eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
10.6هزار دنبال‌کننده
554 عکس
70 ویدیو
4 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
باید سخن از حقیقت دین گفتن از حرمت قبلهٔ نخستین گفتن امروز برای شاعران تکلیف است با لهجهٔ شعر، از فلسطین گفتن ای قدس! ظهور مُنتَظر نزدیک است خورشید دمیده و سحر نزدیک است در سنگر انتفاضه پا بر جا باش یک سنگ دگر بزن، ظفر نزدیک است ای معجزهٔ قیام قامت، ای قدس! خون نامهٔ عشق و استقامت، ای قدس! در راه رهایی تو جان می‌بازیم ای قبلهٔ دین، سرت سلامت، ای قدس! با شوق رهایی‌ات، نَفس می‌گیریم ای قدس! تو را ز خار و خس می‌گیریم ما خاک تو را به تین و زیتون سوگند فردا ز نفاق و کفر پس می‌گیریم "صهیون"، نه مرام و نام، یک زنجیر است آمیزه‌ای از خیانت و تزویر است تردید مکن در این حقیقت، ای قدس! دَجّال زمانه این گُراز پیر است بر صورت دین، ز غُصه چین افتاده چون قبله به دست ملحدین افتاده از غفلت ما، عقرب اسرائیلی مثل سرطان به جان دین افتاده! راز دل خسته را نگهدار، ای قدس! این ساز شکسته را نگهدار، ای قدس! پیروزی دل‌نواز تو نزدیک است این شور خجسته را نگهدار، ای قدس! همسایهٔ غربت تو بودن، سخت است از بغض شکسته‌ات سرودن، سخت است گفتن ز تو ای قصیدهٔ غم! ای قدس! با لهجهٔ این دو بیت الکن، سخت است ای سنگر استوار ایمان! ای قدس! ای قلب زمین و قبلهٔ جان! ای قدس! مانند غرور کوه پا بر جا باش پیروز تویی، قسم به قرآن، ای قدس! هر چند پرنده‌ای قفس آبادی بازیچه‌ی دست ظالم صیادی پرواز دوباره را به خاطر بسپار چیزی به خدا نمانده تا آزادی در چشم زمین، حماسه‌ای زیبایی تو قلب زمین و قبلهٔ دل‌هایی در سنگر انتفاضه تا پیروزی مانند غرور کوه پا بر جایی باید که همیشه حامی دین باشیم چون روح خدا، حقیقت آیین باشیم همدوش مجاهدان حق دنبالِ آزادی قبله‌ی نخستین باشیم برخیز که شمر بی خدا در قدس است دَجّال به مَکر مبتلا در قدس است لبیک بگو به «هَل مِن ...» عاشورا امروز تمام کربلا در قدس است قدس است به فتنه مبتلا، بسم الله ای خیل مجاهدان! به پا، بسم الله امروز ظهور کربلا در قدس است برخیز به شوق کربلا، بسم الله ✍ @dobeity_robaey
به‌مناسبت دنیا همه ظلم، سربه‌سر عصیان است ‌هر‌سو که نگاه می‌کنی حرمان است فرداست که طوفان بلا خواهد شد آن آه که در نهاد مظلومان است@dobeity_robaey
به‌مناسبت در بین سکوت و همهمه می‌آییم پر شور و بدون واهمه می‌آییم هیهات که لحظه‌ای بمانی تنها ای قدس! دوباره ما همه می‌آییم از شبنم شوق، چشم دل را تر کن فریاد بزن گوش فلک را کر کن این حرف دل تمامی زیتون‌هاست آزادی قدس می‌رسد، باور کن! صبحیم که با پرچم نور آمده‌ایم با غیرت و عزت و غرور آمده‌ایم از مشت گره کرده‌ی ما معلوم است با شور حماسه‌ی حضور آمده‌ایم در آتش ظلم، شعله‌ور اسرائیل معنای حقوق بی بشر اسرائیل مشتی به دهان کفر و استکبار است فریاد بلند @hosseinieh_net@dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به‌مناسبت به خويش آمده دنيا، زمان بيداري‌ست اسير جهل، جهان بيش ازين نمی‌ماند ✍ @dobeity_robaey
ما عازم جنگ با ستمگر شده‌ایم امروز که بازتاب خیبر شده‌ایم تاریخ به روز را ببین اسرائیل ما تیغه‌ی ذوالفقار حیدر شده‌ایم@dobeity_robaey
بگو این روزها ناگاه چون طوفان الاقصی می‌کنیم این جمع شیطان را، هم@hosseinieh_net
افکار جهان که غرق در تحلیل است از مردی مسلمین پر از تمثیل است غفلت مکن از قدس که فریاد شما یک سیلی محکمی به اسرائیل است@dobeity_robaey
✔️ همه می‌آییم. تندیس حقوقِ بی‌بشر: اسرائیل آمیزه‌ای از جنون و شر: اسرائیل ای دل! به هواخواهی یاران شهید فریاد بزن که @hosseinieh_net@dobeity_robaey
ما پرتوی از طلوع فردا هستیم لبخند خوشی بر لب دنیا هستیم ما لشکر رهبریم، القدس لنا ما برگ و بر درخت طوبی هستیم @dobeity_robaey
به‌مناسبت 💠 (علیه‌السلام) «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» با ستم‌كار در پيكار و ستم‌ديده را يار باشيد. 📗 نهج البلاغه، نامه۴۷ (وصیت‌نامه حضرت) 🔹یاریِ مظلوم🔹 برخیز اگر اهل غم و دردی تو باید که به اصل خویش برگردی تو با ظلم، ستیز کن در این وانفسا گر یاریِ مظلوم کنی مردی تو @hosseinieh_net@dobeity_robaey
به مناسبت 💠 (علیه‌السلام) «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» با ستم‌كار در پيكار و ستم‌ديده را يار باشيد. 📗 نهج البلاغه، نامه۴۷ (وصیت‌نامه حضرت) 🔸یاور مظلوم🔸 در راه امام حق علمداری کن ای پیرو مرتضی علی! کاری کن برخیز به عزمِ رزم با ظلم و ستم یعنی که ستم‌کشیده را یاری کن@hosseinieh_net@dobeity_robaey
با روزه و با نماز، نشناختمت با آن‌همه رمز و راز، نشناختمت یک ماه اگر چه میهمانت بودم بگذشت مجال و باز نشناختمت@dobeity_robaey
ای رحمت و فضل آسمانی! بدرود ای عفو و گذشت رمضانی! بدرود بار گنه ما کمرت را خم کرد ای ماه عزیز قدکمانی! بدرود@dobeity_robaey
افسوس که این فرصت کوتاه گذشت عمر آمد از آن راه و از این راه گذشت یاد شب قدر و چشمۀ فیض به‌خیر تا چشم به هم زدیم، این ماه گذشت@dobeity_robaey
عصیان‌زده‌ایم، بارالها چه کنیم؟ همرنگ شب است نامۀ ما، چه کنیم؟ بر فرض هم این گناه‌ها پاک شدند با شرم به جا مانده از آن‌ها چه کنیم؟@dobeity_robaey
گوشه‌ای از وسعت چشم "علی" جایم بده بی "علی" چون خانه‌ای در معرض ویرانی‌ام ✍ @dobeity_robaey
بی شک حواله‌ی همه امسال کربلاست مزدی که آخر رمضان می‌دهد به ما@dobeity_robaey
من روسيهم، اگر سحر آمده‌ام از شرم گناه، خون‌جگر آمده‌ام خواندی تو مرا به خوان رحمت، امّا اين‌بار، شكسته‌بال‌تر آمـده‌ام @dobeity_robaey
اگر طوفان غم‌ها بی‌امان است اگر صحرای غربت بی‌کران است چو دلگرمم به خورشید نگاهت چه بیمی از گزند این و آن است؟!@dobeity_robaey
کفریم، تو زنده کن به ایمان ما را عیبیم، تو رحم کن بپوشان ما را صبر تو کشانده‌ست به عصیان ما را اینقدر مخواه نامسلمان ما را کی می‌شود از مهر تو، شرمنده نشد یا بنده‌نوازیِ تو را بنده نشد؟ از خشم تو بندۀ گنه‌کار گریخت اما به کسی جز تو پناهنده نشد آن محرم چشمه‌های تسنیم، کجاست؟! آن سینۀ خالی از غم و بیم، کجاست؟! گیریم که بگذرد خداوند از ما ذوقی که بهشت را بفهمیم کجاست؟! ✍ @dobeity_robaey
برخیز که راه رفته را برگردیم با عشق به آغوش خدا برگردیم در عرش، صدای ارجعی پیچیده‌ست یا ایتهاالنفس! بیا برگردیم@hosseinieh_net@dobeity_robaey
بیراهه به جای راه رفتم یارب با پای خودم به چاه رفتم یارب من با چه زبان به تو بگویم العفو یک عمر پی گناه رفتم یارب@dobeity_robaey
رباعیات مرتبط با فرازهایی از ✔️ برخیز کمی سحر ابوحمزه بخوان با ناله و چشم تر، ابوحمزه بخوان بنگر که طریقتِ حقیقت اینجاست عرفان خواهی اگر، ابوحمزه بخوان :: اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ هرچند فریب خورده‌ام از شیطان هر چند که غرق گشته‌ام در عصیان یا رب! به عقوبتت مفرما ادبم با لطف مرا به راه خود برگردان :: بِكَ عَرَفْتُكَ، وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِى عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إلَيْكَ، وَ لَوْ لا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ!  هرگز نشدی ز ما جدا، ای همه تو هستی همه‌جا، روم کجا؟ ای همه تو معلوم تر از تو نیست در هر دو جهان من با تو شناختم تو را، ای همه تو :: الحمدلله الَّذی یَحلُمُ عَنّی حَتّی کَاَنّی لاذَنبَ لی هر چند گذشته‌ی تباهی دارم عاصی‌ام و نامه‌ی سیاهی دارم بخشید و کریمانه بغل کرد مرا انگار نه انگار گناهی دارم :: وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ از غفلت خود همیشه حیران ماندیم از ظلمت خود سخت پریشان ماندیم حاشا که جمالِ تو شود پوشیده ماییم که در حجاب عصیان ماندیم :: وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ آبادی دل، خرابِ چشمانم شد شوری گُنه، سراب چشمانم شد محجوب نبوده‌ای تو از من امّا اعمال بَدَم حجاب چشمانم شد ::  إِذَا رَأَیْتُ مَوْلایَ ذُنُوبِی فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ آید چو گناهکاری‌ام در نظرم می‌ترسم از آنچه خواهد آمد به سرم در بخششت امّا به طمع می‌افتم وقتی که کرامت تو را می‌نگرم :: اَیْنَ سَِتْرُکَ الْجَمیلُ اَیْنَ عَفْوُکَ الْجَلیلُ اَیْنَ فَرَجُکَ الْقَریبُ اَیْنَ غِیاثُکَ السَّریعُ اَیْنَ رَحْمَتُکَ الْواسِعَهُ اَیْنَ عَطایاکَ الْفاضِلَهُ اَیْنَ مَواهِبُکَ الْهَنیئَهُ آن مهر و محبّت فراوانت کو؟! آن‌ موهبت بدون پایانت کو؟! من بد هستم قبول، اما یاربّ ستّاریت و رحمت و احسانت کو؟! :: لَسْتُ أَتَّکِلُ فِی النَّجَاةِ مِنْ عِقَابِکَ عَلَى أَعْمَالِنَا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنَا کشکول گدایی است در دستم و بس دل را به امید و رحمتت بستم و بس من تکیه نمی‌کنم به اعمال خودم دل‌گرم به فضل و بخششت هستم و بس :: فَتَجاوَز یا رَبِّ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدَنَا بِجَمِیلِ مَا عِنْدَکْ بر کرده‌ی ناصحیح، ستّاری کن هرچند شدم وقیح، ستّاری کن یارب ز گناهِ خلوتم می‌ترسم یا مَن سَتَرَ القَبیح! ستّاری کن ✍ (عاصی خراسانی) ↳ @dobeity_robaey
رباعیات مرتبط با فرازهایی از ✔️  یَا رَبِّ إِنَّ لَنَا فِیكَ أَمَلاً طَوِیلاً كَثِیراً إِنَّ لَنَا فِیكَ رَجَاءً عَظِیماً عَصَیْنَاكَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنَا وَ دَعَوْنَاكَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتَجِیبَ لَنَا پوشاندی و من خراب کردم یا ربّ خود را هدفِ عذاب کردم یا ربّ در حشر بیا و آبروداری کن روی کرمت حساب کردم یا ربّ :: أَنَا الْوَضِیعُ الَّذِی رَفَعْتَهُ  خط از طومار مؤمنینم مزنی ننگ ابدی را به جبینم مزنی پیش همه آبرو به من بخشیدی بالا بردی مرا، زمینم مزنی :: أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیتُ، وَ سَتَرْتَ عَلَی فَمَا اسْتَحْییتُ مهلت دادی، دعا نکردم یا رب خود را ز گنه جدا نکردم یا رب از لطف و کرامتت، گناهانم را پوشاندی و من حیا نکردم یا رب :: وَ مِنْ عُقُوبَاتِ الْمَعَاصِی جَنَّبْتَنِی حَتَّی کَأَنَّکَ اسْتَحْیَیْتَنِی آری منم و گناه، خرمن خرمن آلوده شدم اگر چه دامن دامن امّا ز عقاب باز دورم کردی انگار که تو حیا نمودی از من :: فَمالي لا اَبْكي اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي بر زشتی اعمال بدم می‌گِریَم بر وحشت راهِ ابدم می‌گِریَم قبر است تجلی همین قلبِ خراب بر تنگی قبر و لحدم می‌گِریَم :: إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بالعفو؟! هرگز نشود جدا، دل ما از تو رحمی نکنی به بنده؟! حاشا از تو رحمانی و رحمتت رسیده به همه بر بخششِ بنده کیست اولی از تو؟ :: واغْفِرْ لي ما خَفِي عَلَي الاْدَمِيينَ مِنْ عَمَلي وَ اَدِمْ لي ما بِهِ سَتَرْتَني من بد بودم ولی تو احسان کردی هر بار به من لطف فراوان‌ کردی غفار! بیا و باز نادیده بگیر آن را که ز چشم خلق پنهان کردی :: سَیِّدِی لا تُعَذِّبْنِی وَ أَنَا أَرْجُوکَ هر چند بدم ولی جوابم نکنی پیش همه سیدی! خرابم نکنی امّید ندارم به کسی غیر خودت من دل به تو بسته‌ام، عذابم نکنی :: سَيِّدى اِنْ کُنْتَ لا تَغْفِرُ اِلاّ لاِوْلِيآئِكَ وَاَهْلِ طاعَتِكَ؛ فَاِلى مَنْ يَفْزَعُ الْمُذْنِبوُنَ؟! آن‌روز که‌ ماییم و هزاران، چه کنیم؟! از شرم به‌ پیش چشم‌ یاران‌ چه کنیم؟! غفرانت اگر فقط به خوبان برسد ما طائفه‌ی گناه‌کاران چه کنیم؟! ✍ (عاصی خراسانی) ↳ @dobeity_robaey
شدم بی‌بال و پر بین قفس‌ها اسیر نَفْس مانده این نَفَس‌ها پناه آورده‌ام سوی تو امشب من از دست هواها و هوس‌ها ✍ @dobeity_robaey