eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
12.1هزار دنبال‌کننده
715 عکس
130 ویدیو
6 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
خداش خیر دهد راهِب مسیحی را... که با گلاب تو را داده شُستِشو بابا! @dobeity_robaey
کشته‌ست مرا ناله‌ی روحانی تو بیچاره شدم از این پریشانی تو ای سر! که به دِیْر سَرزَده آمده‌ایی عیسی به فدای زخم پیشانی تو@dobeity_robaey
علی بن ابی طالب دلش سوخت امامِ از نظر غایب دلش سوخت مسلمانان! کجا سرگرم بودید؟ که از این داغ، یک راهب دلش سوخت@dobeity_robaey
عاقبت با تو فقط ختم به خیر است آقا سند مستندم راهب دیر است آقا@dobeity_robaey
عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز مسیح رشک بورزد به دیرِ راهب تو...@dobeity_robaey
؛ با وفا بوده، خدا خیر به راهب بدهد شستشو داده دوچندان شده زیبایی تو *** بی وفا بوده، عجب! خیر نبیند خولی خاک پاشیده به آئینه‌ی زهرایی تو@dobeity_robaey
ای کاش که انتظار، واجب می‌شد دل‌ها به ظهورِ عشق، راغب می‌شد آن یار سفر کرده به ما سر می‌زد این شهر اگر چو دِیْرِ راهب می‌شد@dobeity_robaey
ای وای اگر جای دگر سِیر کنیم از سمت تو، رو به خانه‌ی غیر کنیم حتماً تو به مهمانی ما می‌آیی دل را اگر از عشقِ تو، چون دِیْر کنیم@dobeity_robaey
از آخرِ کارِ وهب و حُر و زهیر از ذکرِ شَهادتینِ نصرانیِ دِیْر پیداست که دست همه را می‌گیری در خیمه‌ی تو، عاقبتم هست به خیر@dobeity_robaey
آن‌شب که مکان به کُنج دِیْرش کردی بیگانه ز آشنا و غیرش کردی راهب که به عمری ره باطل پیمود تو یک‌شبه عاقبت‌به‌خیرش کردی@dobeity_robaey
گر عشق تویی، رواست حیران گردم از دِیْر نشینان بیابان گردم یک عمر مسیحی شده بودم تا که امروز به دست تو مسلمان گردم @dobeity_robaey
تا شام چقدر راه، پایم خسته‌ست بر گردن من سلسله‌ای پیوسته‌ست یک هفته گذشت و من نبوسیده‌امت ای سر چه کنم که دست‌هایم بسته‌ست :: دنبال توأم هنوز، تا جانی هست دنبال تو خواهر پریشانی هست ای سر برسان به راهب امشب خود را شاید که در آن دیر مسلمانی هست :: در کوفه چه نور دیده‌ای دارم من در شام عجب سپیده‌ای دارم من با اینکه تنش هنوز در گودال است آرامش قد کشیده‌ای دارم من :: آنقدر نیامدی که من پیر شدم آنقدر که از جان خودم سیر شدم سنگینی دست زجر انداخت مرا جوری که سه سالگی زمین گیر شدم  ::   از شام و شب و خرابه دلگیرم من تا می‌شنوم رقیه می‌میرم من عمری ست ولی تمام حاجاتم را از فاطمه‌ی سه ساله می‌گیرم من ✍ @dobeity_robaey