eitaa logo
دین بین
12.7هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
😁هدف ما گفتن موضوعات سنگین با قالب سبکه 🎞 تولید کلیپهای اینوری برای اونوری‌ها 🥴 ✍️ نویسنده و کارگردان: سید علی سجادی‌فر 🎞️ بازیگر: امید غفاری ادمین کانال و رزرو تبلیغات: @admin_dinbin
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ اراده خداوند تحقق یافت و پیکر آدم ، از گل مخصوصی خلق شد ، اما هنوز روح در آن دمیده نشده بود . فرشتگان با بهت و حیرت از آن بازدید می کردند و از ساختمان جالب و بی سابقه آن ، دچار اعجاب میشدند و در انتظار دمیدن حیات در آن بودند . ♦️ لحظه حساس و تعین فرا رسید . نسیم حیات وزید و از روح الهی در آن پیکر خاکی دمیده شد . آدم به جنب وجوش در آمد و خیل فرشتگان ، طبق فرمان خداوند متعال در برابر خلیفه الله به سجده افتادند . 💠 همه درحال سجده بودند و تنها یک نفر ، که در صف فرشتگان جای داشت ولی عنصرش ، عنصری دیگر و از نژاد جن بود ، سجده نکرد ♦️ ابلیس که سابقه عبادت چندین هزار ساله داشت و مورد احترام فرشتگان بود ، از فرمان خداوند سرپیچی کرده و از سجده کردن ، امتناع نموده بود . 💠 مخالفت بافرمان خداوند ، امر ساده و کوچکی نبود . او بخاطر این سرکشی ، استحاق هرگونه عقوبتی داشت ، ولی خداوند در مجازاتش ، قبل از محاکمه و روشن شدن علت ، تعجیل نفرمود تا برای بندگان نیز درسی باشد و گناهکاران را قبل از بررسی علت یا علل گناه ، مجازات نکنند . 🔰 شاید امر خداوند را نشنیده باشد یا در آن لحظه مانعی فراراهش وجود داشته که او را از انجام سجده باز داشته است . ⚜خطاب رسید : ای ابلیس ! چرا دستور را اطاعت نکردی و در برابر آدم همانند سایر فرشتگان به سجده نیفتادی ؟ 📚 سوره کهف آیه 50 سوره اعراف آیه 12 دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
♦️ خطاب رسید : ای ابلیس ! چرا دستور را اطاعت نکردی و در برابر آدم همانند سایر فرشتگان به سجده نیفتادی ؟ جوابی که ابلیس داد ، روشن ساخت که جز تکبر و خودبینی ، دلیل دیگری در دست ندارد . ❇️ گفت : خداوندا ! من هرگز در برابر موجودی که از خاک تیره آفریده ای سجده نخواهم کرد . خلقت من از عنصر آتش است . آتشی که گرم و نورانی و حرارت بخش است ولی خلقت آدم از خاک است . خاک سرد و تیره و خاموش 💢 خطاب رسید : از صف فرشتگان و بندگان مطیع من ، خارج شو که تو دیگر شایستگی حضور در این مکان را نداری و بدان که تا روز قیامت ، مشمول لعنت من خواهی بود 🛑 اگر در این هنگام که متوجه خطای خود و کیفر شدید آن شد ، لب به عذر خواهی و توبه گشوده بود ، احتمالا مورد عفو قرار میگرفت و خداوند منان که عذرپذیر و دارای رحمت واسعه است ، از گناهانش میگذشت و او را می بخشید 💠ولی شیطان راه عناد و لجاجت را پیش گرفت و در نتیجه ، لعنت و نفرین خداوند و فرشتگان و بندگان او تا روز رستاخیز گریبانگیرش گردید 🔰 در آن حال شیطان مزد عبادتهای چندین هزار ساله خود را مطالبه کرد و از خداوند در خواست کرد که در مقابل عباداتش ، او را عمر طولانی ، باندازه عمر جهان عطا کند و او را تا روز قیامت زنده نگه دارد.... 📚 سوره ص آیه 75 تا79 سوره اعراف آیه 14 و 15 دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
💠 در آن حال شیطان مزد عبادتهای چندین هزار ساله خود را مطالبه کرد و از خداوند در خواست کرد که در مقابل عباداتش ، او را عمر طولانی ، باندازه عمر جهان عطا کند و او را تا روز قیامت زنده نگه دارد 🛑 شیطان عمر طولانی را برای جبران لغزش و خطای خود نمی خواست ، بلکه در تدارک سرکشی و طغیان دامنه دارتری بود . 💢 او میخواست از آدم و فرزندانش که بخیال خام او ، سبب بدبختی و اخراج او شده بودند ، انتقام بگیرد و آنانرا نیز با وسوسه و فریب ، همراه خود ، به سیه روزی و تباهی بکشاند . ♦️ خداوند با درخواست او موافقت فرمود و به او وعده داد که تا روز معین و احتمالا تا روزی که زمین به بندگان صالح خداوند واگذار شود و از لوث ناپاکی و ناپاکان پاک گردد و قبل از برپایی محشر ، زنده بماند 🔶 فرصت گرانبهائی به شیطان داده شد ولی او از این مهلت طولانی و فرصت پر ارزش ، سوء استفاده کرد و با خداوند اعلام جنگ داد و گفت : 🔹 خداوندا ، در مقابل این کیفری که متوجه من ساختی ، بر سر راه بندگانت خواهم نشست ، از هر طرف آنانرا مورد حمله قرار خواهم داد . 🔺 زندگانی ناپایدار دنیا را در چشم آنان زیبا و دوست داشتنی جلوه گر خواهم کرد و همه را جز بندگان مخلص تو را که مرا در حریم زندگانی آنان راهی نیست - به گمراهی خواهم کشانید و خواهی دید که بیشتر بندگانت ، راه ترا رها خواهند کرد و در دام من گرفتار خواهند گشت 📚 : سوره اعراف آیات 16 تا 18 دوره کامل قصه های قران نوشته محمد صحفی ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
♦️ پاسخ پروردگار قاطع و روشن بود . در جواب تهدید شیطان فرمود : راه من ، راه راست و روشن است ، هیچگونه ابهام و تاریکی در آن وجود ندارد و تو هیجگونه تسلطی بر بندگان من نداری ✳️مگر آنانکه با میل و رغبت ، طوق بندگی تو را بر گردن و راه پر پیچ و خم تو را بر صراط مستقیم من ترجیح دهند که عذاب دوزخ آماده است و جایگاه تو و پیروانت در آن خواهد بود . 💠 اینک زمان آن رسیده بود که فرشتگان بمقام والای آدم پی برده و حکمت آفرینش او را درک کنند . خداوند متعال نامهای فرشتگان و دیگر موجودات کوچک و بزرگ جهان هستی از ذره تا کره و از اتم تا ستاره را به آدم آموخت و حافظه نیرومند او را سرشار از دانستنی های گوناگون عالم خلقت فرمود . 🔰 سپس آنهمه موجودات را در مقابل فرشتگان قرار داد و فرمود : اینک شما نام این موجودات و خصوصیات و اسرار آنها را برای من بازگو کنید . فرشتگان که دارای چنین قدرتی نبودند و از نظر علمی ، سرمایه و اندوخته ای نداشتند ، از پاسخ عاجز ماندند و . گفتند : 💢خداوندا ، ما جز آنچه تو به ما آموختی چیزی نمیدانیم و تنها توئی که بر همه چیز عالم و از همه اسرار آگاهی و کارهایت بر اساس حکمت است . 📚: سوره بقره آیات 31 تا 33 دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
🔸 فرمود : ای آدم اینک بهشت با تمام نعمتهایش ، با نهرهای جاری و آبهای روانش ، با میوه های گوناگون و رنگارنگش و خوراکی های لذیذ و بی مانندش در اختیار شما است . 🔹همراه با همسرت در آن مسکن گزینید و از همه امکانات آن استفاده کنید ولی به این درخت نزدیک نشوید و هشیار باشید که شیطان دشمن قسم خورده شما است . مبادا شما را فریب دهد و وادار به سرپیچی از فرمان من کند که در نتیجه به بدبختی خواهید افتاد . 🔺 هنوز زمان زیادی نگذشته بود و این زوج خوشبخت ، بهره چندانی از بهشت و نعمتهای آن نبرده بودند که وسوسه های دشمن حیله گر آغاز گردید . 💠 شیطان که بیماری تکبر و خود برزگ بینی او را از مقامی رفیع به اعماق هولناک دره سقوط و بدبختی کشانیده بود ، اینک در اثر دیدن خوشبختی آدم و حوا ، دچار بیماری خطرناک حسد هم شده و دیدن زندگانی سعادتمند آن دو ، آتشی در درونش شعله ور ساخته بود ، آماده شد که آنها را نیز از سعادت و خوشبختی محروم سازد . 💟 بدین جهت با چهره دوستانه و خیرخواهانه نزد آدم و حوا آمد و آنها را به خوردن میوه درختی که از آن نهی شده بودند ، دعوت کرد . 📚 : سوره طه آیات 117 تا 120 سوره اعراف آیات 19 تا 21 دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
🔰 بدین جهت شيطان با چهره دوستانه و خیرخواهانه نزد آدم و حوا آمد و آنها را به خوردن میوه درختی که از آن نهی شده بودند ، دعوت کرد . 💠 آدم و حوا با توجه به نهی خداوند ، سخن او را نپذیرفتند ، و لب به آن میوه ممنوعه نزدند ، ولی شیطان دست بردار نبود ، دیگر باز آمد و سخنش را با لحنی دلسوزانه مطرح کرد . 🔸باز هم موثر واقع نشد برای آنها قسم یاد کرد که من خیر خواه شما هستم و از این پیشنهاد جز سعادت شما چیزی نمیخواهم 🔹 خداوند شما را از خوردن میوه این درخت نهی کرده ، زیرا اگر از آن بخورید ، همانند فرشتگان خواهید شد و عمری جاودانه و بی پایان خواهید یافت . 🔸 اینجا شیطان ، مطلبی را مطرح کرد که برای آدم و حوا فوق العاده مهم بود ، خلود و ابدیت . 🔷 علاقه به جاودانگی جز ذات همه انسانهاست و هر انسانی علاقه دارد نابود نشود و از عمر جاودانه بهره مند گردد . ♦️ آدم و حوا نیز از این قاعده کلی مستثنی نبودند . لذا وقتی شیطان گفت اگر از میوه این درخت بخورید ، جاودانه خواهید شد ، بر روی نقطه ضعف آنها انگشت گذاشت و محکم ترین ضربه را بر اراده آنها فرود آورد و آنچه نباید ، اتفاق افتاد . 📚 : دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی سوره اعراف آیه 21 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
♦️ آدم و حوا از میوه درختی که حق خوردن آنرا نداشتند خوردند و در نتیجه لباسهای بهشتی از بدنشان فرو افتاد و برهنه و عریان ، و بدون تردید در مقابل لبخندهای استهزاءآمیز و پیروزمندانه شیطان ، مات و سرگردان بجای ماندند . 💠 باز هم سرپیچی و نافرمانی ولی این بار نه از جانب شیطان ، که از سوی آدم و حوا ، و باز هم بررسی و محاکمه برای روشن شدن علت سرپیچی و گناه . 🧡 خطاب رسید : مگر من شما را از نزدیک شدن به آن درخت منع نکرده بودم ؟ مگر به شما هشدار نداده بودم که شیطان دشمن شما است ؟ چرا از دستور من سرپیچی کردید و از راه خلاف رفتید . 💜 آدم و حوا در دریای پشیمانی غوطه ور بودند ، لب به عذر خواهی گشودند و از اشتباه خود ، با لحنی خاضعانه ، درخواست عفو و بخشش کردند . 💙 تفاوت آدم و شیطان در اینجا بخوبی آشکار است . شیطان گناه میکند و از گناه خود دفاع ولی آدم اگر مرتکب اشتباهی شود ، راه لجاجت را نمی پیماید بلکه درصدد جبران لغزش خود برمی آید و آدم و حوا همین کار را کردند و عرضعه داشتند : 💛 پروردگادا ، ما به خود ستم کردیم و فریب شیطان را خوردیم و اینک چشم امید به عفو و کرم بی منتهای تو داریم . 💚به هر حال عذر خواهی صادقانه آدم و حوا مورد قبول درگاه پروردگار بزرگ قرار گرفت و دیگر باره آنها مشمول عنایات خداوند منان شدند . 📚 : دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی 🌷‌-----*~*💗*~*-----🌷 🕊♥️👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
