#فرزندعلیعلیهالسلام
#صفحهشصتسوم
#محمدهلال
* تاريخ: سال 1380 شمسى
تو در "اسلام شهر" در استان تهران زندگى مى كردى، خدا به تو فرزند نمى داد، چاره اى نداشتى، هر چه دكتر رفتى، فايده اى نداشت. يك پدر و مادر كه فرزندان زيادى داشتند، حاضر شدند كه نوزادشان را به تو بدهند. تو و همسرت بسيار خوشحال شديد و آن نوزاد را با عشق بزرگ كرديد.
چندين سال گذشت، ديگر آن نوزاد، يك دختر هشت ساله شده بود، يك روز به تو خبر دادند كه پدر و مادر اصلى آن دختر مى خواهند بيايند و دخترشان را ببرند. تو باز هم چاره اى نداشتى، با دنيايى از حسرت دختر را تحويلشان دادى.
وقتى آن دختر رفت، غم هاى دنيا به دل تو آمد، ديگر تحمّل خانه اى كه در آن بچه اى نباشد، برايت سخت شده بود. بار ديگر به چند پزشك مراجعه كردى و جواب همه آنان اين بود كه تو نمى توانى بچه دار شوى.
يكى از همسايگان تو به ديدار تو مى آيد، او قبلاً مجاور حرم محمّدهلال(ع)بوده است. وقتى تو را مى بيند، آثار غم و اندوه را در چهره تو مى يابد، او سراغ دختر تو را مى گيرد، ماجرا را به او مى گويى و اشك از ديدگانت جارى مى شود، او تا آن لحظه نمى دانست كه آن دختر، دخترِ خودت نبوده است.
وقتى او اشك چشم تو را مى بيند به تو مى گويد: "اگر بچه مى خواهى به زيارت محمّدهلال(ع) برو و به او متوسّل بشو".
تا به حال چيزى درباره محمّدهلال(ع) نشنيده اى، او برايت ساعتى حرف مى زند و تو را با اين بزرگوار آشنا مى كند. تو با همسرت سخن مى گويى و قرار مى شود آخر هفته به زيارت محمّدهلال(ع) برويد.
□□□□■■■■□□□□
#فرزندعلیعلیهالسلام
#محمدهلال
#مرقدشریفکاشان
#سلامبرحسین
#نشرحداکثری
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#هفتشهرعشق
#نهمینمسابقه
#صفحهشصتسوم
امروز يكشنبه و پنجم محرّم است. لحظه به لحظه بر تعداد سربازان عمرسعد افزوده مى شود.
هر گروه هزار نفرى كه به كربلا مى رسد، جشن و سرورى در لشكر عمرسعد بر پا مى شود، امّا آيا كسى به يارى حق و حقيقت خواهد آمد؟ راه ها بسته شده و اطراف كربلا نيز كاملا محاصره شده است.
آنجا را نگاه كن! سه اسب سوار با شتاب به سوى ما مى آيند. آنها كه هستند؟
سه برادر كه در جنگ صفيّن و نهروان در ركاب حضرت على(ع) شمشير زده اند، اكنون مى آيند تا امام حسين(ع) را يارى كنند. شجاعت آنها در جنگ صفيّن زبانزد همه بوده است.
كُرْدوس و دو برادرش!
آنها شيران بيشه ايمان هستند كه از كوفه حركت كرده اند و حلقه محاصره دشمنان را شكسته و اكنون به كربلا رسيده اند.
دوستان به استقبال آنها مى روند و به آنها خوش آمد مى گويند. پيوستن اين سه برادر، شورى تازه در سپاه حق آفريد. خبر آمدن اين جوانان به همه مى رسد. زنان و كودكان هم غرق در شادى مى شوند.
خدا به شما خير دهد كه امام حسين(ع) را تنها نگذاشتيد. آنها نزد امام حسين()مى آيند. سلام عرضه مى دارند و وفادارى خويش را اعلام مى كنند.
اما در طرفى ديگر كسانى نيز، هستند كه روزى در ركاب حضرت على(ع) شمشير زدند و در صفيّن رشادت و افتخار آفريدند، امّا اكنون براى كشتن امام حسين(ع)، لباس رزم پوشيده و در سپاه كوفه جمع شده اند.
به راستى كه در اين دنيا، هيچ چيزى بهتر از عاقبت به خيرى نيست. بياييد همواره دعا كنيم كه خدا عاقبت ما را ختم به خير كند.
به هر حال، هر كس كه مى خواهد به يارى امام حسين(ع) بيايد، فقط امروز را فرصت دارد. از فردا حلقه محاصره بسيار تنگ تر، و راه رسيدن به كربلا بسيار پرخطر مى شود.
<=====●○●○●○=====>
#هفتشهرعشق
#قیامامامحسینعلیهالسلام
#همراباکاروانازمدینهتاکربلا
#محرم
#امامحسینعلیهالسلام
#دههمینمسابقه
#نشر_حداکثری
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانال_کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef