🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
به حضرت زهرا سلام الله علیها
و امیرالمؤمنین علیه السلام
يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، يَا عَلِىَّ بْنَ أَبِى طالِبٍ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🦋🦋
يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@delneveshte_hadis110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@delneveshte_hadis110
#هدیهاجباری👩⚖
#پارتصدهجدهم🌷
﷽
نگاه متشكري به عمو انداختم كه در جواب لبخندي بهم پاشيد. حرف عمو براي
همهي اهل خانه حكم سند رو داشت و ديگه كسي مخالفتي نكرد.
خاله بهم گفت:
- مبينا تو رو خدا هر چي شد خبرم كن، من تا صبح بيدارم.
چشم خاله جون شما فقط استراحت كنيد. اميد اگه بهوش بياد و شما رو اينطوري
ببينه حالش بدتر ميشه.
خاله سري تكون داد و لبخند تلخي زد.
آيدا و آناهيتا و امير ازم خداحافظي كردن. عمو از اينكه قرار بود پيش اميد بمونم ازم
تشكر كرد و در آخر احسان نگاه غمانگيزش رو بهم دوخت.
- ممنونم.
- اميد هم مثل برادر نداشتمه. هيچ فرقي نميكنه.
- چي ميخوري برات بگيرم؟
فكري كردم و گفتم:
- هـ*ـوس همبرگر كردم.
- دوغ يا نوشابه؟
- دوغ.
باشه، فعلا!
- به سلامت.
با چشم رفتن احسان رو نگاه ميكردم. ديگه همه ي اتفاقات شب گذشته رو فراموش
كرده بودم. الان احساني رو جلوم ميديدم كه به كمك نياز داره.
عقبگرد كردم و سمت آي.سي.يو رفتم كه آقاي حسني از آي.سي.يو بيرون اومد.
- اقاي حسني!
- بله؟
- وضعيت بيمار چطوره؟
- هنوز تغييري نكرده.
سرم رو به نشونهي فهميدن بالاوپايين كردم و لبخند متشكري بهش زدم.
به ساعت نگاه كردم، شيفت فاطمه هنوز تموم نشده بود. سمت ايستگاه پرستاري
رفتم كه با ديدن من لبخند خسته اي زد.
امروز بايد روز سختي بوده باشه.
سرم رو به نشونه ي مثبت بالاوپايين كردم. روي صندلي داخل ايستگاه پرستاري
نشستم. فاطمه از داخل فلاسك دوتا ليوان چاي ريخت و با قندون روي ميز جلوم
گذاشت.
ليوان گرم چاي رو توي دستم گرفتم و بخار حاصل از اون رو بو كشيدم.
- الان فقط يه چاي ميتونه حالم رو خوب كنه.
فاطمه لبخندي بهم زد و قندون رو به سمتم گرفت. قندي بين لبهام گذاشتم و
پشتش چايي خوردم.
- خانم رفيعي شما اينجاييد؟
از روي صندلي بلند شدم و به چهره ي متعجبش نگاه كردم.
- چيزي شده آقاي دكتر؟ اميد...
- نه آخه فكر كردم رفتيد خونه!
نفس آسوده اي كشيدم و گفتم:
نه امشب پيش اميد ميمونم.
- آهان. شام خورديد؟
- نه قراره...
صداي احسان اومد و چند ثانيه بعد هم چهره اش پيدا شد.
- من خريدم.
نايلون داخل دستش رو بالا آورد و بهم نشون داد. لبخندي زدم و تشكري زير لب
گفتم.
آقاي دكتر سري تكون داد، شب به خيري گفت و رفت.
همراه با احسان توي سالن انتظار نشستيم. احسان همبرگر رو از داخل نايلون بيرون
آورد و به دستم داد. عجيب گرسنه بودم و احساس ميكردم كه اگه يه ثانيه ي ديگه
بگذره از گرسنگي تلف ميشم.
همبرگر رو از دستش گرفتم و با شوق بهش نگاه كردم. گازي به همبرگر زدم و تازه
يادم به احسان افتاد. به زور لقمه ام رو پايين دادم و گفتم:
خودت چي؟
خنده اش گرفت و گفت:
- براي خودم هم خريدم؛ ولي نتونستم تنهايي بخورم. ديگه عادت كردم هميشه يه
نفر باشه تا با اون غذام رو بخورم.
لبخندي از ذوق زدم و با همديگه غذامون رو خورديم.
- مبينا!
- بله؟
- من خيلي ميترسم.
- از چي؟
- از اينكه اتفاقي براي اميد بيفته. اونوقت من...
- احسان اتفاقي براي اميد نميفته؛ باشه؟
به چهره ي پر از تشويشش نگاه كردم. خستگي از صورتش نمايان بود و نگراني
اجازه نميداد كه لحظه اي به استراحت فكر كنه.
- بهتر نيست يه كم بخوابي و به چيزاي خوب فكر كني؟
- ممنون كه الان كنارمي.
توي عسلي چشمهاش غرق شدم وقتي كه ازم تشكر كرد. انگار دنيا توي دستهام
بود و خدا بهم لطف بزرگي كرده بود.
- ميخواهي يه كم آروم بشي؟
سرش رو به نشونه ي مثبت تكون داد كه قرآن جيبيم رو از داخل جيب رو پوشم
بيرون آوردم و به دستش دادم.
- فقط يه آيه ازش بخون، اونوقت آروم ميشي!
نگاه متعجبي بهم انداخت و بعد به قرآن توي دستش نگاه كرد.
- آخه... آخه فكر نميكنم بلد باشم.
