4_5825667711576838600.mp3
17.25M
فایل صوتی محمدباقر ملکیان
درباره کتاب تازه خود با عنوان «المدرسة الأخباریة» در دومین مجلس از مجالس اهل کتاب، در بنیاد محقق طباطبائی.
پنجشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۱.
گفتگوی پس از این هم در کانال تلگرامی بنیاد محقق طباطبایی دستیاب است
https://t.me/mtiforg
🔸ابن شهرآشوب وخطا در گزارش
🔹محمدباقر ملکیان
ابن شهرآشوب از علمای نامدار قرن ششم است، و در بسياری از جهات کم نظير و بلکه بی نظير است، از کثرت مشايخ گرفته، تا رشته هايی که او در آنها صاحب نظر است، و نيز سفرهايی که برای علم آوزی رفته، و تا کتابخانه غنی و گسترده اش. و اگر از او چيزی جز کتاب مناقب آل أبي طالب او نبود، همين برای ارج نهادن به او در حوزه های شيعی کافی بود.
با اين حال گاه آنچه در نقل های او ديده میشود خالی از سهو و خطا نيست؛ والعصمة لأهلها.
سزاوار نيست عيب اعلام و اجلای شيعه را به شماره بنشينيم، اما از آنجا که گاه تفرّدات او مورد توجه قرار میگيرد، مناسب است تا چندی از خطاهای مکتوبات او را (که چه بسا خطای نسخه برداران است نه خطای مؤلّف) گوشزد کنيم.
دنباله نوشته را در کاتبان بخوانید:
https://malekian.kateban.com/post/5268
https://t.me/kateban
🔸سياری و کتاب قراءات او (1)
🔹محمدباقر ملکیان
مدتی است با کتاب فصل الخطاب محدّث نوری کلنجار میروم، و به مناسبت، يادداشتهايی درباره آن مینويسم. بخشی از اين يادداشتها مرتبط با سياری و کتاب اوست، که درصددم به مرور آن را در اين صفحه منتشر نمايم؛ بعون الله الملک الوهّاب.
ألف. اعتبار روايات سياری
أحمد بن محمّد بن سيار معروف به سياری در پنج کتاب اصلی رجال شيعه، و با اتفاق بغدادیها (ابن نوح، ابن غضائری، نجاشی و شيخ طوسی) و قمیها (ابن وليد وشيخ صدوق6) تضعيف شده است.
با اين حال محدّث نوری تلاش کرده است با ذکر وجوهی، او را توثيق کند
دنباله نوشته را در کاتبان بخوانید:
https://malekian.kateban.com/post/5284
https://t.me/kateban
🔸بود و نمود ابان بن تغلب
🔹محمدباقر ملکیان
در بين أصحاب اماميه (زاد الله شوکتهم ورفع درجتهم) شايد کمتر کسی به پايه وجايگاه ابان بن تغلب رسيده باشد: از طرفی سه امام را درک کرده است واز آنها روايت کرده است ، از طرف ديگر شيعه ای است شناخته شده با جايگاه رفيع علمی، آن سان که حتی اهل سنّت نمی توانند روايات او را دور بريزند بلکه برای پذيرش رواياتش دست به توجيه می زنند ، از طرفی کثير الرواية است آن گونه که امام صادق عليه السلام (به سند معتبر) می فرمايند: ابان سی هزار روايت از من نقل کرده است ، و.... اين جايگاه چنان است که مرگ او بر همه شيعه گران است ، و قلب امام صادق عليه السلام را به درد می آورد . اما:
1. در کتب روايی شيعه، روايات او زياد نيست، بلکه در قياس با خيلی از روايانی که جايگاه و منزلت او را ندارند، بسيار ناچيز است!
2. اکثر روايات او با سند ضعيف بدست ما رسيده است!
3. در عمل، ابان هيچگاه جايگاه راويانی امثال زراره و محمد بن مسلم و أبو بصير را نيافت!
