🦋 •• ⎚ #امـٰام_حُـسین
-چه در منِ دلتنگ یافتی ،
که اینگونه عِشـق کربلایت را در دِلـم انداختی...:)؟💔
+شما؟!
-سربازانفرماندھ💚
+فرماندتون؟!
آسیدعلیخامنہا؎♥︎
+کارتون؟!
-دفا؏ازحریمعشق((:🌿
+هدفتون؟!
-فتحقدس،انشاءالله🤍!
+پایانتون؟!
-شھادت،انشاءالله🌱
#روز_قدس🤍🍃🌸
#عکس_خام
#پروفایل
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــــالْفَــرَج
آخࢪیـن جمعـہ مـاه ࢪمضـان هـم گذشـت
و او بـاز هـم نیـامد . . .💔
پ.ن: چقدࢪ منتظـࢪش بـودے ࢪفیـق؟!
نڪنہ ࢪوزے، ایـن غیـبت هـاے پـی دࢪ پـی بـابـا مـہدے، بـࢪامون عـادۍ بـشہ...
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــــالْفَــرَج
#ماه_میهمانی_خدا | دعای روزهای ماه رمضان
🏷 (دعای روز بیست و هفتم)
🤲 خدایا پوزش هایم را بپذیر...
➥ @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄
به نام خدایی که نزدیک است
خدایی که
وجودش عشق است
و با ذکر
نامش آرامش را در
خانه دل
جا می دهیم
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
➥ @hedye110
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#سلام_امام_زمانم💚
ای بهترین #قرارِ دلِ بی قرارِ ما
ای آبروی خلقِ دو عالم #نگارِ ما
ای ماه پشت ابر بیا یابن فاطمه
آقا #فدای_تو همه ایل و تبار ما
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#سجادهصبر🪴
#قسمتهشتادچهارم🪴
🌿﷽🌿
اشتباه کردم.....
بدون حرفی برگشت به سمت در و در خونه رو باز
کرد، محسن که از رفتار سهیل تعجب کرده بود گفت:
وایستا!
مگه نمی خواستی حرف بزنی
اما سهیل بدون هیچ حرفی کفشش رو پوشید و رفت.
محسن نگاهی به راه پله خالی کرد، در رو بست و به
نقطه ای که سهیل خیره شده بود نگاه کرد، تابلو فرش
فاطمه
بود ...حتما سهیل هم اونو دیده بود... نکنه فکر بدی در
مورد فاطمه کنه... نکنه الان بره خونه و بلایی سرش
بیاره...ترسیده بود ... موبایلش رو برداشت و شماره فاطمه رو
گرفت ... اما فاطمه که شماره محسن رو دید گوشیش
رو
خاموش کرد و پرتش کرد یک گوشه...
+++
-تو نمیدونی کجاست؟ نکنه گرفته باشنش؟ سها تو رو
خدا یک فکری بکن
-آخه این پسره کله خر کجا گذاشت رفت؟ مگه من بهت
نگفتم نذار از خونه بره بیرون، زنگ زدی بهش؟
-گوشیش خاموشه، من خونه نبودم وقتی اومدم نبود
-ای بابا، بذار به کامران بگم ببینم چی میشه..
-خبرشو بهم بده... سها بدجوری دلم شور میزنه...
-نگران نباش ... پیداش میکنم
گوشی رو که قطع کرد باز هم قفسه سینش درد گرفته
بود، فورا به سمت آشپزخونه رفت و یکی از قرصهایی
که
دکتر براش تجویز کرده بود خورد تا کمی از دردش
کمتر بشه ... یعنی از دیروز تا حالا سهیل کجا میتونه
رفته باشه؟
...حتما طلبکارا گرفتنش و یک بلایی به سرش آوردن
... خدایا ... خودت نگهدارش باش ... صدای تلفن بلند
شد،
فورا به سمتش رفت:
-سلام-
بله؟
-سهیل! تویی؟!! کجایی تو؟ دلم هزار راه رفت
سهیل چیزی نمیگفت، فاطمه که فکر کرده بود تلفن قطع
شده گفت: الو، الو سهیل
-دارم گوش میدم. تموم شد؟
صدای خشک سهیل باعث شد تمام ذوق فاطمه از شنیدن
صداش از بین بره، گفت:
-چیزی شده؟!
