#تلنگر🍁
اے کاش فقط چادر حضرت زهرا روسرمون نباشه...!❗️
همراش؛ 👇🏻
حیایِ زهرایی
عفافِ زهرایی
نگاهِ👀زهرایے
کلامِ🗣زهرایی
هم داشته باشیم :)🌱
ڪاش به خودمون بیایم و به این نقطه برسیم ڪه چادر مشکے حضرت زهرا صرفا یڪ چادر ساده مشکے نیست ...❌
یک دنیا پراست از تکلیف و آداب
ڪه بدا بہ حال ما ڪه که خود را چادرے میدانیم و از آن غافلیم💔
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــــالْفَــرَج
31.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسلمانان کجایید؟
داریم افطاری درست میکنیم به حاجی گفتم از مسجد اومدنی نوشابه و خرت و پرت بخره سر سفره افطار بگذاریم❗️
حاجی همیشه اهل سُفره داریه واسه اهل بیت؛ الحمدالله کما هو اهله 😌
😭💔 دیدن این کلیپ رو از دست ندید و تا جای ممکن منتشر کنید🙏
#رمضان_المبارک
#قدس
➥ @hedye110
صهیونیستها توی این شیشماه کارایی کردن که از همهجای دنیا، صدای مردم در اومد.
از بمبارون خونهها تا حمله به بیمارستان
از کشتن زن و بچه تا تعرض و بیعفتی
از بستن آب و برق تا بمبارون صف آرد
از دزدیدن پیکر شهدا تا سرقت اعضای بدن
کارهایی که حتی تصور یه دونش برای خودمون و خانوادهی خودمون خیلی دردآوره.
حجم این جنایات، صدای همه رو درآورد؛
از همین مردم مسلمون خودمون
تا مردم غیرمسلمون و حتی بیدین اروپا
از مردمی که بغل گوش فلسطین، سایهی جنگ بالای سرشونه، تا مردمی که تو اروپا فرسنگها با جنگ فلسطین فاصله دارن. از مردم سیاهپوست آفریقا تا چشمبادومیهای ژاپن و کره.
مسئله؛ مسئلهی مسلمونا نیست. مسئله، مسئلهی زمین نیست. مسئلهی انسانیته، مسئلهی شرفه
خلاصه چهل سال گذشت تا امروز همهی مردم دنیا به حرف امام رسیدن:
اسراییل یه غدهی سرطانیه
فردا بزرگترین و پرشورترین روز قدس تاریخ خواهد بود. فردا مسلمونها نه، ایرانیها نه، بلکه آزادهها در سرتاسر زمین به خیابون میان تا خشم و نفرت خودشون رو از این کثافت بشری فریاد بزنن.
فردا یه روز معمولی نیست، روز شرافته
جانمونی رفیق✌️
➥ @hedye110
13.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درد و دل هایِ مادر پسری بعد کلی وقت💔..
#معراج_شهدا ..
😭😭😭😭😭😭
#استوری | طوفان الاحرار
نَصْر مِنَ اللّٰهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ
یاری و پیروزی نزدیک است
🗓 به مناسبت روز جهانی قدس
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#ماه_میهمانی_خدا | دعای روزهای ماه رمضان
🏷 (دعای روز بیست و پنجم)
🤲 خدایا مرا دوستدار اولیائت قرار ده...
➥ @hedye110
Tahdir joze24.mp3
3.94M
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_کریم_در_رمضان
جزء بیست و چهارم
👤با صدای استاد معتز آقایی
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @hedye110
Tahdir joze25.mp3
4.01M
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_کریم_در_رمضان
جزء بیست و پنجم
👤با صدای استاد معتز آقایی
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @hedye110
کم و کسری ِ مرا دید ولی پیشم ماند ،
او رفیقیست که پای ِ ضررم میماند . :) ♥️
- اباعبدالله
كجاى زمان ایستادهای
که گذر سالهای طولانی
ما را به شما نمیرساند ...
یا صاحب الزمان
تمام کن زمان نبودنت را ...
💔 #جمعه_های_دلتنگی
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
..
vahid-shokri-in-eshghi-ke(128).mp3
5.52M
این عشقی که به سر من افتاده...
#شور_احساسی #اباعبدالله'♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی علی الحسین عطشان کربلا...❤️🩹
استاد پناهیان میگفت:
برو گریه کن،
التماس خدا کن،
بگو نمیتونم از موقعیت گناه فرار کنم
اونقدر این خدا کریمه که
موقعیت گناه رو فراری میده
تو فقط میون گریه هات بگو،
دیگه نا ندارم پاشم
بگو نمیخوام گناه کنماااا،
زورم نمیرسه
معجزه میکنه برات...
خدا میگه:
«من حَیثُ لا یَحْتَسِبُ»
یه جوری کمکت میکنم، که فکرشم نکنی :)🤍
آرزوی شهادت را همه دارند اما،
تنها اندکی شهید میشوند چون،
تنها اندکی شهیدانه زندگی میکنند:)!