- بيخيال! تو مثلاً وكيلي، بيشتر درساي شما عربيه. مگه ميشه بلد نباشي عربي
بخوني؟
دستش رو روي جلد قرآن كشيد و صفحه اي باز كرد.
- بايد كمكم كني.
- حتماً.
شروع به خوندن كرد.
- بسم االله الرحمن الرحيم
ياايها الذين امنو اوفو اُحَُلتْ...
كمي بهش نزديك شدم و به كلمه اشاره كردم.
- اُحِلَتْ
سري تكون داد و ادامهي آيه رو خوند.
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>
💕"هرگز"
به "دیگران"
#اجازه نده "قلم"
تو را در "دست" #گیرند
دفتر "سرنوشتت" را "ورق"
#بزنند "خاطراتت" رو "پاک"
کنن و در "پایان"
#بنویسند بگه
"قسمت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>
💕"زندگی" مانند #رانندگی
در يك #دشت زيباست...
#سعی كن از تک تک
لحظاتش "بهترين"
#استفاده رو ببری...
چون در انتهای #جاده
تابلويی با اين عبارت
#نصب شده
""دور زدن ممنوع""
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>
نام شرکت کنندگان در #دوازدههمینمسابقه #هفتشهرعشق
۱ فاطمه صادق پور از تبریز
۲ زینب مرادی از تهران
۳ اکرم عقدایی مشهد
۴ حسین واشقانی از کاشان
۵ علی اکبر قشقائی از شیراز
۶ میلاد عصار از مشهد
۷ ریحان سادات مهدوی از مشهد
۸ بیتا سادات مهدوی از مشهد
۹ فاطمه حسین زاده از مشهد
۱۰ زهره کیانی از شهرکرد
۱۱ سید عرفان مهدوی از مشهد
۱۲سید محمد مهدوی از مشهد
۱۳ علی از کرمان
۱۴ طیبه جوانبخت
۱۵ سید عرفان مهدوی از مشهد
۱۶ زهرا جوانبخت
۱۷ سهیلا تشرفی از سمنان
۱۸ فاطمه جوانبخت از خراسان
۱۹ حسین جوانبخت
۲۰ زهرا صادقی از اصفهان
۲۱ عنبر عباسپور از بردسکن
۲۲ حبیب اشنار . بردسکن
۲۳ علی رضا رستمیان راد از گناباد
۲۴ زهره اشنار گناباد
۲۵ ناهید شریفی
۲۶ علی شریفی از اراک
۲۷ کیوان رستمیان راد.گناباد
۲۸ علی جوانبخت
۲۹ کیوان رستمیان راد.گناباد
۳۰ علی جوانبخت
۳۱ یاسر سجادی
۳۲ علی میرزائی از نطنز
۳۳مهدیه زارع زاده ابرکوه
۳۴ زهره آذریان از شهرستان پلدختر
۳۵ زهراباقرزاده ازشهرستان بهشهر
۳۶نیایش جعفری
۳۷ ثریاکشاورز از بیضا
۳۸ مهدیه جعفری از قم
۳۹نرگس سادات حسینی از قم
دوستانی که نامتون از قلم افتاده لطفا تا آخر وقت امشب نامتون رو به آیدی زیر ارسال کنید👇👇
@Yare_mahdii313
#داستانک 🏳️🌈
در ژاپن مردمیلیونری برای درد چشمش درماني پیدا نمیکرد
بعداز ناامید شدن ازاطباء پیش راهبی رفت
راهب به او پیشنهاد کرد به غیر از رنگ سبز به رنگ دیگری نگاه نکند
وی پس ازبازگشت دستور خرید چندين بشکه رنگ سبز را داد و همه خانه را رنگ سبز زدند همه لباسهایشان را و وسایل خانه و حتی ماشینشان رابه رنگ سبز تغییر دادند
و چشمان او خوب شد.
تا اینکه روزی مرد میلیونر راهب را برای تشکر به منزلش دعوت کرد
زمانیکه راهب به محضر ميليونر میرسد جویای حال وی میشود
مرد میلیونر میگوید:
خوب شدم
ولی این گرانترین مداوایی بود که تا به حال داشته ام...
راهب با تعجب گفت اتفاقا این ارزانترین نسخه ای بوده که تجویز کرده ام
برای مداوا،تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز تهیه ميكرديد !!
📌برای درمان دردهايت، نمیتوانی دنیا را تغییردهی...
بلکه با تغییر نگرشت میتوانی دنیا را به کام خود دربیاوری..
تغییر دنیا کار احمقانه ایست
ولي، تغییرنگرش ارزانترین و موثرترین راه است.
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام رضا علیهالسلام فرمودند:
نقش انگشتر موسی(ع) دو جمله بود که آنها را از تورات گرفته بود:شکیبا باش تا مزد بگیری، راستگو باش تا بِرَهی».✨
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>
💖🕊
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام:
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.💐✨
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====💠🔶🌹🔷💠====>
┄┅─✵💝✵─┅┄
خرد هرکجا گنجی آرد پدید
ز نام خدا سازد آن را کلید
به نام خداوند لوح و قلم
حقیقت نگار وجود و عدم
خدایی که داننده رازهاست
نخستین سرآغاز آغازهاست
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی به امید تو💚
💐🌷🌻🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@hedye110
#اماممهدی..
🍂درد دل ما بی تو فراوان شده آقا
دلها همه امروز پریشان شده آقا...
🍂آرامش دنیای نفس گیر، کجایی؟
بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا...
#العجلامیدآخردنیا
تعجیل در فرج مولایمان صلوات🌸
@delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@delneveshte_hadis110