eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
11.2هزار دنبال‌کننده
583 عکس
78 ویدیو
5 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
رباعیات مرتبط با فرازهایی از ✔️  یَا رَبِّ إِنَّ لَنَا فِیكَ أَمَلاً طَوِیلاً كَثِیراً إِنَّ لَنَا فِیكَ رَجَاءً عَظِیماً عَصَیْنَاكَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنَا وَ دَعَوْنَاكَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتَجِیبَ لَنَا پوشاندی و من خراب کردم یا ربّ خود را هدفِ عذاب کردم یا ربّ در حشر بیا و آبروداری کن روی کرمت حساب کردم یا ربّ :: أَنَا الْوَضِیعُ الَّذِی رَفَعْتَهُ  خط از طومار مؤمنینم مزنی ننگ ابدی را به جبینم مزنی پیش همه آبرو به من بخشیدی بالا بردی مرا، زمینم مزنی :: أَنَا الَّذِی أَمْهَلْتَنِی فَمَا ارْعَوَیتُ، وَ سَتَرْتَ عَلَی فَمَا اسْتَحْییتُ مهلت دادی، دعا نکردم یا رب خود را ز گنه جدا نکردم یا رب از لطف و کرامتت، گناهانم را پوشاندی و من حیا نکردم یا رب :: وَ مِنْ عُقُوبَاتِ الْمَعَاصِی جَنَّبْتَنِی حَتَّی کَأَنَّکَ اسْتَحْیَیْتَنِی آری منم و گناه، خرمن خرمن آلوده شدم اگر چه دامن دامن امّا ز عقاب باز دورم کردی انگار که تو حیا نمودی از من :: فَمالي لا اَبْكي اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي بر زشتی اعمال بدم می‌گِریَم بر وحشت راهِ ابدم می‌گِریَم قبر است تجلی همین قلبِ خراب بر تنگی قبر و لحدم می‌گِریَم :: إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بالعفو؟! هرگز نشود جدا، دل ما از تو رحمی نکنی به بنده؟! حاشا از تو رحمانی و رحمتت رسیده به همه بر بخششِ بنده کیست اولی از تو؟ :: واغْفِرْ لي ما خَفِي عَلَي الاْدَمِيينَ مِنْ عَمَلي وَ اَدِمْ لي ما بِهِ سَتَرْتَني من بد بودم ولی تو احسان کردی هر بار به من لطف فراوان‌ کردی غفار! بیا و باز نادیده بگیر آن را که ز چشم خلق پنهان کردی :: سَیِّدِی لا تُعَذِّبْنِی وَ أَنَا أَرْجُوکَ هر چند بدم ولی جوابم نکنی پیش همه سیدی! خرابم نکنی امّید ندارم به کسی غیر خودت من دل به تو بسته‌ام، عذابم نکنی :: سَيِّدى اِنْ کُنْتَ لا تَغْفِرُ اِلاّ لاِوْلِيآئِكَ وَاَهْلِ طاعَتِكَ؛ فَاِلى مَنْ يَفْزَعُ الْمُذْنِبوُنَ؟! آن‌روز که‌ ماییم و هزاران، چه کنیم؟! از شرم به‌ پیش چشم‌ یاران‌ چه کنیم؟! غفرانت اگر فقط به خوبان برسد ما طائفه‌ی گناه‌کاران چه کنیم؟! ✍ (عاصی خراسانی) ↳ @dobeity_robaey
شدم بی‌بال و پر بین قفس‌ها اسیر نَفْس مانده این نَفَس‌ها پناه آورده‌ام سوی تو امشب من از دست هواها و هوس‌ها ✍ @dobeity_robaey
غم بی‌انتهایم مانده، ای ماه! فرازی از دعایم مانده، ای ماه! چرا از آسمانم رو گرفتی؟ هنوز از بغض‌هایم مانده، ای ماه! @dobeity_robaey
فقیر و بی‌نوا، اَشکُو اِلیکَ اسیر و مبتلا، اَشکُو اِلیکَ نشد از خوف تو پُر اشک، هیهات ز چشم بی‌حیا، اَشکُو اِلیکَ ✍ @dobeity_robaey
سی روز به میهمانی‌ات خو کردیم گل‌های بهشتی تو را بو کردیم عیدانه‌ی خویش را گرفتیم ز تو وقتی به نماز فطر، ما رو کردیم@dobeity_robaey
صدشکر که غرق نور ایمان شده‌ایم مستوجب آمرزش یزدان شده‌ایم سی روز تو میزبان ما بودی و باز بر سفره‌ی عید فطر، مهمان شده‌ایم@dobeity_robaey
