eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
4هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی... تو را سپاس میگويم از اينکه دوباره خورشيد مهرت از پشت پرده ی تاريکی و ظلمت طلوع کرد و جلوه ی صبح را بر دنيای کائنات گستراند " سلام صبح عالیتان متعالی " 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
هر آینه از غیب ندا می آید از ماذنه ی فَرَج صدا می آید ای منتظران گناه را ترک کنید ارباب خودش پیش شما می آید @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ امام موسی بن جعفر علیه السلام امام رضا علیه السلام امام جواد علیه السلام امام هادی علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ، أَيُّهَا الْكاظِمُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
👩‍⚖   🌷 ﷽ جلوي كافيشاپ گرون قيمتي ايستاد و ماشين رو پارك كرد. طبق عادت كاپوچينو با كيك شكلاتي سفارش داديم و ذهنم ناخودآگاه پر كشيد به روزي كه قرار بود احسان رو براي اولين بار ببينم. اولين باري كه حس ميكردم چقدر تحقيرآميزه وقتي بخواي خودت رو به كسي تحميل كني. اونقدر حس خجالت و حيا داشتم كه به سختي ميتونستم سرم رو بالا بگيرم و به چهره اش نگاه كنم. وقتي ناراحت شد و از هستي خواست تا باهم صحبت كنن فهميدم كه از اين قرار ناگهاني خيلي ناراحت شده. وقتي كه هستي ما رو تنها گذاشت با شوخ طبعي هاش اولين چيزي كه به ذهنم رسيد اين بود كه چقدر پسر پرروئيه؛ اما تونست بهم جرئت بده تا سرم رو بالا بگيرم و به چشمهاي عسليش خيره بشم. موهاي قهوه اي و لختش كه كج روي پيشونيش ريخته بود. پوست گندمگون و دماغ قلميش همه و همه كنار هم جذابش كرده بود و چشم گرفتن ازش برام سخت بود. اونجا بود كه با خودم گفتم آيا ميشه اين مرد روبه روم روزي شريك زندگيم بشه؟! صداي زنگ گوشيم من رو از فكر و خيال بيرون آورد و نگاهم رو به شماره ناشناس روي گوشي خيره كرد. با بيخيالي جواب دادم: - بفرماييد. صداي ترسيده و لرزوني گفت: - الو مبينا! گوشي توي دستم لرزيد و پاهاي سست شده ام تنم رو از صندلي جدا كرد و دستم رو به ديوار كنار تكيه داد. - ا... اح... احسان؟ - آره خودمم. مبينا گوش كن فقط... من به پول زياد نياز دارم. همين الان دو تومن به شماره حسابي كه ميفرستم برات بريز. ميخوام بيام خونه. پاهام لرزيد و دست هستي زير بـغـ*ـلم رو گرفت و با چشمهايي پر از سؤال بهم خيره شد. صداي لرزيده و پر از بغضم رو آزاد كردم: - چي ميگي احسان؟ الان كجايي؟ چرا از خودت خبري ندادي؟ ما همه... ما همه فكر ميكرديم تو رو ديگه نميبينيم. - توضيح ميدم مبينا! فقط كاري كه گفتم رو انجام بده. بايد قطع كنم. خداحافظ. صداي بوق ممتد گوشم رو آزرد؛ ولي قلبم رو نرم كرد. صداي ترسون و نگرانش هم نتونست اين حال خوبم رو لحظه اي خراب كنه. اشك شوق توي چشمم نشست و تك تك كلماتش رو با عشق بار ديگه مرور كردم. جوابي براي هستي كه مدام ازم توضيح ميخواست نداشتم و فقط به گفتن «احسان زنده است. بايد برم.» اكتفا كردم. كيفم رو برداشتم و سريع خودم رو از كافيشاپ بيرون انداختم. چشمم دنبال خودپرداز ميگشت و قلبم از شدت تپش توي سـ*ـينه ام آروم نميگرفت. حتي صداي بوق ماشيني كه انگار قصد مزاحمت داشت هم نتونست باعث بشه وقتم رو صرف بدوبي راه گفتن بهش كنم و فقط قدمهام رو سريعتر برداشتم كه صدايي آشنا به گوشم خورد: - مبينا! چرا داري پياده ميري؟ سوار شو باهم ميريم. سرم سمت صدا بر گشت و با ديدن هستي تازه متوجه هش شدم. سريع سوار شدم كه صداي معترضش بلند شد: - ديوونه شدي؟ چيكار ميكني؟ چرا درست حرف نميزني؟ يعني چي احسان زنده است؟ كي بود زنگ زد؟ نفس عميقي كشيدم و اشكهاي روي گونه‌م رو پس زدم و با گريه گفتم: - احسان... احسان بود زنگ زد. گفت پول نياز داره تا برگرده خونه. با ترمز ناگهاني هستي نزديك بود با سر توي شيشه برم. صداي بوق ممتد ماشينهاي پشت سرمون و اعتراض راننده ها بلند شد و هر كدوم با بدوبيراهي مخصوص به خودشون از كنار ماشين رد ميشدن و هستي هنوز با بهت نگاهم ميكرد. قطره اشكي روي گونه هاش نشست و لبهاش تكون خورد: - تو رو خدا مطمئني صداي خودش بود؟ آروم بـغـ*ـلش كردم و گفتم: به خدا قسم خودش بود. صداي خودش بود. از بهت خارج شد و دستش روي تيغه ي كمرم بالاوپايين رفت و صداي بغض آلودش زير گوشم نشست: - خدا رو شكر! خدا رو شكر! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
02.mp3
14.96M
فایل صوتی (2⃣) 💐✨ گفتن از دیدارها، گفتن از دیدار امامی است که گاهی برای جویندگان راستین، چهره عیان می‌کند و قلب‌های زنگار گرفته را جلا می‌دهد . . . @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
✍امیرالمؤمنین علیه السلام: زياد خوردن و زياد خوابيدن، جان را تباه مى كند و زيان به بار مى آورد 📚عيون الحكم والمواعظ صفحه 389 ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
•🌪🖇• . ‌جـاذبـہ‌هـا‌... همیشہ‌روبہ‌پایین‌نیستند..! کافۍٖ‌است‌،‌پیشانیت‌بہ‌خاک‌باشد بہ‌سوۍآسمان‌خواهۍ‌ٖ‌رفت...🌱 . 🌱 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
14.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت مادر شهید از صحبت های فرزند شهیدش درباره بازرسی نماز بعد از شهادت @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
14000801-kermanshahi-sorood.4.mp3
2.48M
|⇦• اومده زینتِ عرشِ بَرین... ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و امام صادق علیه السلام به نفس حاج امیر کرمانشاهی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ : مادرم! زمانی که خبر را شنیدی گریه نکن؛ زمان تشییع وتدفینم گریه نکن؛ زمان خواندن وصیتنامه ام گریه نکن ..! فقط زمانی گریه کن که مردان ما را فراموش و زنان ما ... @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>