا نميشناختم.
محكم و مردونه دست مهيار رو فشردم و با تموم احساس خوبي كه داشتم توي
بـغـ*ـلم گرفتمش و گفتم:
- خيلي آقايي.
به هستي و آريا نگاه گذرايي انداختم و با لبخند پيروزمندانه اي از شركت بيرون زدم.
ساعتم رو چك كردم و با بيشترين سرعتي كه از خودم سراغ داشتم سر قرار رفتم.
🔷💐🔷💐🔷💐
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>
🏴 اربعین که برای زیارت نیست!!
- می گوید: اربعین نمی روم، چون نمی توانم دلچسب زیارت کنم!
- با خنده گفتم: اولا قرار نیست به دل و نفْس بچسبد! امام معصوم (ع) زنده است، همه جا حاضر است! زیارت که نباید حتما به ضریح برسی! ثانیاً اربعین که فقط برای زیارت نیست، اربعین برای نشان دادن شکوه اسلام به دشمنان حسین بن علی (ع) است...
#اربعین
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🏴🖤🏴💠====>
♨️#معرفت_مهدوی
💠آیت الله وحید خراسانی؛
🔸شما جوانید؛ از دوران جوانی کار کنید! خواندن هر روزه قرآن را ترک نکنید، آن را به #امام_زمان هدیه کنید.
🔸اگر یک گِلی را کنار دسته گل بگذاری، روز اول اثری نمی بینی، اما اگر یک ماه این گِل کنار آن گل بود، بعد که برداشتی می بینی بوی گل می دهد. دل من و تو نیز این گونه است؛ یک روز قرآن بخوانی، مثل گِلی است که یک روز کنار گل است، اما اگر یک سال هرروز قرآن بخوانی، آن هم قرآن را به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه کنی، آن وقت او به کرمش با ما چه معامله خواهد کرد؟
🔸این است مقام و منصب؛ این است راه ارتباط با ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف.
شما تصور می کنید او از نظرها پنهان است، ولی خبر ندارید که چشم ها از دیدن او محروم است، اما اشعه انوار او بر همه این دل ها می تابد.
خود ایشان فرمودند: ما شما را فراموش نمی کنیم، ما مراعات شما را از دست نمی دهیم؛ بنابراین همه شما تحت نظر او هستید؛ پس سعی کنید از این نظر بیگانه نشوید.
🔸 نماز را اول وقت بخوانید، رابطه را با خدا حفظ کنید، قرآن را هر روز بخوانید، به او هدیه کنید. با این دو عمل، هم به مبدا عالم مرتبطید، هم به حجت او؛ آنگاه سعادت دنیا و آخرت نصیب همه شماست.
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🏴🖤🏴💠====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ این همان چیزیست که دشمنان از آن وحشت دارند .لبیک یا حسین (علیه السلام)😍
#اربعین
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🏴🖤🏴💠====>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#دراوجغربت🌴
#چهارمینمسابقه🌴
#برگهجدهم🌴
﷽
نگاه كن!
بزرگان كوفه به سوى خانه هانى مى روند.
هانى نماز عصر خود را خوانده و كنار ايوان خانه اش نشسته است.
درِ خانه زده مى شود و بزرگان كوفه، وارد خانه مى شوند.
ــ اى هانى، چرا از ابن زياد كناره مى گيرى؟ مگر نمى دانى كه او همواره سراغ تو را مى گيرد؟
ــ من مدّتى بيمار بودم و نمى توانستم به نزد ابن زياد بروم.
ــ امّا او مى گويد كه تو، عمداً، از او كناره گيرى مى كنى; چرا بايد كارى كنى كه ابن زياد به تو بدبين شود؟ برخيز و همراه ما به نزد ابن زياد بيا و اين بى مهرى را بر طرف كن!
هانى، هر بهانه اى مى آورد، آنها قبول نمى كنند.