-شهید سید سجاد خلیلی
#شهیدانه
#ماه_میهمانی_خدا | دعای روزهای ماه رمضان
🏷 (دعای روز بیست و ششم)
🤲 خدایا عیبم را پوشیده دار...
➥ @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خــدایا شروع سـخن نامِ توست
وجودم به هر لحظه آرامِ توست
دل از نام و یادت بگـیـــرد قـرار
خوشمچون که باشی مرادر کنار
سلاااام
الهی به امیدتو
صبحتون بخیر💖
➥ @hedye110
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#دل_آرام_جهان❤
در چشم من فراقت
نگذاشت روشنایی
ای آفتابــ☀️ــ تابان
دریاب دیــدهها را
🔸شاعر: همام تبریزی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#سجادهصبر🪴
#قسمتهشتادسوم🪴
🌿﷽🌿
عاشق مهربونی هاش، عاشق خنده هاش، عاشق حرف
زدناش، عاشق دل نگرونی هاش، سهیل اون بی وفا
نبود، بهش
قول داده بود و سر قولش مونده بود... آروم سرش رو
روی بازوی لخت سهیل گذاشت و شروع کرد به گریه
کردن
...از اینکه چه کاری کرده که محسن به خودش اجازه
داده در مورد سهیلش این طور حرف بزنه کلافه بود ...
قطرات
اشکش که روی زیرپوش سهیل میریخت مثل آب یخی
بود که روی تمام افکار سهیل ریخته میشد، نه فاطمه
چیزی
میگفت و نه سهیل میخواست بگه که بیداره و گریه
فاطمه رو میفهمه، فاطمه سرش رو بالا آورد و لبخندی
زد و آروم
زمزمه کرد:
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
بعد هم بازوی سهیل رو بوسید و از اتاق خارج شد ...
سهیل چشماش رو باز کرد ... جای اشکهای فاطمه روی
لباسش
رو دست زد ... نفس عمیقی کشید و چشمهاش رو
بست... احساس کرد بدون هیچ اختیاری داره توی دلش
گریه
میکنه، احساس کرد بار سنگینی روی قلبشه ... فاطمه
رو دوست داشت ... فاطمه مال اون بود .... فاطمه....
****
زنگ در خونه رو که زد چند لحظه منتظر موند، با اون
لباس مبدلی که پوشیده بود تا وقتی از خونه میاد بیرون
نشناسنش حسابی خنده دار شده بود، صدای مردی بلند
شد:
-بله؟
-آقای خانی؟
-میتونم چند لحظه در خدمتتون باشم، باهاتون حرف دارم-
خودم هستم بفرمایید
-شما؟
-نادی هستم، سهیل نادی
محسن خشکش زده بود، نمیدونست باید راهش بده یا نه،
چند لحظه سکوت کرد و بعد گفت: بفرمایید
دکمه آیفون رو که زد چند لحظه همون جا ایستاد و با
خودش فکر کرد... این اینجا چیکار میکنه؟ ... حتما
فهمیده من
می خوام به زنش کمک کنم ... نکنه اومده بلایی سر من
بیاره؟ ... جراتش رو نداره ... حالا که خودش با پاهای
خودش اومده می دونم چجوری به حسابش برسم.
در رو که باز کرد با دیدن مردی توی یک لباس کهنه
متعجب شد، سهیل که تعجب رو از چشماش خونده بود
گفت:
تعجب نکنید، خودمم، فقط لباسم عوض شده.
بعد هم کلاهش رو از سرش برداشت. محسن نگاهی به
صورتش انداخت وخیلی خشک دعوتش کرد تو.
سهیل وقتی قدم به خونه محسن گذاشت کل خونه رو
سرسرکی نگاهی کرد که ... ایستاد .... تمام تفکراتش
ایستاد...
همه چیز ... حتی قلبش ... اومده بود با محسن دعوا کنه
... اومده بود بزنه تو دهنش که چرا میخواد زندگیش رو
خراب کنه ... اومده بود بگه که مزاحم فاطمه نشه چون
فاطمه اونو دوست داشت ... اومده بود بگه در موردش
اشتباه
فکر میکنه و خودش هم عاشق فاطمه ست ... اما ...
اون تابلو فرش ... منظره غروب ... تابلویی که هر
روز فاطمه با
عشق مشغول بافتنش میشد ... روی دیوار خونه محسن
... فاطمه میگفت برای یک آدم خاصه ... پس محسن از
نظر
فاطمه خاصه ...
⛱🇮🇷⛱🇮🇷⛱🇮🇷
💖به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💖
☘
🦋☘
🦋🦋☘
🦋🦋🦋☘
🦋🦋🦋🦋☘
#قبلازازدواجخوبفکرکن
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#دلنوشتهوحدیث
eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
🇮🇷🇮🇷🇮🇷