وعدهٔ عاشقِ خسران زدهٔ ماهِ خدا عصرِ روزِ عرفه، صحنِ حسین، کرببلا@hosseinieh_net
ای ماه تنزل ملائک! بدرود نور ملکوتِ جان سالک! بدرود ای خواهش عارفان، بهار قرآن! ای مطلع فجر «َامرِ رَبِّک»! بدرود :: ما را به تبسم دعا بردی تو تا روشنی فرشته‌ها بردی تو ما را ز فریب اهرمن کوچاندی تا حضرت دوست، تا خدا بردی تو :: ای ماه عزیز! حق نگهدارت باد خورشید، فدای چشم بیدارت باد ای لیلۀ قدر! در دل بیداران تا صبح وصال، شوق دیدارت باد :: ای فرصت ناب عشق‌بازی با او تفسیر فصیح آیه‌ی " الّا هو " حقا که فراق جانگدازی داری ای ماه عزیز! مژدۀ وصل‌ات کو؟! :: ای سورۀ دل‌نواز! نشناختمت ای مایۀ سوز و ساز! نشناختمت سی روز شکوه «رَبَّنَا» را دیدم یک ماه گذشت و باز نشناختمت! :: یک ماه، فرشته همنشین ما بود آیینه و نور، سرزمینِ ما بود از خویش تهی و از خدا پُر بودیم اخلاص، رفیق نازنین ما بود :: سی روز تمام، با خدا خوش بودیم با شوق تبسم دعا، خوش بودیم در لیلۀ قدر، زیر سقف توبه با هلهلۀ فرشته‌ها خوش بودیم :: سی روز به شهر جان، غزل‌خوان گشتم دنبال ظهور نور انسان گشتم در ظلمت جسم، من پریشان بودم در پرتو روزه، من پریشان گشتم :: سی روز خدا ز بام و در، گل می‌ریخت با دست فرشته، در گذر گل می‌ریخت با تکیه کلام: "من تو را بخشیدم" از باغ تبسم سحر گل می‌ریخت :: یک ماه تمام، بندگی می‌کردیم افطار و سحر، پرندگی می‌کردیم بر سفرۀ نور، معرفت می‌خوردیم با روزی روزه، زندگی می‌کردیم :: در لیلۀ قدر، بیکران را دیدیم در جسم زمین، نزول جان را دیدیم با چشم فرشته سی بهارستان از، زیبایی ماه رمضان را دیدیم :: با ظلمت نَفس، با هوس جنگیدی با هر چه که «من»، نَفس نَفس جنگیدی سی روز تو آسمان تبسم کردی ای روح پرنده! با قفس جنگیدی :: "هو" گفتم و جانِ من شد از تن خالی از حیلۀ رنگ رنگ دشمن خالی سی روز فضای سینه پُر شد از دوست از همهمه و هی هی «من، من » خالی :: در ماه خدا، خانه تکانی کردیم همپای فرشته، مهربانی کردیم جان را که اسیر تخته‌بند تن بود در فرصت روزه، آسمانی کردیم :: بر سفرۀ روزه، ما مُکرم گشتیم در خلوت اُنسِ دوست، مَحرم گشتیم از دخمۀ نَفس، سر برون آوردیم در مکتب صبر روزه، آدم گشتیم :: بیداری ماه رمضان رفت، دریغ این آینه از دست جهان رفت، دریغ جان بود به جسم مُردۀ این دنیا ای دلشدگان! جان جهان رفت، دریغ@hosseinieh_net@dobeity_robaey
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
از این رمضان نمانده الا امشب بر بندهٔ خود عفو بفرما امشب هرچند که آلودهٔ عصیان هستیم یارب! به «حسین» بگذر از ما امشب @hosseinieh_net
دعای ۴۵ صحیفه سجادیه با موضوع : السَّلَامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَمْحَاكَ لِلذُّنُوبِ، وَ أَسْتَرَكَ لِأَنْوَاعِ الْعُيُوبِ هرچند که زخم سینه کاری شده بود حال دل ما باز بهاری شده بود معصیتِ من، سنگِ سرِ راه ولی احسان تو رود بود و جاری شده بود@dobeity_robaey
حسین جان... حکم زکات فطره‌ی نوکر چه می‌شود؟ امسال قوت غالب او غُصه‌ی تو بود... @dobeity_robaey
گفتی دلمان در آرزویت باشد چشمان امیدمان به سویت باشد عید رمضان هم آمد اما ای ماه! عید دل ما رؤیتِ رویت باشد@hosseinieh_net@dobeity_robaey