eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.1هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
4.3هزار ویدیو
43 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
👩‍⚖ 🌷 احسان خيلي خوشحال شد و من هم تشكر زيادي ازشون كردم. امير، برادر احسان، كه كتوشلوار سرمه اي رنگي پوشيده بود، شبيه احسان بود با يه سري تغييرات جزئي. مثل رنگ موهاش كه تيره تر بود و قدش كه از احسان بلندتر بود و آناهيتا، زن برادرش كه قد بلندي داشت و شايد به خاطر كفشهاي پاشنه ده سانتيش اينقدر بلند قد به نظر ميرسيد. موهاي بلوند و رنگ شده‌اش رو بافته بود و يه طرف شونه اش انداخته بود و شال كرم رنگش رو كاملاً باز گذاشته بود. زيري تنگ و مشكيرنگي پوشيده بود و رويي حرير و كرم رنگي به روش انداخته بود. دستش رو به سمتم دراز كرد. با لبخند دستش رو فشردم و به خاطر تبريكش تشكر كردم. امير هم جلو اومد و تبريك گفت و من تشكر كردم. *** احسان آخرين چمدون رو هم داخل صندوق عقب ماشين گذاشت. چادر مشكي مدل حُسنام رو سر كرده بودم و روسري سفيدرنگم رو پوشيده بودم. احسان هم كتوشلوار مشكي پوشيده بود و پيراهن سفيدرنگي زيرش به تن كرده بود. مامان: همه چيز رو برداشتين؟ - بله. همه چيز رو برداشتيم. خاله: ايكاش ميذاشتين تا فرودگاه بيايم دنبالتون. احسان: نه مامان نيازي نيست. امير مياد كه بعداً ماشين رو بياره. چرا الكي اينهمه راه رو با اين ترافيك بيايد؟! اذيت ميشين. بابا: حسابي مراقب خودتون باشيد. - چشم باباجون. عمو: اگه چيزي نياز داشتين حتماً زنگ بزنين. - چشم ممنون. مامان قرآن رو بالا آورد و من و احسان از زير قرآن رد شديم. دست داديم و روبـ*ـوسي كرديم و سوار ماشين شديم. روي صندلي عقب جا گرفته بودم. احسان و امير هم جلو نشسته بودن. به عقب برگشتم و با ديدن مامان و بابا، بغض توي گلوم نشست. هنوز هيچي نشده دلم براشون پر ميكشيد. يه ساعت بعد به فرودگاه رسيديم. امير از ماشين پياده شد و با احسان روبوسي كرد و به سمت من برگشت و گفت: - انشاءاالله كه بهتون خوش بگذره! اگه چيزي نياز داشتيد حتماً زنگ بزنيد. من و احسان تشكر كرديم و چمدون به دست به سمت فرودگاه رفتيم. خانواده هامون تو اين خيال بودن كه ما به سفر اروپا رفتيم؛ اما الان توي دستمون دوتا بليط كيش بود و يه دروغ موقع خواستگاري، دروغ بزرگتري برامون در پي داشت. 💚💚💚💚 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>