eitaa logo
شهدایی🥹🥹
720 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
3 فایل
اینجــا‌یہ‌نفر‌هسٺ‌ڪہ‌نزاره‌🥺 احسآس‌تنہایـے‌کني اینجــاحرف‌‌از‌‌رفاقتــہ❤️ #برادرشهید‌م بابک نوری کپی حلاله به شرط اینکه صلوات برای شهدا بفرستین شروع خادمی.1403/2/17 @MZmmmmz : آیدی مدیر ناشناسمون https://eitaa.com/joinchat/3223323503C7348c57498
مشاهده در ایتا
دانلود
✨دوست شهید نوری: 🌱یک روز قبل از سالگرد شهادت🌹 بابک بود،هرطور برنامه ریزی میکردم نمیتوانستم خودم را به مراسم برسانم. ازاینکه کارها پیچیده شده بودن خیلی ناراحت بودم😔،باخودم میگفتم شاید بابک دوست نداره به مهمونیش برم. 🍃شب موقع خواب دوباره یادم افتاد و گفتم: خیلی بی معرفتی،دلت نمیخواد من بیام؟باشه ماهم خدایی داریم ولی بابک خیلی دوستت دارم بااینکه ازت دلخورم😔 توی همین فکرا بودم که خوابم برد😴.. خواب بابک رو دیدم،بهت زده شده بودم ،زبونم بندامده بود.😳 بابک خونه ی ما بود.❤️ میخندید و میگفت:چراناراحتی!؟☺️ گفتم:بابک همه فکر میکنن تومردی.🌱 گفت: ✨نترس،اسیر شده بودم، ازاد شدم. باهیجان بغلش کرده بودم و به خانوادم میگفتم:ببینید بابک نمرده،اسیر شده بود.💔✨ بابک گفت:فردا بیا مهمونیم.☺️ گفتم:چه مهمونی ⁉️ گفت:جشن سالگرد ازادیم.😉 گفتم :ینی چی⁉️ گفت:جشن از اسارت دنیا.🕊 بغضم گرفت😔 شروع به گریه کردم😭،از شدت اشک صورتم خیس شده بود،ازخواب بیدار شدم. با چشمام پراز اشک نماز صبح خوندم.📿 برخلاف انتظار تمام مشکلات حل شد ونفهمیدم چطوری رسیدم به مراسم بابک.😊 گفتم بابک خیلی مردی.❤️ 🎤راوی:دوست شهید🌹 ❤️ 🌙 🌺 🕊🥀✨ برادر شهیدم بابک امید قلب ها🥹🥹
🌷مادر بهنام در بیان خاطره ای از این شهید می‌گوید: 🍃هنگام آغاز جنگ تحمیلی بهنام سیزده سال و هشت ماه داشت... نخستین فرزندم بود... او در دوازده سالگی به من میگفت: میخواهم طوری باشم که در آینده سراسر ایران مرا به خوبی یاد کنند و یک قهرمان ملی باشم...✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