eitaa logo
ای که دلتنگ توام...
3.7هزار دنبال‌کننده
227 عکس
130 ویدیو
0 فایل
سفرحج ۱۴٠۳ به روایت مرضیه کشوری کانال اصلی من👇 https://eitaa.com/joinchat/1969750016Cca3d77436a حرف دلت رو اینجا بزن👇 https://harfeto.timefriend.net/16824374253611
مشاهده در ایتا
دانلود
. خاطرات سفر حج واجب ۱۴٠۳ «روایتی از مرضیه کشوری» بسم الله... .
سلام💚 قبل از اینکه به این مرحله برسیم و حتی قبل از جمع کردن ساک خیلی دو دل بودم که بنویسم یا نه. اصلا دو دل بودم که بگم دارم میرم خانه خدا یا نه. من که فعالیت توی فجازی مثل یه کارمهم برام میمونه درمورد انعکاس این سفر سردوراهی شدید بودم. میگفتم نکنه کسی دلش بخواد. نکنه فخر فروشی بشه. نکنه ریا باشه و... باز اونیکی دلم میگفت تو که رسانه داری باید بگی تا بقیه هم اشنا بشن. خلاصه رفتم پیش مفسّر قرآن اقای اخوت. گفتم شرایطم اینه نگرانیم اینه. چه کار کنم؟ گفتن در مورد حج ابن نگرانی ها مطرح نیست. اتفاقا باید بری و روایت کنی چون حج جزو شعائره و باید در جامعه مطرح بشه پس بگو... این شد که شدم روایتگر این سفر و امیدم اینه اینجا قدم اول برای ایجاد اشتیاق و اعزام سالهای اینده شما باشه به لطف خدا... .
14.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینم اولین دیدار با قبه سبز پیامبر مهربان از توی اتوبوس🌱 هتل مون دقیقا همینجاست؛ روبروی قبه الخضرا؛ برخلاف مشهد که تا فاصله زیادی حریمه حرمه و هتل نیست اینجا تو این فاصله خیلی نزدیک دورتا دور پره هتل😒 اون چهره خسته هم که تو فیلم قبلی میبینید؛ یه عالمه موقع خداحافظی از بچه ها گریه کرده🥲 چند شب قبل هم به خاطر جمع و جورای نهایی کارها خیلی خیلی کم خوابیده و دیشب شم تا صبح نخوابیده.حالا تا برسیم مدینه تو هواپیما خوابیدم و الان بهترم 💌
قبل سفر خیلی دوست داشتم هدیه اختصاصی برای ارتباط و محبت با مسلمانان دیگه پیدا کنم. به سارا طراح عزیزم گفتم چه طرح هایی برای استیکر قابل شستشو میخوامو جمله هاشم دادم بهش خودش زحمت کشید انجام داد و دادیم چاپ شد و شب قبل از رفتن مامان و. خواهرم زحمت کشیدن قیچی زدن💚 بهشون گفتم اینا برای مهمانان خداست؛ اجرش با خودشه.اینجوری بهشون انگیزه دادم مثلاً😅 . دلتنگ/حج۱۴٠۳👇 https://eitaa.com/joinchat/795804467C68f8cedc16
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین نشستنمون تو مسجد النبی کنار این خانوم سیاه پوست بود. سر صحبت رو با سلام شروع کردم قشنگ بلد بود انگلیسی صحبت کنه. از یوگاندا اومده بودن سه تا بچه داشت..زد شمارشو برام؛ گفت اومدی یوگاندا زنگ بزن بهم بیام سراغت😁 گفتم چشم😅 اخرشم چون برچسبام دست دوستم جامونده بود از جاکلیدیای خوشحالی فروشی با یه لواشک بهش دادم😅 عکس دوست نداشت بگیره از دستش عکس گرفتم.
اینم گنبدالخضرا از این فریم🥺 نمیشه دعا به سمتش خوند فقط میشه نگاش کنی. اگه بفهمه داری دعا میخونی میگه قبله رو به اونطرفه اونوری دعا بخون😒 مثل شیر در کمین هم وایسادن آدمو نکاه می کنن😐مخصوصاً روی ماها که بخاطر نوع چادرامون تابلوعه ایرانی هستیم حساس ترن.
آخرین تصویر من از محمد حسن و همسرجان🥺 الان محمد حسن صوت داده که مامان مکه ات مبارک میشه دیگه بیای؟ دلم خیلی تنگ شده... تنها نگرانیم برای اومدن دلتنگی و نبود من و بچه ها کنار هم بود. نکنه چیزیشون بشه؟ نکنه اضطراب جدایی بگیرن؟ نکنه خاطره بد بشه و هزار تانکنه... دوتا چیز دلمو اروم میکرد؛ امام صادق (ع ) گفتن: کسی که به حج می رود خدا ضامن اوست ، اگر او را زنده نگه دارد، به اهل و عیالش می رساند، و اگر او را بمیراند وارد بهشت می کند. دیگه چی میخوام؟ چی از ضمانت خدا بالاتر؟ دوم اینکه اقای اخوت استاد قران گفتن نگران نباشین ملائکه مخصوص دل بچه ها رو اروم می کنند چون برای حج قدم برداشتید و دارم میبینمش که اینم همش از لطف خداست که مهمانان خودش رو نگران نبینه...