eitaa logo
دلنوشتـه🇵🇸
8.5هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
893 ویدیو
11 فایل
بـسـم الله الـرحمن الـرحیم حرمت بس که شبيه است به محراب نماز هرکه آمد به تماشاي تو در سجده فتاد کپی با ذکر صلوات آزاد حرفاتونو اینجا میخونم https://daigo.ir/secret/71095043342
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 💠اخلاص 🌷در باقرآبادورامین، پیرزنی زندگی می‌کرد که سه فرزند داشت، که یکی از پسرانش، جانباز بود؛ از گردن به پایین، قطع نخاع بود و اصلاً نمی‌توانست تکان بخورد. سقف خانۀ این خانواده، مشکل پیدا کرده و حسابی ترک برداشته بود. 🌷به مهدی گفتم: . بیا یه کار خیری بکنیم، بریم سقف خونۀ این خانوادۀ جانباز رو درست کنیم. مهدی هم بدون تأمل گفت: من همین کارهام! کِی بریم گفتم: روز که من هم بتونم بیام. اما من این مسئله را فراموش کردم. 🌷جمعه ساعت هفت و نیم صبح بود که به من زنگ زد. من هم حسابی گیج خواب بودم. گفت: کجایی پس، چی شد برنامه⁉️گفتم: کدوم برنامه؟ 🌷گفت: همون که گفتی بریم سقف خونه‌شون رو درست کنیم دیگه. من رفتم گچ گرفتم با یه نفر هم صحبت کردم که بیاد و با هم بریم. وقتی این را گفت، تازه یادم افتاد که با مهدی قرار داشتم. 🌷خیلی شرمنده شده بودم و با شرمندگی تمام به مهدی گفتم: حقیقتش من این موضوع رو یادم رفته بود، با خانواده قرار گذاشتم بریم . بدون این‌که ناراحت بشود و یا به روی خودش بیاورد گفت: پس هیچی، اشکالی نداره، من می‌رم خودش رفت و تا عصر هم کارها را تمام کرد. 🌷جالب این‌که وقتی کارش تمام شده بود، آن از او خواسته بودند خودش را معرفی کند و از او پرسیده بودند: اسم شما چیه مهدی هم به جای اسم خودش، را گفته بود.تا مدت‌ها، هر کسی به دیدن آن خانوادۀ جانباز می‌رفت، می‌گفتند: آقای اومد این‌جا و سقف خونۀ ما رو درست کرد؛ خدا خیرش بده! 📚بابامهدی، زندگی‌نامه و خاطراتی از ❤️ @delneveshtehrj
✨ پـاک نگـهشـان دار، #چشـمهـایـت را می‌گـویم؛ این چشـم ها ،فـرش زیـر پـای #مهدی اسـت؛ #پـاک نگهـشان دار..! #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج♥️ تعجیل در ظهور آقامون #صلوات :) ✍ @delneveshtehrj
🍂از قلبی پرسیدم را میشناسی ؟ همان ناجی ضعفا همان به پا کننده ی همان نسیم اهورایی همان نوازشگر قلبهای یخ زده از جور و ستد.😔 . 🍂چیزی را به غیر صدای شکستن بغضی نشنیدم . انگار با روبه رو شده بودم .💚 . 🍂دست بردم تا هایش را پاک کنم . خون را به روی دستانم میدیدم . گویا اشک هایش دیگر تمام شده بودند دیگر اشکی نمانده بود . بود که ‌جاری شده بود و روی گونه های معصومش قل میخورد ، میدانستم از اضطرارش است معلوم بود زیادی را متحمل بوده است .😞 . 🍃مهدی جان ای آقای جهان ای آخرین یادگار ای ادامه دهنده ی راه کجای جهانی ... کی شود سیل خون جاری شده را با نسیم رحمتت به گلستان مبدل سازی.😥 . 🍃این روزها جهان زمین ، هر خیابانش که میروی ، هر کوچه اش که میروی ، فرقی ندارد شرقش باشد یا غربش جنوبش باشد یا شمالش . قلبی را میبینی که خون میگرید و تو خوب میدانی گریه های خونی از برای چه است .. ای غنچه ی شکفته شده ی نرگس (زهرا) برگرد و جهان خشکی به خون نشسته را با قدوم بهاریت , گلستان ساز...🌹 . 🍃برگرد ای دلهای خونی .. فانوس جهان رو به خاموشیست, برگرد و جهان را به جمال خود منور ساز .💫 . 