-وسایل خونه رو جمع کن، تا چند روز دیگه باید از اون
خونه بریم. کارتون توی انباری هست، همه رو بسته
بندی
کن، من پنج شنبه با کامیون میام.
بعد هم در حالی که صدای خشن و عصبیش رو بالا
میبرد گفت: نه می پرسی چرا و کجا، نه به کسی چیزی
میگی، نه
توی این مدت پاتو از خونه میذاری بیرون، فهمیدی؟
فاطمه که از لحن حرف زدن سهیل تعجب کرده بود، با
صدای آهسته ای گفت: سهیل
اما صدای بوق تلفن باعث شد گوشی رو بذاره و اجازه
بده اشکاش برقصند ... این مرد سهیل اون نبود ...
سهیل
دوست داشتنی اون نبود ... چرا این طور شده بود؟ به
خاطر چند تا نامه؟!!! ... چطور میتونه انقدر بی انصاف
باشه؟...
پنج شنبه بود و فاطمه با کمک سها همه وسایل رو توی
کارتون چیده بود، داشتند با هم فرش رو جمع میکردند
که
کلیدی توی در چرخید، جفتشون به در نگاه کردند، سها
با دیدن مردی در لباس کارگری جیغ کوتاهی کشید که
سهیل سرش رو بالا آورد و نگاهش کرد، سها گفت: این
چه لباسیه روانی، ترسیدم...
سهیل با اخم نگاهی به سها انداخت و برگشت به سمت
فاطمه و گفت: مگه بهت نگفته بودم به کسی چیزی نگو؟
قبل از اینکه فاطمه بتونه حرفی بزنه سها پرید وسط و
گفت: یعنی چی به کسی چیزی نگه؟! اولا خودم دیروز
اومدم
اینجا و دیدم یه سری از وسایل توی کارتونه و فهمیدم
خبریه، دوما خیلی بی شعوری که میخواستی به من
چیزی
نگی، مگه من خواهرت نیستم.
سهیل کلاهش رو از سرش در آورد و گفت: تو که همه
جا جار نزدی؟
-نه، حتی به کامران هم نگفتم، یعنی فاطمه نذاشت...
سهیل کجا می خواین برین؟ بدون خبر؟...
سهیل بدون اینکه جوابی بده گوشی موبایلش رو گرفت و
مشغول صحبت شد:کجایی؟ کی میرسی؟
...-
-باشه، تا دو ساعت دیگه منتظرتم ها، دو تا کارگر هم با
خودت بیار
...-
-آره همون آدرسی که بهت گفتم
فاطمه که فهمیده بود سهیل خیلی عصبانیه به سمت
آشپزخونه رفت و با دو تا استکانی که هنوز جمع نکرده
بود برای
سهیل یک استکان چایی ریخت و پیشش گذاشت.
تلفن سهیل که تموم شد بدون توجه به چایی و فاطمه که
رو به روش نشسته بود رو کرد و به سها و گفت: بچه
ها
کجان؟
این بار قبل از اینکه سها جواب بده فاطمه پرید وسط و
گفت: من اینجا نشستم لازم نیست از سها بپرسی... خونه
مامان باباتن
سهیل اخمی کرد و گفت: سها همین الان میری
میاریشون... به مامان و بابا هم در مورد رفتن ما چیزی
نمیگی...
بعد هم به سمت دستشویی رفت. فاطمه رو کرد به سها و
گفت: زودتر برو سها جون، این خیلی عصبانیه...
سها هم در حالی که به سمت لباسهاش میرفت با صدای
بلند چند تا فحش آبدار نثار سهیل کرد و از خونه خارج
شد...
+++
-وقتی رفتیم می فهمی-
نمی خوای بگی کجا میخوایم بریم؟
فاطمه با شیطنت گفت: حالا مثلا کجا؟
سهیل کارتون رو با پاش هل داد و نگاه غضبناکی به
فاطمه کرد و گفت: قبرستون
فاطمه لبخندی زد و گفت:جای خوبیه، حاضرم باهات
بیام.
بعد هم دوباره استکان رو برداشت و رو به روش ایستاد
و گفت: جون فاطمه بیا این استکان چایی رو بخور،
میدونم
الان بهش نیاز داری...
سهیل که دیگه جوش آورده بود با دستش استکان رو پس
زد و گفت: بس کن دیگه فاطمه ... میفهمی الان حوصله
ندارم؟!