آيا اين موارد به خاطر معاشرت فراوانی است که او با اهل سنت داشته، وموجب شد عملاً مورد بی مهری اصحاب اماميه قرار بگيرد؟
يا با توجه به روايتی از امام صادق عليه السلام ، راويان امامی، هر آنچه را از ابان شنيدند، مستقيماً آن را از امام صادق عليه السلام نقل کرده اند؟
يا با توجه به شباهت او با ابان بن عثمان در برخی جهات، روايات ابان بن تغلب به ابان بن عثمان نسبت داده شده؟
هر کدام از اين احتمالات، شواهدی دارد، والبته تأثيراتی در نگاه ما به فقه و حديث و نيز منازعات جاری بين شيعيان. اميدوارم فرصتی بيابم ودر اين باره بيشتر بنويسم؛ لعلّ الله يحدث بعد ذلك أمراً.
https://malekian.kateban.com/post/5311
https://t.me/kateban
هدایت شده از اجتهاد
💢وضعیت نُسخ، شروح و حواشی من لایحضره الفقیه
✔️در عصر چاپ و دیجیتال و دسترسی آسان به اطلاعات، کمتر کسی زحمت کنکاش در نسخههای خطی را به خود میدهد. محمدباقر ملکیان، از آن افراد اندک است. فعالیتهای نسخهپژوهانه و حدیثی_رجالی وی، سبب شد تا با او دربارهی اوضاع نسخههای کتاب مهم منلایحضرهالفقیه به گفتوگو بنشینیم. ملکیان از راههای نرفته و کاستیهای پژوهشی در این عرصه میگوید و البته شکوائیههایش را نیز پنهان نمیکند.
🔹او تصریح دارد در مورد چاپ کتب اربعه شیعه، کمکاری زیادی داریم بهجز تعداد انگشتشماری، هنوز مصادر روایی ما مصادر اولیه، مانند کتابهای صدوق، کتابهای شیخ و دیگر کتابها، چاپ منقح و مصحح و محققانهای نداریم.
🔹همچنین متأسفانه من لا یحضره الفقیه هنوز چاپ محققانهای ندارد. البته با ارفاق فقط میشود کار مرحوم غفاری را با عنوان چاپ قابلتوجه قلمداد کرد اما هنوز جهات نقص در کار ایشان هم هست، لذا شایسته است که بر اساس نسخههای موجود، براساس شروح، بر اساس حواشی، چاپ محققانه و منقحی از من لا یحضره الفقیه عرضه کنیم زیرا هم آبرویی برای حوزههای شیعی است و هم در مباحث معرفتی استنادی، ارزش بیشتری خواهد داشت.
👈 متن گفتگوی تفصیلی «شبکه اجتهاد» با محمدباقر ملکیان: http://ijtihadnet.ir/?p=71184
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
🔸از خدا خواهيم توفيق ادب
🔹محمدباقر ملکیان
پرونده نزاعهای فکری هيچ گاه مختومه نمیشود، شايد کمرنگ و بی سر و صدا شود، اما تمام نه. نزاع اخباری و اصولی هم از اين قاعده مستثنا نيست. ساليانی است درباره اين نزاع و ريشههای آن و پيامدهايش، کتابها و مقالات بسياری خوانده ام. وجود شخصيتهای طراز اول در هر دو مدرسه فکری، باعث شده نتوانم به راحتی از کنار اين نزاعها بگذرم، و طبيعی است که نتوانم دربست حرف دسته ای را بپذيرم و يا سخن دسته ديگر را واضح البطلان بدانم، از اين رو گاه در مسأله ای حق را به اخباری میدهم، و گاه در داوری بين اين دو مدرسه، به سمت مدرسه اصولی متمايل میشوم. اينها مهم نيست، آنچه در اين نزاعهای فکری مهم است، رعايت اخلاق گفتگوست.
دنباله نوشته را در کاتبان بخوانید:
https://malekian.kateban.com/post/5384
هدایت شده از طرائف | علوم حدیث و اعتبارسنجی احادیث
📍 بسته ویژه
✳️ مجموعه تألیفات، دورهها، نشستها و جلسات آموزشی اساتید
➕ (در حال بروزرسانی)
👤 استاد محمدباقر ملکیان
📥 مشاهده و دریافت محتوا
🔺 نسبت به حجم دانلود محتواها دقت لازم را
داشته باشید
🆔 @taraef_ir
یک نکته پیرامون اجازات متأخرین
بسیاری از طرق و اسانید متأخرین تشریفاتی است به همین سبب با اشکالات عدیدهای مواجه است .
مثلا مرحوم آقای بروجردی- به تبع استادشان مرحوم کلباسی - ثابت کرده اند که « محمد بن الحسن » که کلینی از او نقل روایت میکند صفار نیست بلکه محمد بن الحسن الطائی است .
اما در یکی از اجازات بحار آمده است: محمد بن یعقوب عن محمد بن الحسن الصفار ( بحار الانوار؛ جلد 107 ص 119 )
در مورد این محمد بن الحسن الطائی در یادداشتی دیگر به تفصیل سخن خواهم گفت، ان شاءالله.