سرانجام هانى از جاى خود بلند مى شود، لباس خود را مى پوشد و همراه مهمانان خود به سوى قصر حركت مى كند.
آرى، ابن زياد مى داند با زور نمى توان هانى را به قصر آورد; براى همين، از راه حيله و نيرنگ، عمل مى كند.
هانى به نزديك قصر رسيده است; امّا او وارد قصر نمى شود.
مثل اينكه هانى شك كرده است و با خود مى گويد: "نكند اين نقشه ابن زياد باشد و بخواهد مرا از اين راه به دام بيندازد؟".
نگاه كن!
هانى دارد بر مى گردد.
خدا را شكر!
امّا پسر برادر هانى راه را بر او مى بندد:
ــ عمو جان! كجا مى روى؟
ــ من از ابن زياد بيمناكم. بگذار برگردم!
ــ عمو جان، جاى هيچ نگرانى نيست; ما ساعتى قبل، نزد ابن زياد بوديم; ما براى صلح و صفا مى رويم; نگران نباش كه به تو هيچ آسيبى نخواهد رسيد.
هيچ كس نمى داند كه مَعقِل، آن جاسوس بدجنس در انتظار هانى است!
هانى همراه با بزرگان كوفه وارد قصر مى شود.
هانى به ابن زياد سلام مى كند; امّا او با عصبانيّت مى گويد: "اى هانى! مسلم بن عقيل را در خانه خود جاى مى دهى و براى او اسلحه و سرباز جمع آورى مى كنى؟".
هانى مى خواهد انكار كند امّا ابن زياد فرياد مى زند: "مَعقِل! بيا بيرون!".
ناگهان مَعقِل از پشت پرده بيرون مى آيد.
تا نگاه هانى به مَعقِل مى افتد، همه چيز را مى فهمد.
مَعقِل همان كسى است كه هر روز به خانه او رفت و آمد داشته و پول زيادى را براى خريد اسلحه به مسلم داده است.
ابن زياد مى گويد: "اى هانى! آيا اين شخص را مى شناسى؟".
هانى كه مى فهمد ابن زياد از همه برنامه هاى او خبر دارد، سرِ خود را پايين انداخته و مى گويد:
ــ من مسلم بن عقيل را به خانه خود دعوت نكردم; بلكه او بر من مهمان شده است.
ــ تو از پيش من بيرون نمى روى مگر اين كه مسلم را به نزد من بياورى.
ــ به خدا قسم، چنين كارى نخواهم كرد كه مهمان خود را به دست تو دهم.
ــ بايد مسلم را به من تحويل دهى.
<=====●●●●●=====>
#دراوجغربت
#یارورامامزمانباشیم
#چهاردهمینمسابقه
#نشرحداکثری
#کانال_کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
<=====●●●●●=====>
جامانده نیست،
هرکه دلش پرکشیده است
با اشک چشم، هم نفس زائران شود
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🏴🖤🏴💠====>
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#احادیث_حسینی
✨امام صادق (ع) فرمودند:
هر كس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفرههاى نور بنشيند بايد از زائران امام حسين عليه السلام باشد.✨
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🏴🖤🏴💠====>
#امام_حسن_ع
صحبت از خوان کریم است و تهی دستی ما
دستها گرم قنوتند، زحاجت لبریز
گوش این طایفه آوای گدا نشنیده است
قبل گفتن شده کاسه ز اجابت لبریز
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🏴🖤🏴💠====>
9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه عراقی
۳۰ سال پیش دریزد روستای سرو و ارنان با زنی ازدواج می کنه
وبعد از چندسال به خانمش میگه بریم
عراق؛ خانمش نمیره وان هم بچه ۲ ساله رابرمیداره ومیره عراق
وبه بچه اش مگه مادرت مرده و حالا که بر اثر مریضی درحال فوت بوده
به فرزندش جریان راتعریف می کنه وپسرهم باواتساب وتماس های تلفنی بامادرصحبت مکنه
ومادرهم باکاروان پیاده روی
به عراق می رود
وبعداز ۲۸سال فرزند خود را می بیند
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🏴🖤🏴💠====>
✏️مشکل آن جاست که مجوز تئاتر مستهجن و سینمای خانگی ناهنجار را #وزارت_ارشاد صادر میکند؛
اما تشکیلات #گشت_ارشاد توسط #وزارت_کشور اداره میشود.