🍃آقای جهان ، به وضوح میتوان دید جان جهان از حسرت داشتنت میسوزد . این روزها ،این ماه ها ، بیشتر از همیشه ظلم ها عیانی شده اند . قلب ها منتظرند. منتظر کسی که دلهای مکدر جهان را در هم شکند و مظلومانی را از سرزمین های پریشانی نجات دهد . میبینی، صدای هیچ حقوق بشری را نمیتوان شنید . برگرد ای تنها , برگرد. کشتی جهانی در انتظار توست .😭 . 🍃آری، چشم ها منتظر رهگذریند که برای همیشه خواهد ماند منتظر قدم های هستتد که جان مرده ی قلبها را زنده کند و های ظلمانی را از تیام قلبهای پاک کند .❤️ . 💔به مناسبت دل تنگی هایمان برای . . ✍️نویسنده: ✍ ️@delneveshtehrj
🍃بمیرم برایت آقا که به بهانه خرید خرما باید اصحاب خاصه‌ات را ببینی و کمی دلگرم شوی و به آنها وصل بدهی، بمیرم برایت آقا که کسی نبود تولد را تبریک بگوید، بمیرم برایت آقاترس جان داشتی و یاری برای کمک نه، بمیرم برایت آقا میان آن لشکر تنها باید مواظب ناموست باشی، بمیرم برایت آقا زهر که اثر می‌کرد کسی نبود پیاله‌ای شیر دستت بدهد‌، بمیرم برایت آقا در همان زندان دفن شدی، بمیرم برایت آقا بمیرم، بمیرم از امتی که میدیدی چه بر سر اجدادت آورده‌اند اما هنوز اصلاحشان را می‌خوردی، بمیرم کاش لااقل ناله‌ات، کاش صدایت، کاش دستت آن موقع بجایی می‌رسید تا مهدی پنج ساله‌ات را تنها به دوش نکشد و تسلیتی از جانب کسی بشوند و اندکی از تنهایی‌اش بکاهد..... . 🍃همه و همه از همان لگد شروع شد که کمر شیعه را شکست تاکنون لاجرعه از غم خورده‌ای؟ تاکنون سیلی محکم خورده‌ای؟ مادرت را سمت خانه برده‌ای؟ گوشواره دانه دانه برده‌ای؟؟؟؟ همه مصیبت‌ها از است، مدینه النبی، مدینه شهر پیغمبر... . ✍نویسنده: . . ✍ ️@delneveshtehrj
🍃دخترک کنار باغچه نشسته بود و قصه می‌گفت نرگس ها چشم شده بودند و او را به دقت می‌نگریستند، گنجشکک روی زمین نشسته بود تماما گوش شده بود و تک تک حرف های دخترک را به ذهن می‌سپرد. سرو سایه انداخته بود روی سرش که آفتاب کمتر او را بیازارد🌴 . 🍃صدای دخترک بلند نبود اما به گوش رسید که از انتظارش گفت، از اینکه شاید پدر راه خانه را گم کرده و سرگردان است، قرار است برگردد منتها از تا اینجا راه زیاد است، گم شده... کاش راه را پیدا کند که کاسه صبرش لبریز از انتظار شده😔 . 🍃آسمان شنید و بغض کرد، دلش باریدن گرفت، نرگس ریخت و شکست و دخترک همچنان از سخن میگفت از بابا . . 🍃قلم نیز بغض کرد، از حسرت نهال* و انتظاری که پایان نداشت از روح آسمانی که جسمش در زمین سکنی گزید بهر تسلای دل همسر و فرزندانش و آه حسرت کشید از حرفی که روی کاغذ میرفت و حق مطلب را ادا نمی‌کرد😓 . 🍃رزم‌آورانی که میروند و مشق جنگ میکنند، با ره آسمان می‌پیمایند و زمینینان را نظاره گرند اینها قصه ایست به تأسی از واقعیت قصه هر بار تکرار میشود اما تکراری نه!♡ . 🍃انتظار دختری برای پدر، آرمانی که به ختم می‌شود، عقیده ای که را خط مقدم انقلاب و بداند، هرگز تکراری نمیشود بلکه هربار دل من و تو را تکان میدهد🥺 . 🍃دل را صیقل دهیم تا آیینه عشق شود و منعکس‌کننده نور حق تا نشانی خانه یار را گم نکند و بلد راه شود بلد راه عاشقی ، راهی که پایان ندارد. مسیری که منتهی به است و مهدی و امثال آن روشنایی همین مسیر را گرفتند که در نور خلاصه شدند❣ . *نهال: اسم دختر شهید♡ . ✍نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۲۸ آبان ۱۳۶۴ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آذر ۱۳۹۴‌.خانطومان . 📅تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : زیبا شهر قرچک، گلزار شهدای بی بی زبیده . ✍ ️@delneveshtehrj