🌹 آدم و همسرش ، زندگانی عادی خود را در خانه جدید ، کره خاکی ، آغاز کردند . گاهی در نقاط پیرامون خود گردش می کردند . از کوهها و تپه ها بالا می رفتند و از دشتها و صحراها عبور می کردند و گاهی در سایه درختان به استراحت می پرداختند . 🌿 آنها نیازمند غذا بودند و برای تاءمین آن ،خداوند نهال برخی درختهای بهشتی مانند درخت خرما و انگور و انار و زیتون را در اختیار آنها قرار داد که بکارند و از میوه های آنها ، برای ادامه زندگی استفاده کنند . 🌴 حوا چند نوبت باردار شد و فرزندانی بدنیا آورد که موجب خوشنودی و دلگرمی آنان گردید . از تنهائی بدر آمدند و چشمان آن دو ، به دیدار فرزندانشان روشن شد و خداوند را به خاطر آنهمه احسان و انعام شکر گذاری کردند . 🌷 از سر گذشت فرزندان آدم ، در قرآن کریم ، تنها ماجرای هابیل و قابیل ، بدون ذکر نام آن دو به عنوان پسران آدم ذکر شده است 🌿با اینکه هابیل و قابیل برادر و از یک پدر و مادر بودند ، شخصیتهای متفاوتی داشتند و دارای خلق ها و خصلتهای متفاوتی بودند . 🥀 هابیل روحی پاک ، تقوئی قوی و ایمانی محکم داشت ، در حالیکه برادرش تند خو و شیطان صفت بود . بدلیل صلاحیتهای اعتقادی و اخلاقی ، هابیل نامزد جانشینی پدر گردید ، در حالیکه قابیل از نظر سن و سال از او بزرگتر بود . 🍂 آتش حسد در درون قابیل شعله ور شد و کینه برادر در دل گرفت . پدر ، برای رفع کدورت و دلتنگی برادران ، و برای اینکه به قابیل بفهماند که انتخاب هابیل برای جانشینی او ، فرمان خداست نه تبعیض میان آنها ، 🌱 دستور داد هر یک از آنها ، یک قربانی به درگاه خدا تقدیم کنند تا قربانی هر کدام قبول شد ، جانشین پدر گردد . پیشنهاد پدر مورد قبول برادران قرار گرفت و محلی برای تقدیم قربانی آنها معین شد . 📚 : سوره مائده آیه 27 دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
🌹 ✨قابیل نیازمند به راهنما بود . باید به او یاد داد که چه کند . اما چه کسی و از چه طریقی راهنمائیش کند . او بی ارزش تر از آن بود که از طریق وحی آسمانی ارشاد شود . از طرفی پیکر پاک هابیل هم نباید روی زمین بماند و حرمت او خدشه دار گردد .🌹✨ 🌹✨ اینجا بود که به فرمان خداوند ، کلاغی سمت معلمی او را بر عهده گرفت و در مقام یک فرد نالایق و حقیر به او آموزش داد . کلاغها معمولا ذخیره غذائی خود یا هر آنچه را که بخواهند برای آینده نگهداری کنند و شاید هم جسد همنوعان خود را زیر خاک پنهان میکنند 🌹✨ ✨🌹 کلاغی ظاهر شد وبا چنگ و منقار خود ، نقطه ای از زمین را حفر کرد و گودالی پدید آورد و در مقابل چشمان قابیل ، چیزی را در آن گودال گذاشت و سپس خاک بر آن ریخت و زیر خاک پنهانش کرد .🌹💕✨ 🌹✨ آن جنایتکار تیره روز ، آه سردی کشید و زبان به ملامت خود گشود و گفت : آیا من از کلاغ ناتوان تر بودم که بدانم که با جسد برادرم چه کنم ؟ وای بر من . آنگاه درسی را که از کلاغ آموخته بود در موردهابیل به کار بست و بدن او را در قبری که کنده بود ، بخاک سپرد .🌹✨ ✨🌹گم شدن هابیل و غیبت طولانی او ، پدر را نگران کرد . او را از قابیل پرسید ولی او با لحنی تند و خشن گفت : مگر من نگهبان او بودم یا مگر او را به من سپرده بودی که حالش را از من می پرسی ؟ 🌹✨💕 🌹✨💕پاسخ نامناسب و لحن تند او ، با توجه به سابقه ای که از دشمنی او نسبت به هابیل داشت ، بر نگرانی پدر افزود و سخت اندوهگین و افسرده شد . 📚 : سوره مائده آیه31 دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