او از بالای چشمه گالن گالن سم وارد جامعه میکند،
این از پایین با میکروسکوپ دنبال مولکول آلوده میگردد...
هم نشدنی است، هم هزینه ساز!
✍️#محمدجوادمحمودی
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🏴🖤🏴💠====>
﷽
#درقصرتنهائی🌳
#برگچهارم🌳
حتماً نام عبّاس، عموى پيامبر را شنيده اى ؟ او دو پسر دارد يكى به نام عبد الله و ديگرى به نام عُبيد الله .
اين دو برادر امروز در كوفه هستند و هر دو از علاقمندان به امام حسن(ع)مى باشند .
اما اگر با من تا آخر كتاب همراه باشى متوجّه مى شوى كه چگونه، راه اين دو برادر از هم جدا شده و يكى از آنها (عبيد الله) بزرگترين ضربه را به حكومت امام حسن(ع) مى زند .
نگاه كن ! عبد الله بن عبّاس، از جا بر مى خيزد و در كنار منبر مى ايستد رو به مردم مى كند و مى گويد : "اى مردم ! اين آقا فرزند پيامبر شما و جانشين امام شماست، برخيزيد و با او بيعت كنيد" !
با تمام شدن سخن عبد الله بن عبّاس همه مردم، آمادگى خود را براى بيعت كردن با امام حسن(ع)، اعلام مى كنند و در جواب عبد الله بن عبّاس مى گويند : "ما بسيار امام حسن(ع) را دوست داريم، به راستى كه او شايسته خلافت مى باشد".
مردم دسته دسته به سوى امام مى روند و با او بيعت مى كنند .
همسفر خوبم !
امام حسن(ع) وقتى هجوم مردم را براى بيعت مى بيند از آنها قول مى گيرد كه همواره به سخنان و دستورات او گوش فرا دهند و مردم نيز با صداى بلند مى گويند : "ما همه گوش به فرمان تو هستيم" .
آيا مى دانى چند نفر در كوفه با امام حسن(ع) بيعت مى كنند ؟
بيش از چهل هزار نفر !
اكنون بيعت با امام تمام شده است، و امام حسن(ع) زمام حكومت را به دست مى گيرد، و براى شهرهاى مختلف فرماندارانى را منصوب مى كند، عبد الله بن عباس را به سوى شهر بصره مى فرستد .
امام حسن(ع)، دو ماه به بررسى اوضاع مى پردازد و سعى مى كند مسائل داخلى را سر و سامان بدهد .
البتّه لازم است بدانى كه محدوده حكومت امام حسن(ع) فقط عراق نيست، بلكه تمام مناطق اسلامى (به غير از شام) زير نظر كوفه اداره مى شوند .
آرى كوفه به منزله پايتختى براى حجاز (مكه و مدينه)، يمن، ايران و . . . به شمار مى رود.
🦋🌹🌷🦋🌹
#درقصرتنهائی
#تنهاترینسردار
#امامحسنمجتبی
#نشرحدکثری
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
دعامیکنم
درفراسـوی این شب
تاریک و سیـاہ
"" خـداونـد ""
نور عشق بی حدش را
بتابانـد برخوشهی
آرزوهـای شمـا
تا صـدها ستـارہ بروید
برای اجابت آنـها
شبتـون آروم دلتون شاد دوستان 🌙
⭐️✨🌟🌟🌹🌷💐🦋
@hedye110
🏴🖤🏴