#هدیهیاجباری👩⚖
#پارتشصتم🌷
روي صندليهاي داخل فرودگاه نشستيم و چند دقيقه ي بعد با اعلام پرواز كيش
به سمت گيت رفتيم و سوار هواپيما شديم.
اولين بار بود كه سوار هواپيما ميشدم و استرس خيلي زيادي داشتم. به تكيه گاه
صندلي تكيه داده بودم و دستهام رو مشت كرده بودم؛ اما احسان خيلي خونسرد به
روبه روش خيره بود.
مهماندار هواپيما شروع به گفتن توصيه ها كرد و من بار ديگه دلم آشوب شد.
رو به احسان گفتم:
- اگه هواپيما سقوط كنه چي ميشه؟
پوزخندي زد و گفت:
- هيچي! ميميريم.
نگاهي بهش انداختم و گفتم:
- چطور ميتوني به اين راحتي بگي؟
- خب چي بگم؟ بگم به حول و قوه ي الهي سوپرمَن از راه ميرسه و نجاتمون ميده؟
حرفزدن باهاش غلط محض بود. سرم رو به سمت پنجره چرخوندم و با اعلام خلبان
كه «تا چند دقيقه ي ديگه هواپيما بر فراز آسمان تهران به مقصد كيش بلند ميشه.»
قلبم شروع به تپيدن كرد.
صداي هواپيما استرسم رو بيشتر كرد. چشمهام رو روي هم گذاشتم و از ترس به
صندلي چسبيدم. فايده اي نداشت و قلبم با ضربه به سـ*ـينهم ميكوبيد. دست احسان
رو كه روي پاهاش گذاشته بود، توي مشتم گرفتم و فشردم. هواپيما ديگه تو حالت
ساكني قرار گرفته بود. كمكم چشمهام و بعد مشتم رو باز كردم. با ديدن مچ دست
احسان كه به شدت قرمز شده بود تازه فهميدم كه چقدر مچش رو فشار داده بودم،
جاي ناخنهام روي دستش مونده بود. توي اون لحظه اصلاً متوجه نبودم كه دارم
چيكار ميكنم. حتي به اين فكر نكرده بودم كه ما تازه به هم محرم شديم و اگه توي
لحظه ي ديگه اي بود عمراً اگه اين كار رو ميكردم. فوراً دستش رو رها كردم و
خجالتزده سرم رو پايين انداختم و گفتم:
- ايواي ببخشيد! شرمنده! من اصلاً حواسم نبود. خيلي ترسيده بودم.
سري تكون داد و گفت:
- مگه هواپيما هم ترس داره؟!
چيزي نگفتم و به آسمون آبي خيره شدم.
***
احسان
با پرادوي مشكيرنگي كه كرايه كرده بودم تا اين چند روزي كه اينجاييم راحت
باشيم، به سمت سوئيتي كه آريا توي كيش داشت و كليدش رو بهمون داده بود تا
ماه عسل به اصطلاح خوشمون رو توش بگذرونيم رفتيم.
مبينا به روبه روش خيره بود. نميدونستم كه واقعاً چه اصطلاحي رو بايد براش به كار
ببرم؛
زن؟ همسر؟ آشنا؟ ناشناس؟ غريبه؟ واقعاً كجاي زندگيم جا داشت؟ به نظر من كه
فقط يه واسطه بود، واسطه ي رسيدن به هستي؛ همين و بس.
روبه روي سوئيت ايستادم و رو به سمت مبينا كه همچنان به روبه روش خيره بود گفتم:
- همينجاست.⚘⚘⚘
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>