⛱🇮🇷⛱🇮🇷⛱🇮🇷
💖به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💖
☘
🦋☘
🦋🦋☘
🦋🦋🦋☘
🦋🦋🦋🦋☘
#قبلازازدواجخوبفکرکن
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#دلنوشتهوحدیث
eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
Tahdir joze27.mp3
4.02M
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_کریم_در_رمضان
جزء بیست و هفتم
👤با صدای استاد معتز آقایی
#التماس_دعا_برای_ظهور
➥ @hedye110
یه فرشته میاد خواب یک مرد میگه یه ارزو کن براورده میکنم مرد گفت فردا بهت میگم باید فکر کنم
میره پیش همسرش میگه ارزوت چیه میگه بچه میخام
میره پیش پدرش میگه ارزوت چیه میگه پول میخام بدهکاریم رو بدم
پیش مادرش میگه ارزوت چیه میگه چشمم بینا بشه
مرد نمیدونست کدوم روبگه میره پیش فرشته میگه
میخام مادرم بچه ی منو تو کالسکه طلا ببینه 👌😅
@delneveshte_hadis110
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶
#حدیث_رمضان
💫امام على علیه السلام فرمود:
خداوند روزه را واجب كرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید.✨
#طاعات_و_عباداتتان_قبول
#التماس_دعا
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#امام_زمان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#دلنوشتهوحدیث
eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
○●○●○
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#امام_زمان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#دلنوشتهوحدیث
eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
○●○●○
#دعای_افطار
روایت شده است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام هنگام افطار این دعا را زمزمه میکردند:
«بِسْمِ اللّهِ اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَعَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ»
خدایا براى تو روزه گرفتیم و با روزى تو افطار میکنیم پس از ما بپذیر که به راستى تو شنوا و دانایى.
#التماس_دعا_برای_ظهور
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#امام_زمان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#دلنوشتهوحدیث
eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
○●○●○
مداحی_آنلاین_حال_معنویت_استاد_عالی.mp3
4.42M
♨️حال معنویت
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
@delneveshte_hadis110
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶
#حدیث_رمضان
💫امام صادق علیه السلام فرمود:
كسى كه در ماه رمضان آمرزيده نشود، تا رمضان آينده آمرزيده نگردد، مگر آن كه در عرفه حاضر شود.✨
#طاعات_و_عباداتتان_قبول
#التماس_دعا
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#امام_زمان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#دلنوشتهوحدیث
eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
○●○●○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ زمان آشنایی ما بر میگرده بچگی ام ...
وقتی زمین خوردم و مادرم گفت بگو یــاعـلـی
#یک_شنبه_های_علوی_وفاطمی...♥️
- آقایِامامحسین ؛
توی پاسپورت ما ،
به خط خودتون بنویسید:
مهمان من است ، او نیازمند
یک زیارت ضروری بود .
ما روزه دارها همه به یاد لبهای توایم ،
ای تشنهتر از همهٔ تشنهها حُسیــــن ❤️🩹💔
#حسین_جانم
تا حالا شده
موقع گناھ کردن
یاد امام زمان بیوفتے…(:
بعدازاون گناهت دست بکشــی
خیلی حس قشنگیـــه
⇄ #تلنگرانه1
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــــالْفَــرَج
دعابکنولۍاگراجابتنشد
با خدادعوانکن،
میانہاتباخدایتبھمنخورد
چونتوجاهلۍواوعالمخبیر
"راضۍباشبہرضاۍخدا"💚🕊
-حاجاسماعیلدولابۍ🌿🔗
#تلنگرانه
#ماه_میهمانی_خدا | دعای روزهای ماه رمضان
🏷 (دعای روز بیست و هشتم)
🤲 خدایا بهره ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن...
➥ @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی ...
ای نام توشیرین
ای ذات تودیرین
خوشم که معبودم تویی
خرسندم که مقصودم تویی
سلام صبحتون بخیر
الهی به امید تو💚
➥ @hedye110
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#یا مهدی ادرکنی🍀
خوش بحال قلبهایی، که هر صبح؛
رو به یاد تـــو، باز میشوند...
طراوت همه عالم...
در گروی تکرار یاد تـــوست حضرت صاحب دلم!
✋🏻سلامتنہادليݪطࢪاوتزمین
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
➥ @emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@hedye110