#هدیهیاجباری👩⚖
#پارتشصتنهم🌷
***
- آخ! يه كم آرومتر!
- عروس هم اينقد نازنازي؟!
- آخه موهام داره از ريشه كنده ميشه.
هستي: ببين نازكردنات رو بذار واسه اون پسرخالهي بيچاره من.
- هستي ميزنم لهت ميكنما!
خانم نيازي موهاش رو بيشتر بكش!
- خيلي بدي.
- حالا خوبه نميخواي موهات رو شينيون كني! خانم نيازي داره با كش پشت سرت
ميبنده!
ايشي بهش گفتم و پشت چشم نازك كردم.
بالاخره كار موهام تموم شد. لباس عروس خوشگل و خوشدوختي رو كه مامان برام
دوخته بود رو به تن كردم. قربون دستوپنجهاش برم كه هيچ چيزي كم نداره! از اونجايي كه مراسم به اصرار خاله مختلط بود، لباس عروسم كاملاً پوشيده بود. گيپور
سفيدرنگي از روي پيشونيم تا زير موهام بسته شد كه كاملاً موهام رو ميپوشوند. از
توي آينه نگاهي به خودم انداختم؛ رژ قرمزرنگ، سايهي مليح با تم تيره، ابروهاي
رنگشده، مژههاي بلند كه با ريمل بلندتر شده بودن و گونههام كه با رژگونه
برجسته تر شده بودن. با پيراهن بلند و زيباي عروسيم چرخي زدم و رو به هستي
گفتم:
- چطوره؟!
- خيلي قشنگه. دست كار خاله خودمه ديگه!
اون كه صد البته! من چطوريم؟!
- اي بگي نگي بد نشدي.
- ايش! يهكم تخفيف بده حالا.
- خيلهخب بابا! خوبي.
پوف كشداري كشيدم و گفتم:
- به نظرت زشت نيست با اين اوضاع بيام تو مجلس؟ اون هم جلوي اونهمه مرد
غريبه!؟
خندهي از ته دلي كرد و گفت:
- حرفا ميزنيا! اونجا انقدر زن و دختراي رو مُد و با تيپاي مختلف و لباساي باز هست
كه تو اصلاً به چشم نمياي!
- واقعاً؟!
- آره ديگه. خانواده و فاميلاي عمو سعيد اينجوري هستن از اون دسته افرادي كه هيچي
براشون مهم نيست، محرم و نامحرم نميشناسن. به قول خودشون اپنمايندن.
🌷🌷🌷🌷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>