روایت و درایت
🔸دور الخبر الضعيف في إثبات القضايا التاريخية؛ الهجوم علی بيت فاطمة (عليها السلام) أنموذجاً 🔹 محمدباق
السلام علیک أیتها الصدیقة الشهیدة یا فاطمة الزهراء
چند سال پیش درباره هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها مطلبی نوشتم. از همان موقع در فکر تکمیل این یادداشت بودم که متأسفانه هنوز توفیق نیافتهام.
با این حال امیدوارم با انتشار آن خالی از لطف نباشد، ان شاء الله تعالی.
🔸تعبير «غير واحد» در روايات حسن بن محمّد بن سماعه
🔹محمدباقر ملکیان
حسن بن محمّد بن سماعه فقيه واقفی ای است (نک: رجال النجاشی، رقم: ۸۴) که نامش در اسانيد روايات زيادی آمده است، و طبيعتا مشايخ او هم زيادند (نک: مشايخ الثقات، ص ۱۹۰ به بعد).
در بسياری از روايات، او از جماعتی مبهم، حديث نقل میکند، تعابيری مانند «غير واحد»، «عدّة»، و «عدّة من أصحابنا». در اين گونه موارد، روايات او (به غير از تعداد بسيار کمی) از ابان بن عثمان است.
برخی با توجه به اين که واسطه حسن بن محمّد بن سماعه در بيشتر رواياتی که او از ابان بن عثمان نقل میکند، مشايخ ثقه او هستند، در صدد تصحيح اين دسته روايات برآمده اند (نک: قبسات، ج۲، ص ۵۰ـ ۵۱). از جمله اين مشايخ که واسطه بين حسن بن محمّد بن سماعه و ابان بن عثمان اند میتوان به اين افراد اشاره کرد: ۱. فضالة بن أيوب. ۲. جعفر بن محمّد بن سماعة. ۳. أحمد بن الحسن بن اسماعيل الميثمی. ۴. أحمد بن عديس. ۵. حسن بن حمّاد. ۶. محسن بن أحمد.
برای تصحيح اين روايات وجوه ديگری هم بيان شده است (نک: قبسات، ج۲، ص۴۸ ـ ۴۹؛ الحديث الشريف، ج۱، ص ۳۹۶ ـ ۳۹۹؛ مشايخ الثقات، ص ۱۸۸ ـ ۱۹۰)
اما به نظر میرسد منظور حسن بن محمّد بن سماعه از بکار گيری اين تعابير در نقل از ابان بن عثمان، نه مبهم گذاشتن سند، بلکه چيز ديگری است.
اگر به فهارس اماميه ـ خصوصاً فهرست نجاشی ـ مراجعه کنيم میبينيم که گزارشهای متعددی از اختلاف نسخ يک کتاب نقل شده است. اين اختلاف نسخ گاه باعث بی اعتباری روايات کتاب (يا بخشی از روايات آن) میشود.
حسن بن محمّد بن سماعه با بکار گيری تعبير «غير واحد» و تعابير شبيه به آن در نقل از ابان بن عثمان، در حقيقت اين نکته را گوشزد میکند که او به اختلاف نسخ کتاب ابان بن عثمان واقف است (و يا اصلا در صدد گزارش اختلاف نسخ کتاب ابان بن عثمان است)، و از اين رو در موارد متعددی، تنها به يک نسخه از کتاب ـ و لو از طريق مشايخ ثقات او به او رسيده باشد ـ بسنده نمیکند، بلکه همه نسخههای کتاب را با هم مقابله کرده، و با بکارگيری تعبير «غير واحد» به ما میگويد که اين روايت در همه نسخ کتاب ابان بن عثمان آمده است.
بنابراين تعبير «غير واحد» در روايات حسن بن محمّد بن سماعه از ابان بن عثمان نه تنها از ارزش آن نمیکاهد، بلکه بر اعتبار و ارزش آن میافزايد.
نکته آخر اين که تعبير «غير واحد» در اسانيد بسياری ديگر از راويان هم آمده است، اما در همه جا بدين معنا و منظور نيست، بلکه گاه ـ خصوصاً وقتی اين تعبير بين راوی و امام معصوم آمده (مثل: «يونس بن عبد الرحمن عن غير واحد عن أبي جعفر و أبي عبد الله عليهما السلام» يا «عمر بن أذينة عن غير واحد عن أبي جعفر و أبي عبد الله عليهما السلام») ـ نشان دهنده اين است که راوی، دستهای از روايات مشابه را جمع کرده، و مضمون آنها را اين گونه گزارش کرده است.
https://malekian.kateban.com/post/5390